مروری گذرا بر ابعاد شخصیتی حضرت امام خمینی(ره) /

تخمین زمان مطالعه: 11 دقیقه

در میان چهره های بزرگ تاریخ ایران زمین و جهان اسلام، کمتر بزرگی را می توان دید که در بزرگی و جامعیت در تراز رهبر کبیر انقلاب اسلامی مطرح باشد. این در حالی است که انسان امروز در پس فراموش کردن مسیر خودشناسی بیش از دیگر زمان ها نیاز به اسوه و الگو دارد و خمینی این در نادره زمانه ما حتی برای فرزندان خود در ایران اسلامی نیز به طور همه جانبه ای شناخته نشده استaمرحوم آیت الله العظمی فاضل لنکرانی که خود از بزرگان زمانه بودند در مقاله ای با عنوان «امام مصداق انسان کامل» در شأن این الگوی ممتاز می فرمایند: «در طول تاریخ تشیع و جهان اسلام نمی توانیم بدیلی برای حضرت امام خمینی پیدا کنیم ...


در میان چهره های بزرگ تاریخ ایران زمین و جهان اسلام، کمتر بزرگی را می توان دید که در بزرگی و جامعیت در تراز رهبر کبیر انقلاب اسلامی مطرح باشد. این در حالی است که انسان امروز در پس فراموش کردن مسیر خودشناسی بیش از دیگر زمان ها نیاز به اسوه و الگو دارد و خمینی این در نادره زمانه ما حتی برای فرزندان خود در ایران اسلامی نیز به طور همه جانبه ای شناخته نشده استaمرحوم آیت الله العظمی فاضل لنکرانی که خود از بزرگان زمانه بودند در مقاله ای با عنوان «امام مصداق انسان کامل» در شأن این الگوی ممتاز می فرمایند: «در طول تاریخ تشیع و جهان اسلام نمی توانیم بدیلی برای حضرت امام خمینی پیدا کنیم ... امام بزرگوار جداً مصداق «انسان کامل» بودند یعنی همه فضایل انسانی را داشتند. امام در تمام مراحل زندگانی شان نسبت به شاگردان، دوستان و خانواده شان آنچه را که شایسته یک انسان کامل بود مراعات می کردند.»با این مقدمه، چهار روایت از چهار بعد از زندگانی حضرت روح الله(ره) را در سالگرد ارتحال ایشان تقدیم رهروان راهش می کنیم. امام و بندگی خدا شخصیت ممتاز حضرت امام خمینی(ره) در فرایند خودسازی انقلابی شکل گرفت که از عنفوان جوانی آغاز شده بود. حضرت امام(ره) پیش از آنکه وارد میدان مبارزه سیاسی -اجتماعی شود، مدت های مدیدی از عمر پربرکت خود را در خودسازی و مراقبت گذرانده و از محضر بزرگانی چون مرحوم شاه آبادی کسب فیض کرده بود. مرحوم دوانی در این باره می گویند: «امام در اوایل جوانی که از شور و شوقی فوق العاده برخوردار بودند، وقتی مرحوم آیت الله میرزا محمدعلی شاه آبادی را با آن جامعیت در عرفان و فلسفه می بینند، همچون تشنه ای که به چشمه فیاض رسیده است، در نزد وی به استفاده می پردازند، با اینکه استاد، در فلسفه هم استاد بوده، ولی آقا روح الله خمینی طلبه جوان با ذوقی سرشار و قریحه ای سیال در نزد وی به تحصیل و استفاده کتب عرفانی که با روحیه و جهات اخلاقی استاد با آن قیافه جالب و سیمای روشن و وقار توأم بود، همت می گمارد. «فصوص» محی الدین عربی را به خوبی نزد این استاد می خواند و بر آن حاشیه می نویسد. آیت الله حاج آقا مرتضی حائری یزدی فرزند گرامی مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی (رضوان الله علیه) نکته مهمی را برای بنده بازگو کردند. به گفته ایشان با رحلت حضرت امام چند تا از علوم به طور کلی دچار خلأ می شود. یکی از این علوم، عرفان است.» امام انسان متکاملی بودند که روح الهی خویش را به حقیقت وارستگی آراسته بودند. با آنکه از بهترین استعداد و زمینه مناسب امکانات برای رسیدن به انواع مظاهر دنیا برخوردار بودند، ولی هیچ گاه به دنبال دنیا نرفته، بلکه از آن گریزان و رویگردان بودند. درست به همین دلیل و به مشیت خداوند، دنیا در تمام مظاهر گوناگونش به ایشان روی آورد و به اوج محبوبیت، شهرت، قدرت و امکانات دنیا دست یافتند و در این مرحله نیز امتحانی نیکو دادند. ایشان، همه آنچه را که در راستای وارستگی و خلوص و خدمت به دین خدا و بندگان او به دست آورده بودند، فقط و فقط در راه خدا صرف کردند و هرگز اثری از کمترین دلبستگی به ریز و درشت و خرد و کلان امور دنیوی در ایشان مشاهده نشد؛ چرا که او خانه را به صاحبخانه تسلیم کرده و دل را یکپارچه به محبوب سپرده بود و نه «خود»ی برای خود می پنداشت و نه دلی برای «خود» تا چیزی را جز «خدا» برای خود بخواهد یا آنکه به چیزی جز خدا دل سپارد. امام و خانواده این مرد بزرگ، بخشی از بزرگی و عظمت روحی خود را به برکت تعاملی که در خانواده داشته، کسب کرده است. مروری بر زندگانی خصوصی او و نقش حضرت روح الله به عنوان همسر و پدری در خانواده، زوایای پنهانی را از او آشکار می سازد که کمتر در معرض دید جهانیان بوده است.همسر امام که سال ها در سایه این آفتاب جهانی می زیسته و صندوقچه ای از خاطرات و حوادث تلخ و شیرین زندگی امام را در سینه دارد؛ درباره رفتار امام می گوید: «حضرت امام به من خیلی احترام می گذاشتند و خیلی اهمیت می دادند. هیچ حرف بد یا زشتی به من نمی زدند... امام حتی در اوج عصبانیت هرگز بی احترامی و اسائه ادب نمی کردند. همیشه در اتاق جای بهتر را به من تعارف می کردند.» به واقع، احترام متقابل، اکسیری است که زندگی خانوادگی را به کانون سعادت و کامیابی مبدل می سازد. اگر ارتباط همسران و رفتار و گفتار آنان با احترام و تکریم باشد، بهترین آموزشگاه ادب در خانه، در این دنیای کوچک، ایجاد خواهد شد و در این آموزشگاه، فرزندان و انسان های فردا آموزش خواهند دید. احترام امام به همسرشان چنان مشهود بود که همه اهل خانه به گونه ای صحنه هایی از آن را ترسیم کرده و در مورد رفتار کریمانه و احترام آمیز امام بسیار سخن گفته اند؛ از جمله دختر امام می گوید: «برخورد حضرت امام با همسرشان در عین صمیمیت و محبت بسیار محترمانه بود. در تمام مسائل شخصی و خانوادگی نظر خانم، محترم بود و ایشان هیچ گونه دخالتی در امور داخلی منزل نداشتند.» همسر امام آن گاه که از احترام امام به خود سخن می گوید، بیان می کند: «تا من نمی آمدم سرسفره، خوردن غذا را شروع نمی کردند. به بچه ها هم می گفتند، صبر کنید تا خانم بیاید.»حضرت امام هرگز از همسر خویش توقعی نداشتند و انجام امور منزل را جزء وظایف ایشان نمی دانستند و حتی از انجام برخی از امور خانه توسط همسر خود ممانعت کرده، به فرزندان خویش متذکر می شدند، کارها را انجام دهند.یکی از فرزندان امام می گوید: «اگر روزی خانم غذا را تهیه می کردند، هر چقدر هم که بد می شد، کسی حق اعتراض نداشت و امام از آن غذا تعریف می کردند. خانم اگر کاری در خانه انجام می دادند، حتی اگر استکانی را جا به جا می کردند و ما نشسته بودیم، امام با ناراحتی به ما می گفتند: شما نشسته اید و خانم کار می کنند!» رفتار حضرت روح الله(ره) در مواجهه با همسرشان، بی شک فراتر از همه شعارهای عوام فریبانه و سودجویانه ای است که امروز به نام دفاع از حقوق زن و جنبش فمینیسم در غرب سر داده می شود. تبیین همه جانبه این رابطه می تواند جایگاه زن در اسلام را به عنوان عالی ترین جایگاه انسانی به جهانیان عرضه کند. امام و مرجعیت دینی شاگرد برجسته مکتب امام صادق(ع) درحوزه کسب علم و معرفت نیز نابغه ممتاز در زمانه خود بود. علوم اسلامی را در عالی ترین سطوح گذراند و آنگاه که در مقام عالی ترین مرجع دین قرار گرفت، با نگاهی پویا به دین و زمانه، نظرات بدیعی ارائه کرد که در نوع خود کمتر مشابه داشت.امام خمینی(ره) از همه علوم لازمه برای موفقیت در نهضت بهره مند بود. او عالمی اسلام شناس، سیاستمدار، مردم شناس، آگاه به مسائل روز دنیا و تاریخ عمومی و تاریخ اسلام بود که از فلسفه و عرفان و اخلاق و همه علوم تخصصی حوزوی در حد بسیار بالایی برخوردار بود، به گونه ای که از استادان مشهور به شمار می رفت. یکی از نزدیکان امام می گوید: «یکی از اساتید نجف می گفت: من بیست سال در نجف درس خواندم و خیال می کردم مستغنی شده ام، اما وقتی امام نجف آمدند و من به درس او رفتم! دیدم خیر، هنوز چیزی نفهمیده ام.» امام، علوم مقدماتی را به خوبی آموخته و سطوح متوسط و عالی دروس حوزه های علمیه را چنان که باید در نزد استادان فن، فراگرفته بود. در نزد استاد خط نیز تلمذ داشته است، به طوری که خط خوش ایشان هم مانند دیگر جهات کمالی آن مرجع بزرگ زبانزد خاص و عام بود. امام از نوجوانی شعر می گفت و با این که تظاهر به آن نمی کرد، مع الوصف باید او را استاد فن غزل دانست، به طوری که شعرهای عارفانه و غزلیات پرشور او را با آن عمق و زیبایی در کمتر شاعر غزلسرا و عارف شعرگویی در عصر حاضر سراغ داریم.حضرت امام(ره) استاد برجسته اخلاق بودند که کلاس های ایشان نظیری نداشت. آیت الله شهید مرتضی مطهری که خود در این درس ها شرکت می کردند، تأثیر آن را چنین بیان می کنند: « ... اگر چه در آغاز مهاجرت به قم هنوز از مقدمات فارغ نشده بودم و شایستگی ورود در معقولات را نداشتم، اما درس اخلاقی که به وسیله شخصیت محبوبم در هر پنج شنبه و جمعه گفته می شد، و در حقیقت، درس معارف و سیر و سلوک بود، نه اخلاق به مفهوم خشک علمی، مرا سرمست می کرد. بدون هیچ اغراق و مبالغه ای، این درس مرا آن چنان به وجد می آورد که تا دوشنبه و سه شنبه هفته بعد خودم را شدیداً تحت تأثیر آن می یافتم. بخش مهمی از شخصیت فکری و روحی من در آن درس و سپس در درس های دیگری که در طی دوازده سال از آن استاد الهی فرا گرفتم، انعقاد یافت و همواره خود را مدیون او دانسته و می دانم. راستی که او روح قدسی الهی بود.» حضرت امام در همان مواقع با تسلطی که بر کتب فلسفی چون «شرح منظومه» حکیم سبزواری و «شوارق» ملا عبدالرزاق لاهیجی و «شرح هدایه» میبدی و «اسفار اربعه» صدرالمتألهین شیرازی داشت به تدریس آنها اشتغال ورزید که از شاگردان بزرگ و مشهور امام در درس فلسفه که هر کدام هم خود استاد فلسفه شدند می توان به آیت الله حاج شیخ عبدالجواد سدهی اصفهانی، آیت الله حاج شیخ محمد فکور یزدی، آیت الله شهید مطهری، آیت الله ایزدی نجف آبادی، مرحوم شیخ جواد خندق آبادی، شیخ محمدعلی توحیدی، میرزا مسلم سرابی، حاج آقا مهدی حائری یزدی، آیت الله حاج آقا رضا صدر، آقا سیدجلال الدین آشتیانی و آیت الله سیدعزالدین زنجانی اشاره کرد.امام خمینی همزمان با تدریس فلسفه، به تدریس کتاب های رسائل و مکاسب مرحوم شیخ انصاری و کفایه مرحوم آیت الله خراسانی هم اشتغال داشتند و در اینجا نیز شاگردان بسیاری پروراندند. امام و رهبری نظام اسلامی دوران 10 ساله زعامت و رهبری حضرت امام(ره) در جایگاه ولایت در نظام اسلامی را می تواند نمونه ای درخشان از مدیریت فقهی و اسلامی در دوران معاصر دانست که در طول تاریخ غیبت بی نظیر بوده است. در طول این 12 قرن، حاکمان مختلفی به نام دین در جایگاه رهبری و هدایت جامعه قرار گرفته اند که متأسفانه سرانجام اغلب آنها به استبداد و خودکامی و فساد کشیده شده است.این استبداد و خودکامگی آنگاه تجلی ناصواب تری می یافت که به نام دین و پشتوانه مشروعیت الهی جاری می شد! شاید به جرئت بتوان گفت که برای اولین بار بود که پیرمردی درس آموخته در مکتب امام صادق(ع) فرصت یافت تا بخشی از آموزه های اسلام ناب محمدی(ع) را در عصر پرطمطراق نظام های دموکراتیک برای جهانیان به نمایش گذاشته و همه آنان را مبهوت خود سازد. تصمیمات سرنوشت سازی که این فقیه عالیقدر در جایگاه ولایت بر امت گرفت، آنقدر اثرگذار و دقیق بود که دستگاه های تصمیم ساز پرمدعای غربی هیچ گاه نتوانستند در برابر این تصمیمات ایستادگی کنند.مدیریت استقامت و ایستادگی در برابر ترفندهای استکبار جهانی، در طول یک دهه، در حالی که دشمنان انقلاب اسلامی با همه توان برای مهار و نابودی آن آماده بودند، گوشه ای از کارنامه این بزرگمرد تاریخ ایران در جایگاه رهبری جامعه بود.حکیم بزرگ انقلاب اسلامی در مقام ارتباط با ملت نیز بنیانگذار الگویی نو و شیوه ای بدیع بود که در تاریخ معاصر نظیری نداشت. مبتنی بر آرا و نظرات او و آنچه در سیره عملی اش متجلی گشت، مردم در عالی ترین شأن و جایگاه قرار گرفته و بدین جهت با صراحت اعلام می دارند: «هر فردی از افراد ملت حق دارد که مستقیماً در برابر سایرین، زمامدار مسلمین را استیضاح کند و به او انتقاد کند و او باید جواب قانع کننده دهد و در غیر این صورت اگر برخلاف وظایف اسلامی خود عمل کرده باشد، خود به خود از مقام زمامداری معزول است...» (19/10/57) حضرت روح الله با نگاهی متفاوت به ملت آنان را ولی نعمتان حاکمان دانسته و از مسئولان می خواهد که «این معنا را در قلب مان احساس کنیم که با این ولی نعمت های خودمان رفتاری بکنیم که خدا از آن رفتار راضی باشد.»(13/10/62)شجاعت، موقعیت شناسی و درایت، دشمن شناسی و مدیریت بحران و ... مولفه های برجسته دیگری از این شخصیت ممتاز بود که در جایگاه رهبری نظام اسلامی گوشه ای از دولت کریمه فراگیر موعود را به جهانیان نمایان ساخت. بصیرت/91/03/10 . .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image