کلام /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

آيا در اسلام وطن داري وجاهت اسلامي مي باشد؟


در مورد سؤال فوق اول بايد روشن شود که منظور از وطن چيست و بعد ديدگاه اسلام را مورد بررسي قرار داد به طور کلي مي توان وطن را به دو معني بررسي کرد. 1. وطن به معناي محل تولد يا زندگي که وسعت آن گاهي به اندازه يک روستا و يا شهر و يا... است که در بعضي از مسايل فقهي مورد بحث و نظر است و خود داراي يک سري احکام خاص به خود است. 2. وطن به معناي مکاني که يک سري انسان ها را از انسان هاي ديگر به خاطر نژاد هاي مشترک يا منافع مشترک و يا قوميت و يا حتي قدرت طلبي و استبداد و... با حد و مرز مشخصي جدا کرده است که با نام کشور شناخته مي شود و هر کشوري هم يک قانون و حکومتي مختص به خود با توجه به مباني خودشان دارند. در مورد وطن به معناي اول که در مسايل فقهي بحث خاص خود را دارد و در اين نوشتار نيز مقصود نيست، اما راجع به مسئله وطن به معناي دوم بحث هاي زيادي مي طلبد که ما سعي مي کنيم يک سري مباحث کلي در دو محور که بتواند سودمند باشد را ذکر کنيم. اول: آرمان تشکيل حکومت و وطني واحد در اسلام دوم: نظر اسلام در برخورد با حکومت و کشورهاي تشکيل شده فعلي محور اول اسلام مسأله تأثير انشعاب قومي، در پديد آمدن اجتماع را لغو کرده، (يعني اجازه نمي دهد صرف اين که جمعيتي در قوميت واحدند باعث آن شود که آن قوم از ساير اقوام جدا گردند و براي خود مرز و حدود جغرافيايي معين نموده و از سايرين متمايز شوند)، براي اين که عامل اصلي در مسأله قوميت، بدويت و صحرانشيني است، که زندگي در آنجا قبيله اي و طايفه اي است و يا عاملش اختلاف منطقه زندگي و وطن ارضي است و اين دو عامل، يعني «بدويت» و «اختلاف مناطق زمين» از جهت آب و هوا، يعني حرارت و برودت و فراواني نعمت و نايابي آن، دو عامل اصلي بوده اند تا نوع بشر را به شعوب و قبائل منشعب گردانند، که در نتيجه زبان ها و رنگ پوست بدن ها و... مختلف شد. هم چنین این دو عامل باعث شده که هر قومي قطعه اي از قطعات کره زمين را بر حسب تلاشي که در زندگي داشته اند به خود اختصاص دهند، اگر زورشان بيشتر و سلحشور تر بوده اند قطعه بزرگتري، و گرنه ، قطعه کوچک تري را خاص خود کنند، و نام وطن بر آن قطعه بگذارند، و به آن سرزمين عشق بورزند، و با تمام نيرو از آن دفاع نمودند. امّا حد و مرز کشور اسلامي مرز جغرافيايي و طبيعي و يا اصطلاحي نيست، بلکه اعتقاد است. آرمان تشکيل حکومت جهاني اسلام و بسط عدالت فراگير به واسطه قدرت مسلمين در سراسر جهان، اعتقادي است مشترک که در لابه لاي تعاليم همه مذاهب اسلامي به خوبي و روشني به چشم مي خورد. قرآن مجيد با قطعيت و قاطعيت، پيروزي نهايي اسلام، غلبه صالحان، کوتاه شدن دست ستمکاران و آينده درخشان بشريت را نويد مي دهد. مسلمين بنا به مقتضاي تخلف ناپذير آيه هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَي وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ کلِّهِ وَلَوْ کرِهَ الْمُشْرِکونَ. اوست آن خدايي که پيامبر خود را همراه با هدايت و دين راستين بفرستاد تا او را بر همه اديان پيروز گرداند هر چند مشرکان را ناخوش آيد) و آيات مشابه، اسلام را که دين حقيقت است، در نهايت بر تمامي اديان و شرايع و مکاتب غالب مي دانند و به پيروزي فراگير اين دين بر شرک معتقدند. از اين رو اصل تشکيل جامعه آرماني و حکومت عدل جهاني و گسترش قدرت مسلمين در پهنه دارالاسلامي يکپارچه که مرزهاي آن تمام کره زمين را فرا مي گيرد، مقصد و مقصود نهايي حرکت هاي اسلامي و جنبش هاي مسلمين بوده و هست. آنچه که مسلم است اين که چنين خواستهاي در ميان مسلمين تاکنون محقق نشده است، چرا که هم اکنون اکثريت جمعيت جهان را غير مسلمين تشکيل مي دهند؛ از بت پرستان هند و ژاپن و ديگر کشورهاي شرقي، مسيحيان اروپا، يهوديان و مسيحيان آمريکا و بسياري از مکاتب انحرافي ديگر که در جهان چهره نموده اند. از ديگر سو حکومت هاي مسلمين نيز با چارچوب هاي دولت اسلامي فاصله بسيار دارند. محور دوم نظر اسلام در برخورد با حکومت و کشورهاي تشکيل شده فعلي با توجه به بحث هاي محور اول بايد اين نکته را مورد توجه قرار داد که اسلام براي روند تکاملي جامعه بشري، پذيرفته که با وجود اختلاف فکري و اعتقادي، ناگزير سرزمين ها به مناطق و قسمت هاي جداگانه با مرزهاي مختلف پديد مي آيد و اين گونه انفصالات ارضي و سرزمين بين ملت ها را به خاطر علل، عارضي مي داند که شايسته بشر نيست، ولي به عنوان يک اصل عرضي و غير اصيل به اميد تکامل و وحدت اين سرزمين ها در اسلام پذيرفته و آثار حقوقي آنان را مثل احترام متقابل، پايبندي به تعهدات في ما بين در مسائل گوناگون و... را مورد پذيرش قرار داده است. و امّا روش اسلام براي تشکيل وطن و کشور واحد هدف رسالت پيامبر اسلام سرعت بخشيدن به روند تکاملي جامعه بشري براي رسيدن به مطلوب نهايي است که قرآن صراحتا اين هدف را اعلام مي کند کهما ارسلناک الا کافه للناس؛ اي پيامبر ما تو را براي تمام انسان ها فرستاديم. بنابراين آرمان نهايي اسلام همان امت واحد است، امّا تا آن مرحله نهايي چه بايد کرد؟ آيا مي شود تمام واقعيت هاي موجود را ناديده گرفت و همه چيز را نفي کرد و يا واقع بينانه از آنچه که هست پلي براي آنچه که بايد باشد به وجود آورد؟ اسلام ضرورت مرزهاي جغرافيايي را با ملت ها و حکومت ها که خود را در حصار مرزها قرار داده اند به رسميت مي شناسد تا از اين رهگذر بتواند ضمن انتقال پيام و رسالت جهاني خود به قراردادها و توافق هاي اصولي تري دست يابد از اينجاست که در حقوق اسلامي نيز مسايلي چون کشور اسلامي، ميهن، ملت، دولت، سياست خارجي، روابط بين الملل و.... مطرح گرديده است. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image