کینه توزی /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

آیا انسان بابت کینه توزی در آخرت عذاب خواهد شد؟چرا؟


صرف کینه در دل، عذاب اخروی ندارد ولی وقتی به کینه توزی بدل می شود یعنی شخص کینه اش را با اعمال حرام نشان می دهد, مثلا غیبت می کند یا تهمت می زند, دچار عقاب خواهد بود.این که کینه توزی چیست ، وراههای خلاصی از آن چگونه است ، در سطور آینده بحث خواهد شد ،مادامی که این کینه توزی قلبی است و به گناهان دیگر نرسیده ، عذابی ندارد . اما راجع به کینه توزی: هنگامی که انسان غضب می کند و از انتقام ناتوان باشد، چاره ای ندارد جز این که خشم خود را فرو برد، این خشم وغضب به باطن برمی گردد و عقده درونی ایجاد می کند وتبدیل به کینه می شود. معنای کینه نسبت به کسی، این است که آن شخص به طور دایم و مستمر بر قلبت سنگینی کند و در دل از او بغض و تنفر داشته باشی. کینه از ثمرات خشم و غضب است ودرعین حال چندین اثر ناپسند را به ارث می گذارد؛ از جمله: قطع رحم، دروغ ،غیبت ،افشای سر وهتک حرمت. نفرت ،نوعی سخت ،از عصبانیت است. یک نوع زننده و بد از عصبانیت است که زمانی اتفاق می افتد که فرد به این نتیجه می رسد که آن فرد مقابل کاملاً بد است. بخشیدن آن فرد به نظر، غیرممکن می آید و درعوض ترجیح می دهد که او را تحقیر کرده و از او متنفر شود. نفرت با عصبانیتی شروع می شود که برطرف نمی شود. بعد به خشم و کینه مبدل می شود و بعد یک نفرت واقعی .این افراد معمولاً دنبال این هستند که چطور آن فردرا تنبیه کنند و معمولاً به آن فکرمی کنند. آنها تصور می کنند که خودشان قربانی هایی معصوم هستند. و دنیایی دشمن برای خودشان می سازند که باید با آنها جنگ کنند و با نفرت و کینه با آنها مقابله می کنند. اما این تنفر به مرور زمان آسیب ها و تخریب های زیادی ایجاد میکند. افراد متنفر نمی توانند با زندگی کنار بیایند.کینه ،خشم فرو خورده و نوعی عقده روانی است. در تفاوت میان کینه و عداوت گفته اند: تفاوت این دو در باطنی و ظاهری بودن آنها است. کینه یعنی دشمنی پنهان و عداوت، یعنی دشمنی آشکار.خطر کینه ،برای صاحب آن دائمی است زیرا که درون او را سرشار از احساس بدتنفر می کند و شادی اش را می زداید و برای طرف مقابل ،آنگاه خطر ساز می شود که به صورت دشمن و رفتار کینه توزانه ظاهر شود.شما نمی توانید با تنفر داشتن از دیگری ،خودتان را به خدا نزدیکتر کنید، چه باور داشته باشید که این خشمی بجاست و یا نه. آنچه در درون دارید، حاصل افکار شماست. اگر نفرت را در درونتان می‌پرورانید، چیزی که عرضه می‌کنید نفرت است.اگر در درونتان دچار کمبود اعتماد به نفس هستید، تحقیر و توهین چیزی است که به دیگران می‌بخشید. اما اگر در درون خود عشق و همدلی می‌پرورانید، عشق و همدلی به دیگران خواهید بخشید.نفرت ،دوستی ، عشق ، محبت ، کینه ، قهر ، مهر و همه اینها از درون خود انسان سرچشمه میگیرد.زمانی که به صورت ناعادلانه دیگران باعث رنجش ما می شوند و به حریم شخصی ما تعدی مینمایند می توانیم با دانش بر حق شخصی و اجتماعی خود از آنها انتقام بگیریم ! و نسبت به آنان خشم و نفرت و انزجار نشان دهیم و آنان را وادار نمائیم که تاوانِ عملِ خود را بپردازند؛ ولی اگر به جای انتقام، نفرت ،انزجار و خشم نسبت به فرد رنجاننده، محبت، خیرخواهی و عشق و دلسوزی را تقدیم نمائیم می توانیم بگوئیم که فرد مورد نظر را بخشیده ایم.قرآن، کینه را عامل مهمی در خروج از عدالت برمی شمارد و بیان می دارد که شخص با کینه توزی از حالت اعتدال بیرون رفته و بینش و نگرش و کنش و واکنش هایش بر پایه بی عدالتی شکل می گیرد. در حقیقت بغض ، زمینه ساز انحراف از حوزه عدالت در همه ابعاد آن می باشد. شخصی که دچار کینه شدید است، در تحلیل واقعیت ها از حقیقت دور می شود و به سبب بیزاری و تنفر نسبت به موضوع، نگرش و واکنش منفی از خود نشان می دهد.قرآن در خصوص زدودن کینه از دل بهشتیان نسبت به یکدیگر،از تعبیر نزعنااستفاده می کند.نزعبه معنای کندن با زحمت وتلاش است واین تعبیر نشان می دهد که کینه زدایی وایجاد صمیمیت به آسانی وبی زحمت میسر نیست وبرای کینه زدایی باید از خداوند کمک گرفت واز این رو قرآن این دعا را از زبان مؤمنین نقل می کند:(ربنالا تجعل فی قلوبنا غلا للذین آمنوا)خداوندا در دل ما هیچ کینه ای نسبت به مؤمنان قرار مده.اساسا شخص مؤمن اهل حقد وکینه توزی نیست واگر با کسی درگیری واختلاف پیدا کرده باشد وقتی از مکان در گیری خارج می گردد همه ناراحتیهای خود رافراموش می کند،چنانچه از امام صادق (ع)نقل شده که فرمودند:ناراحتی وملال مرد با ایمان،در همان زمان درگیری است ووقتی از آنجا خارج می شود کینه وعداوتی در دل ندارد.پس بدانیم که تنفر موجب آزار وامراض دنیوی وعذاب اخروی است لذا با تمرین عفو وبخشش وکنترل خشم میتوانیم به صفای دل برسیم واز اوج نفرت خود بکاهیم.زمینه های رهایی از بغضقرآن ،ایمان را به به عنوان مهم ترین عامل زدوده شدن کینه از دل ها برمی شمارد؛ زیرا ایمان بازگشت به فطرت است و شخصیت شخص را بازسازی و به اعتدال رهنمون می سازد. از این روست که ایمان عاملی مهم برای رهایی از بغض برشمرده شده است.(اعراف آیه 42 و 43)در حوزه بینش و نگرش و کنش، تقوا (حجر آیه 45 تا 47) و نیز عمل صالح (اعراف آیه42 و 43) در مقام رفتاری، بهترین عامل برای رهایی از بغض دانسته و پیشنهاد شده است. بنابراین بازگشت به فطرت سالم و طبیعت و شخصیت سالم می تواند به عنوان بهترین راهکار برای رهایی از بغض و کینه از نگاه قرآن ارزیابی گردد.بغض را می توان از راه تعقل در رفتار و کردار دشمنان و تحلیل آن (آل عمران آیه 116 و 118) و نیز لحن گفتار و شیوه های بیانی افراد (همان) بازشناخت.قرآن به نکته جالبی توجه می دهد که نشانگر آن است که بغض در اصل، امری پسندیده نیست و می بایست آن را از امور ناپسند دانست؛ براساس آیات قرآنی مومنان پیش از ورود به بهشت از هرگونه بغض و کینه ای زدوده می شوند و انسان بهشتی بی هیچ بغض و کینه ای به بهشت وارد می شود. (حجر آیه 45 تا 47) حقد که در فارسی از آن به کینه تعبیر می شود، حالتی است که این سوء نیت و رفتار نسبت به دیگری به شکل خشم نهان باقی می ماند. به این معنا که شخص نسبت به دیگری سرشار از خشم فروخورده ای است که روزی دهان باز می کند و آسیب و زیانی خطرناک به شخص دیگر وارد می سازد.این گونه نیست که خاستگاه و ریشه کینه و حقد ، خطا و یا اشتباه طرف مقابل باشد؛ هر چند که ممکن است این گونه خاستگاهی نیز داشته باشد؛ بلکه ممکن است تنها به سبب کمبودی در خود و نعمتی در دیگری این کینه به وجود آید همانند کینه ای که قابیل نسبت به هابیل داشته است.اصولا افراد کینه توز، افرادی هستند که بهره ای از عفو و گذشت و ایمان واقعی نبرده اند و چشم دیدن نعمت در دست دیگری را ندارند و یا از خطا و اشتباه دیگری هرگز چشم پوشی نمی کنند. کینه توزی این گونه افراد لجوج و یکدنده درعرف اصطلاح به کینه شتری تعبیرشده است. کینه شتری!در حقیقت کینه شتری همان حقد و کینه ای پایدار است که آتش خشم آن جز به آب سرد انتقام خاموش نمی شود.(البته درمورد افراد بی ایمان !) شتر که در میان جانوران ، مهربان ترین و قانع ترین حیوانات جهان است ، دارای یک خصوصیت و صفت ویژه نیز می باشد که بسیار خطرناک است که همان کینه پایدار و دایمی استکه از آن به کینه شتری تعبیر می کنند.وقتی شتر کینه کسی را در دل بگیرد به هیچ وجه نمی توان امید عفو و گذشت از وی را داشت و هرگونه مهربانی و محبت بعدی نمی تواند آن را از میان بردارد.. شتر خشمگین همواره منتظر فرصت مناسب است که انتقامش را متجاوز به حقوق خویش بگیرد .عجب در این است که شتر مست و دیوانه، به ساربان مورد نظر هنگامی که در جمع قرار دارد هرگز حمله نمی کند . فقط نگاه خشم آلودش را که شراره انتقام از آن می بارد به چشمان آن ساربان می اندازد و با دهان کف آلود پیاپی نعره های چندش آور و هولناک سر می دهد زیرا شتر کینه توز در عین مستی و دیوانگی خوب احساس می کند که اگر در میان جمع به ساربانی که اذیتش کرده حمله کند سایرین با چوب و چماق به جانش می افتند . وای به روزی که شتر مست و کینه توزآن فرصت مناسب را به چنگ آورد و ساربان مورد نظر را یکه و تنها در بیابان گیر بیاورد . البته ساربانان برای این گونه مواقع راه چاره و علاجی اندیشیدند که به لیاقت و زرنگی آنان بستگی دارد . وقتی ساربان در بیابان ،مورد حمله شتر خشمگین قرار گرفت راه نجاتش این است که در حال فرار از شتر، لباسهایش را یکایک درآورد و به پشت سرش بیندازد .در اینجاست که شتر گول می خورد و به جای ساربان که در حال فرار است لباسی را که جلویش افتاده به دندان می گیرد و تنه سنگین خود را روی آن می مالد . سپس مجدداً با لنگ های درازش به تعقیب ساربان می پردازد و خود را به او می رساند . ساربان یک تکه دیگر از لباس هایش را می اندازد و خلاصه به این ترتیب تا آخرین تکه لباس خود را بیرون آورده در حال فرار جلوی شتر انتقامجو می اندازد . چنانچه تا زمانی که لباس هایش تمام شد توانست خود را به آبادی یا پناهگاهی برساند بدون شک نجات خواهد یافت وگرنه مرگش حتمی است آن هم چه مرگ فجیع و دلخراشی . .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image