تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه
در پاسخ لازم است به چند نکته کلیدی و مهم اشاره شود: یک. عقلانیت دینی آنچه که در ادله «ولایت فقیه» به عنوان «ادله عقلی» استفاده میشود، بر اساس «عقلانیت دینی» است؛ نه «عقلانیت سکولار». بین این دو تفاوتهای بسیار زیادی وجود دارد و مبنا قرار دادن هر کدام، دارای نتایج مختلفی است. عقلانیت سکولار، اساساً دخالت خدا و دین در زندگی انسان را نفی میکند و انسان را خرد بسنده میداند. این نگرش را در اصطلاح راسیونالیسم (Rationalism) یا خرد بسندگی مینامند. در چنین نگرشی، نقش دین در مدیریت اجتماعی نفی میشود و نه تنها ولایت فقیه؛ که ولایت معصومان و پیامبر و خدا نیز منتفی اعلام میشود. از طرف دیگر اساس عقلانیت سکولار، خرد ابزاری (Instrumental Reason) است که قادر به کشف حقیقت و در جستوجوی آن نیست و اعتبار نظری ندارد؛ بلکه در پی ساماندهی عملی امور بر وفق مراد و پسند انسان و رساندن آدمی به خواستههای دنیاییاش میباشد. در برابر این انگاره اندیشههای الهی و فلسفههای توحیدی مدعی وجود مرتبه متعالیتری از عقل هستند که تنها عمل و عنایت آن، شکل دادن به جهان -آن چنان که آدمی خوش میدارد و میپسندد نیست؛ بلکه میتواند در کشف جنبه هایی از حقیقت نیز به کار آید. از طرفی عقل عملی -بنابر تصریح نصوص دینی علاوه بر تدبیرگری در امر معاش؛ کارکردی عمدهتر و ماناتر نیز دارد و آن راهیابی به حوزه ارزشها، اخلاقیات و تدبیر برای سعادت فرجامین و زندگی ابدی (معاد) است. در نگاه دینی حتی همه فعالیتهای قسم اول (معاش) نیز در این راستا قرار میگیرد و هویّت و معنا مییابد. دو. عقلانیت ابزاری مشکل اساسی «عقل ابزاری» در بیالتفاتی به غایتشناسی و نادیده انگاشتن جهت حرکت و در سو گمکردگی آن است. یکی از ویژگیهای «عقلانیت ابزاری» این است که در انتخاب هدف و برنامهریزی، تنها و تنها بر «عملی بودن» و «کارآمدی» تأکید دارد. عملی بودن مفهومی فراختر از امکان داشتن است و حامل مفاهیمی چون: آسان بودن، کم خرج بودن و سودمندی مادی و این جهانی نیز میباشد. به این ترتیب مفاهیمی مثل «وظیفه» و «تکلیف» -بدون منظور کردن نتایج عاجل در نظام واژگانی این عقل جایی نخواهد داشت. اما از نگاه شریعتهای دینی، مفهوم «عقل و عقلانیت»، صرفاً در مفاهیمی مانند «کارآمدی»، خلاصه و منحصر نمیشود. گاهی مفهوم وظیفه، بر کل مفهوم کارآمدی، سودمندی عاجل و مانند آن حکومت میکند؛ یعنی، چه بسیار که رفتار و موضعی در مقیاس و قاموس «عقل مدرن»، رفتاری غیرکارآمد و غلط قلمداد؛ اما از منظر انجام وظیفه، درست باشد. بنابراین کسانی که از منظر عقلانیت ابزاری و سکولار، به مسائل اجتماعی و سیاسی مینگرند، ضرورت تشکیل حکومت اسلامی و ولایت فقیه جامع شرایط را -که در حیطه مؤلفههای عقلانیت سکولار نیست بر نمیتابند. سه. مقدمات احکام عقلی از آنجا که احکام عقلی، مبتنی بر تصوّر و درک صحیح موضوع و مقدّمات است؛ جهل و یا فهم و تصوّر ناصحیح مقدّمات، مانعی در شناخت عقل محسوب میشود. بر این اساس، کسانی که درک و شناخت صحیحی از آموزههای سیاسی - اجتماعی دین مبین اسلام ندارند یا تنها راه شناخت را حسّ و تجربه میدانند؛ از دیدگاهی مادی به جهان مینگرند و برای انسان تنها غایاتی مادی و این جهانی باور دارند و برای وحی و شریعت جایگاهی قائل نیستند. حال اینان چگونه میتوانند به ضرورت «ولایت فقیه» برای اداره و رهبری جامعه اسلامی در عصر غیبت پی ببرند؟! بر این اساس درک ولایت فقیه از طریق عقل، در گرو توجه به مسائل یاد شده است. امام خمینی(ره) میفرماید: «قضیه ولایت فقیه، بعد از تصور اطراف، موضوع، محمول و مورد آن، به گونهای روشن است که از مسائل نظری شمرده نمیشود و احتیاجی به بحث و دلیل ندارد».کتاب البیع، ج 2، ص 467.لیکن فهم و درک این امر بدیهی، مبتنی بر جهانبینی دینی، عقلانیت اسلامی و شناخت ماهیت و قلمرو اجتماعی آن است.جهت مطالعه بیشتر ر.ک: الف. اندیشههای فقهی - سیاسی امام خمینی؛ ب. جمعی از نویسندگان، فرهنگ واژهها، ص 558؛ پ. خسروپناه، عبدالحسین، کلام جدید، ص 63.
.
پایگاه اطلاع رسانی حوزه
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.