تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

آيا امام حسين(عليه السلام) نمي توانستند از طريق مباحث علمي و ديني و تربيت شاگردان ‌اسلام را حفظ نمايند كه قيام كردند؟


گاهي شرايط به گونه اي است كه مي توان با فعاليت هاي فرهنگي متفرق و پنهاني اصل دين را حفظ كرد، به اميد اين كه روزي معرفت و سطح فرهنگ آنها رشد پيدا كند و بتوانند كارهاي مهم تري انجام دهند. تقريباً از امام سجاد( عليه السلام) به بعد به دلايل مختلفي، تمام ائمه(عليهم السلام) چنين برنامه اي داشتند. چون عده اي مسلمان تربيت شده بودند و به بركت خون سيدالشهداء( عليه السلام) حق را شناخته، بر اساس فرهنگ اسلامي تربيت شده و در اطراف بلاد اسلامي پراكنده مي شدند و مردم را هدايت مي كردند. در اين شرايط بايد به همين كارهاي فرهنگي اكتفا كرد، چون توان فعاليت ديگري نيست، تنها كاري كه مي توان انجام داد اينست، و اطمينان هم هست كه اصل دين از بين نمي رود. اما زمان امام حسين شرايط چنين نبود، امام حسين( عليه السلام) به نخبگان فرمودند "من مي‌ترسم اصل حق گم شود." صحبت تنها مسأله يك حكم ودو حكم شرعي نيست. من مي ترسم اصل حق گم شده و مردم نتوانند حق و باطل را تشخيص بدهند. اين شرايط كار خاص ديگري را مي طلبد، نه با فعاليت هاي تبليغي و نه با پول، نمي توان اقدامي انجام داد و نه مي توان جنگ نظامي سامان داد، جبهه حق طرفدار ندارد، قدرت در دست جبهه باطل و ثروت در اختيار آنهاست. آنچنان تبليغات كرده اند و از مردم زهر چشم گرفته اند كه كسي توان نفس كشيدن ندارد. مخالفان را دار زدند، يا ترور كردند، نه كسي جرأت قيام يا حركت دارد و نه ديگر نيرو و توان براي كسي مانده است. در اين شرايط بايد شوك ديگري به جامعه وارد شود، چه كاري از يك نفر يا از يك گروه كوچك براي جامعه بزرگ اسلامي برمي آيد؟ تبليغات هم تأثيري نداشت، چون تمام ابزار آن در اختيار امويان بود و فقط عده محدودي فرياد امام( عليه السلام) را مي شنيدند، سيدالشهداء( عليه السلام) با حنجره خود چقدر مي تواند فرياد بزند؟ صداي خود را به چند نفر مي تواند برساند؟ البته اگر اجازه صحبت كردن به امام ( عليه السلام) مي دادند؛ كه در طول بيست سال به آن حضرت چنين فرصتي نيز ندادند و ايشان مي بايست آرام، پنهاني و در خفا با ياران و اصحاب خود صحبت كند. در اين شرايط چه بايد كرد؟! همان كاري را كه حسين( عليه السلام) كرد، شوكي در جامعه اسلامي به وجود آورد كه تا قيام قيامت اثر خود را خواهد داشت. اقدامي كه نمي توان آن را تحريف كرد و نمي شود تفسير غلطي براي آن آورد و آن نيست جزء انتخاب راه شهادت؛ چراغي كه هرگز خاموشي ندارد. به عبارت ديگر : كار فرهنگي و گفتمان منطقي فقط در جايي كاربرد دارد كه يا حكومت منطقي باشد و حاضر به شنيدن انتقادات و عيوب خود باشد و يا مردم از آگاهي بالاي سياسي برخوردار باشند و با درك گفتار منتقدان بتوانند حكومت را در انجام به پيشنهادات و رفع نواقص مجبور كنند. در حكومت يزيد هيچ يك از دو مورد مذكور وجود نداشت. نه حكومت ديكتاتوري يزيد پذيراي شنيدن انتقادات بود و نه مردم توان درك مفاهيم و معاني كلام اهل بيت را داشتند، لذا تنها يك راه باقي مانده بود و آن تزريق خون عزيزترين انسانهاي زمان در ريشه هاي خشكيدة درخت اسلام بود و اين حماسه سرخ، مردم را از خواب غفلت بيدار كرد و به يكّه تازي سپاه باطل در جهان پايان داد. منبع: آذرخشي ديگر از آسمان كربلا، مؤلف استاد مصباح يزدي. ص196 www. eporsesh.com .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image