تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
پاسخ این سؤال در ضمن چند نکته روشن میشود:
یک. اقسام شرک همچنان که توحید اقسامی دارد، در برابر آن شرک نیز دارای اقسامی است از جمله:
1- 1. شرک ذاتی یعنی، اعتقاد به دو، سه یا چند خدا. اما توحید ذاتی یعنی، اعتقاد به یگانگی ذات خداوند.
2- 1. شرک صفاتی
یعنی، اعتقاد به اینکه صفات خداوند زاید بر ذات او است. اما توحید صفاتی یعنی، اعتقاد به اینکه صفات خدا عین ذات او است.
3- 1. شرک افعالی
یعنی، اعتقاد به آفرینندهای برای هستی غیر از خداوند (شرک در خالقیت) و یا اعتقاد به موجودی که در فاعلیت و تأثیرگذاری، مستقل از اراده و قدرت خداوند باشد (شرک در ربوبیت).
4- 1. شرک در عبادت و پرستش یعنی، پرستش غیر خدا، (مانند پرستش چوب، سنگ، ستاره و خورشید). شناخت این نوع شرک، متوقف بر روشن شدن مفهوم عبادت و پرستش است.
دو. عبادت و پرستش (عبادت) نهایت ذلت و خضوع، در برابر کسی است که اعتقاد به الوهیت او داشته باشیم و یا او را فاعل استقلالی و غیر وابسته بدانیم. بنابراین عبادت دو رکن دارد: 1. نهایت ذلت و خضوع، 2. اعتقاد به الوهیت یا فاعلیت استقلالی و نا وابسته.
هرگاه یکی از این دو رکن، نباشد، دیگر مفهوم عبادت و پرستش صدق نمیکند. خداوند خود به فرشتگان فرمان داده است، در مقابل آدم سجده کنند: (و یاد کن آنگاه که فرشتگان را گفتیم: آدم را سجده کنید).(1) و یا فرزندان را به نهایت خضوع و تذلل در برابر والدین دستور داده است: (و بالهای ذلت و خواری را از روی مهربانی برای آن دو [پدر و مادر] بگستران)(2). بدیهی است، این اعمال عبادت و پرستش غیر خدا محسوب نمیشود و گرنه خدا امر به آن نمیکرد.
سه. توسّل و شرک در توسّل، گاهی حاجت خود را از خدا میخواهیم و هنگام دعا او را به حق اولیایش قسم میدهیم که حاجت ما را برآورده سازد. این روش را پیامبر اکرم (ص) تعلیم فرمود و خود نیز بدان عمل میکرد.(3) در چنین روشی هیچگونه احتمال شرک وجود ندارد.
در نوع دوم توسّل، خداوند را حاجت دهنده میدانیم و از اولیای الهی میخواهیم بر آمدن حاجت ما را از درگاه الهی درخواست کنند. در خواست دعا، نه تنها مؤثر دانستن غیر خدا نیست بلکه اعتراف به این مطلب است که تنها حاجت دهنده و مؤثر در عالم هستی، او است.
در نوع سوم توسّل به طور مستقیم حاجت خود را از اولیای الهی طلب میکنیم و این نیز شرک نیست زیرا تأثیرگذاری آنها، به صورت غیراستقلالی و وابسته به اراده و قدرت الهی است. اسباب و واسطههای فیض همچنان که در اصل وجود و بقای خویش، وابسته و قائم به او هستند، در فاعلیت و تأثیرگذاری نیز وابسته به اراده و قدرت خداوند میباشند. بنابراین نه توحید در ربوبیت به معنای انکار نقش اسباب است و نه اثبات نقش اسباب و واسطههای فیض، منافی با توحید ربوبی است. از این رو، تمسّک به آنها، منافاتی با توحید ربوبی ندارد.
بلی، اگر کسی اسباب و واسطههای فیض را، فاعل مستقل از اراده و قدرت خدا بداند و یا معتقد به مبدأ مؤثری در عالم هستی باشد که خدا آن را سبب و واسطه فیض قرار نداده، دچار شرک گشته است.
بنابراین توسّل و حاجت خواستن از اولیای الهی، تمسّک به رابطههای فیض الهی و اسبابی است که فاعل بودن آنان وابسته به قدرت و اراده خداوند است. در نتیجه این حاجت خواستن، شرک در ربوبیت نیست همچنان که تمسّک به سایر اسباب (مثل پزشک و دارو)، شرک در ربوبیت نیست. از سوی دیگر، چون کسی آنان را (خدا) و (اللَّه) نمیداند بلکه تمام افتخار اولیای الهی این است که بنده و مخلوق او هستند، شرک در الوهیت (شرک در ذات) هم نیست.
با توجه به آنچه در تبیین مفهوم (عبادت) گذشت، شرک در عبادت و پرستش نیز نخواهد بود چون عبادت، خضوع و خشوع همراه با اعتقاد به الوهیت یا ربوبیت معبود است. بنابراین هیچکدام از اقسام شرک، بر این نوع از توسّل، صدق نمیکند.
بر خلاف پرستش بتها و شفاعتجویی مشرکان که خداوند درباره آنان میفرماید: (وَ یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ وَ یَقُولُونَ هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللَّهِ)(4).
آیه شریفه، مشرکان را به دو جهت، مورد سرزنش و توبیخ قرار داده است:
1. عبادت و پرستش بتها،
2. اعتقاد به وساطت بتها.
مشرکان مکه، اعتقاد به الوهیت بتها نداشتند و آنها را (اللَّه) نمیدانستند
زیرا میگفتند: (هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللَّهِ). اما دچار شرک در ربوبیت بودند یعنی، بتها را موجوداتی میدانستند که مستقل از اراده و قدرت خداوند، منشأ تأثیر و جلب خیر و دفع ضرراند. به همین جهت با قربانی کردن و خضوع و خشوع در برابر بتها، در صدد جلب رضایت آنها بودند.
در نتیجه عمل مشرکان مکه از سه جهت مورد نکوهش است:
1. شرک در ربوبیت،
2. شرک در عبادت،
3. اعتقاد به ربوبیت و عبادت در برابر سنگ و چوبی که با دست خود تراشیده بودند. تعبیر (ما لا یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ) اشاره به شدّت پستی این اعتقاد و عمل است.
در حالی که توسّل به اولیای الهی، اعتقاد به وساطت کسانی است که خداوند به آنان چنین منزلتی داده است. ما اولیای الهی را نه (اللَّه) میدانیم و نه اعتقاد به ربوبیت و فاعلیت استقلالی آنان داریم بلکه به نظر ما، هر گونه فاعلیت و تأثیرگذاری اسباب و واسطههای فیض، وابسته به اذن، اراده و قدرت خداوند است.
.
موتور جستجوی پرسش و پاسخ دینی امین
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.