تعاون و همکاری /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

مبنای تعاون و همکاری در جامعه اسلامی باید چگونه باشد؟


خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: (((تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ)))[ مائده (5)، آیه 2.]؛«(همواره) در راه نیکى و پرهیزگارى با هم تعاون کنید! و (هرگز) در راه گناه و تعدّى همکارى ننمایید!»آنچه در این آیه نسبت به تعاون آمده یک اصل کلى اسلامى است که سراسر مسائل اجتماعى و حقوقى و اخلاقى و سیاسى را در بر می‌گیرد، طبق این اصل مسلمانان موظفند در کارهاى نیک، همکارى کنند ولى همکارى در اهداف باطل و اعمال نادرست و ظلم و ستم، مطلقاً ممنوع است، هر چند مرتکب آن دوست نزدیک یا برادر انسان باشد. این قانون اسلامى درست بر ضد قانونى است که در جاهلیت عرب - و حتى در جاهلیت امروز - نیز رایج است.در آن روز اگر افرادى از قبیله‌اى به افراد قبیله دیگر حمله می‌کردند، بقیه افراد قبیله به حمایت آنها برمی‌خواستند بدون این‌که تحقیق کنند حمله عادلانه بوده است یا ظالمانه، این اصل در مناسبات بین المللى امروز نیز حکومت می‌کند و غالباً کشورهاى هم پیمان، و یا آنها که منافع مشترکى دارند، در مسائل مهم جهانى به حمایت یکدیگر بر می‌خیزند، بدون این‌که اصل عدالت را رعایت کنند و ظالم و مظلوم را از هم تفکیک نمایند! اسلام خط بطلان بر این قانون جاهلى کشیده است و دستور می‌دهد تعاون و همکارى مسلمین با یکدیگر باید تنها در کارهاى نیک و برنامه‌هاى مفید و سازنده بوده باشد نه در گناه و ظلم و تعدى. جالب توجه این‌که نیکی و تقوا هر دو در آیه فوق با هم ذکر شده‌اند، که یکى جنبه اثباتى دارد و اشاره به اعمال مفید است، و دیگرى جنبه نفى دارد و اشاره به جلوگیرى از اعمال خلاف می‌باشد.و به این ترتیب تعاون و همکارى باید هم در دعوت به نیکی‌ها و هم در مبارزه با بدی‌ها انجام گیرد.پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده‌اند:«لایَزالُ النّاسُ بِخَیرٍ ما أمَرُوا بِالمَعرُوفِ و نَهَوا عَنِ المُنکَرِ و تَعاوَنُوا عَلَی البِرِّ وَالتَّقوی»[ ملاذ الاخیار فی فهم تهذیب الاخبار، ج 9، ص 480.]؛ «مردم همیشه در خیر خواهند بود تا وقتی که امر به معروف و نهی از منکر می کنند، و در نیکی و پرهیزکاری یکدیگر را یاری می رسانند».در فقه اسلامى از این قانون در مسائل حقوقى استفاده شده و پاره اى از معاملات و قراردادهاى تجارى که جنبه کمک به گناه دارد، تحریم گردیده، همانند فروختن انگور به کارخانه‌هاى شراب‌سازى و یا فروختن اسلحه به دشمنان حق و عدالت و یا اجاره دادن محل کسب و کار براى معاملات نامشروع و اعمال خلاف شرع (البته این احکام شرایطى دارد که در کتب فقهى بیان شده است). اگر این اصل در اجتماعات اسلامى زنده شود و مردم بدون در نظر گرفتن مناسبات شخصى و نژادى و خویشاوندى با کسانى که در کارهاى مثبت و سازنده گام بر می‌دارند همکارى کنند، و از همکارى کردن با افراد ستمگر و متجاوز در هر گروه و طبقه اى که باشند، خوددارى نمایند، بسیارى از نابسامانی‌هاى اجتماعى سامان می‌یابد.همچنین اگر در مقیاس بین‌المللى دولت‌هاى دنیا، با متجاوز - هر کس و هر دولتى بوده باشد - همکارى نکنند، تعدى و تجاوز و استعمار و استثمار از جهان برچیده خواهد شد. اما هنگامى‌که می‌بینیم پاره‌اى از آنها به حمایت متجاوزان و ستمگران بر می‌خیزند و با صراحت اعتراف می‌کنند که اشتراک منافع آنها را دعوت به این حمایت کرده، نباید انتظار وضعى بهتر از این داشته باشیم. در روایات اسلامى در این باره تأکیدهاى فراوانى وارد شده است:1. از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده که فرمود: «اِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ نَادَى مُنَادٍ اَیْنَ الظَّلَمَةُ! وَ اَعْوَانُ الظَّلَمَةِ! وَ اَشْبَاهُ الظَّلَمَةِ! حَتَّى مَنْ بَرَءَ لَهُمْ قَلَمَاً وَ لاَقَ لَهُمْ دَوَاتاً، قَالَ: فَیُجْتَمَعُونَ فِى تَابُوتٍ مِنْ حَدیدٍ ثُمَّ یُرْمَى بِهِمْ فِى جَهَنَّم»[ ارشاد القلوب الی الصواب، ج 1،‌ص 186.]؛ «هنگامى که روز قیامت بر پا شود منادى ندا در می‌دهد کجا هستند ستمکاران و کجا هستند یاوران آنها و کسانى که خود را به شبیه آنها ساخته‌اند؟ - حتى کسانى که براى آنها قلمى تراشیده‌اند و یا دواتى را لیقه کرده‌اند - همه آنها را در تابوتى از آهن قرار می‌دهند سپس در میان جهنم پرتاب می‌شوند».2. صفوان جمال از یاران امام کاظم(علیه السلام) می‌گوید: خدمت امام رسیدم فرمود: اى صفوان! همه کارهاى تو خوب است جز یک کار! عرض کردم: فدایت شوم، چه‌کار! فرمود: این‌که شتران خود را به این مرد یعنى هارون کرایه می‌دهى! گفتم: به خدا سوگند در مسیرهاى عیاشى و هوس بازى و صید حرام به او کرایه نمى‌دهم، تنها در این راه، یعنى راه مکه، در اختیار آنها می‌گذارم، تازه خودم همراه شتران نمى‌روم، بعضى از فرزندان و کسانم را با آنها می‌فرستم. فرمود: اى صفوان! آیا از آنها کرایه می‌گیرى‌؟! عرض کردم بله، فرمود: آیا دوست دارى که زنده بمانند و بر سر کار باشند تا کرایه تو را بپردازند گفتم بلى، فرمود: کسى که بقاى آنها را دوست بدارد از آنها است و هر کسى از آنها باشد در آتش دوزخ خواهد بود، صفوان می‌گوید من بلافاصله رفتم و تمام شترانم را فروختم. این موضوع به گوش هارون رسید به دنبال من فرستاد و گفت: صفوان! شنیده‌ام شترانت را فروخته‌اى! گفتم آرى گفت: چرا! گفتم: پیر شده‌ام و فرزندان و کسانم نمى‌توانند از عهده اداره آنها بر آیند، گفت: چنین نیست، چنین نیست! من می‌دانم چه کسى این دستور را به تو داده است آرى موسى بن جعفر(علیه السلام) به تو چنین دستورى داده است گفتم: مرا با موسى بن جعفر چه‌کار! هارون گفت، این سخن بگذار! به خدا سوگند اگر سوابق نیک تو نبود دستور می‌دادم گردنت را بزنند!»[ وسائل الشیعه، ج 17، ص 182.].3. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به على(علیه السلام) فرمود: «ده طایفه از این امت به خدا کافر شده‌اند که یکى از آنها کسى است که اسلحه به دشمنان اسلام که با آنها در حال جنگند بفروشد»[ خصال، ج 2، ص 451.]. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image