آیه ۶۸ و ۶۹ یس /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

سئوال شماره ۲۵احتراما درپاسخ نامه شماره ۱۰۰۱۶۰۹۱۳ - ۲۵/۸/۹۱ به اطلاع میرساند قسمت آخر سئوال شماره ۱۴ من را که عبارت بود از ( درعصر حاضر برای بعضی انسانهای پیربالای ۷۰سال ارزش واعتبار بیشتری از دیگران قا یل هستند چون معتقد ند اینها تجربه دارند وجزو مفا خرهستند ) پا سخ روشن داده نشده . وفقط به گفتن خلط موضوع شده بسنده کرده اید لذا مجددا سئوال میکنم . آیا به گفته شما درخواست اینگونه افراد از خداوند برای . مرگ خوب . صحیح است یا گفته مردم که این افراد جزو مفاخر هستند ؟ و از آیه ۶۹ سوره مبارکه ( یس ) کدام یک از باورهای فوق استنباط میشود ؟ با تشکر ۲۲/۱۰/۹۱


ضمن دعوت به دقت در آیات و پاسخها و پرهیز از استناد ناصحیح برخی از مطالب! توجه فرمایید، عرض ما این است که ظاهر آیه 68 سوره مبارکه یس به وضع انسان در پایان عمر از نظر ضعف و ناتوانى عقل و جسم اشاره مى کند، تا هم هشدارى باشد به آنها که براى انتخاب راه هدایت امروز و فردا مى کنند، و هم پاسخى باشد به کسانى که تقصیرات خود را به گردن کمى عمر مى افکنند، و هم دلیلى باشد بر قدرت خداوند که او همانگونه که مى تواند یک انسان نیرومند را به ضعف و ناتوانى یک نوزاد باز گرداند، قادر است بر مساله معاد، و همچنین نابینا ساختن مجرمان و از حرکت باز داشتن آنها. لذا می بینیم که آیه مى فرماید: هر کس را که طول عمر دهیم در آفرینش واژگونه مى کنیم، آیا اندیشه نمى کنند؟ (وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَ فَلا یَعْقِلُونَ). ننکسه از ماده تنکیس به معنى واژگون ساختن چیزى است به گونه اى که سر به جاى پا و پا به جاى سر قرار گیرد، و در اینجا کنایه از بازگشت کامل انسان به حالات طفولیت است. چه اینکه آدمى از آغاز خلقت ضعیف است و تدریجا رو به رشد و تکامل مى رود، در دوران جنینى هر روز شاهد خلقت تازه و رشد جدیدى است، بعد از تولد نیز مسیر تکاملى خود را در جسم و روح به سرعت ادامه مى دهد، و قوا و استعدادهاى خدا داد که در درون وجودش نهفته شده یکى بعد از دیگرى شکوفا مى شود، دوران جوانى، و بعد از آن پختگى فرا مى رسد، و انسان در اوج قله تکامل جسمى و روحى قرار مى گیرد، در اینجا گاه روح و جسم مسیر خود را از هم جدا مى کنند، روح هم چنان به تکامل خویش ادامه مى دهد، در حالى که عقبگرد جسم شروع مى شود، ولى سرانجام عقل نیز سیر نزولى خود را شروع مى کند، و تدریجا و گاه به سرعت به مراحل کودکى باز مى گردد، حرکات حرکات کودکانه و تفکر و حتى بهانه جوئیها همچون کودکان مى شود، و ضعف جسمانى نیز با آن هماهنگ مى گردد، با این تفاوت که این حرکات و روحیات از کودکان شیرین و جذاب است و نویدى است بر شکوفایى امیدبخش و مسرت آفرین آینده، و به همین دلیل کاملا قابل تحمل است، ولى از پیران زننده و نازیبا و گاه تنفر آور و یا ترحم انگیز است. به راستى روزهایى فرا مى رسد بسیار دردناک که عمق ناراحتى آن را به زحمت مى توان تصور کرد. قرآن مجید در آیه 5 سوره حج نیز به همین معنى اشاره کرده، مى گوید: « وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلا یَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئاً؛ بعضى از شما آن قدر عمر مى کنند که به بدترین مرحله زندگى و پیرى مى رسند، آن چنان که چیزى از علوم خود را به خاطر نخواهند داشت (حتى نزدیکترین افراد خانواده خود را نخواهند شناخت!)». لذا در بعضى از روایات افراد هفتاد ساله به عنوان اسیر اللَّه فى الارض (اسیران خدا در زمین) ذکر شده اند . به هر حال جمله «ا فلا یعقلون» در آیه 68 سوره مبارکه یس هشدار عجیبى در این زمینه مى دهد، و به انسانها مى گوید: اگر این قدرت و توانایى که دارید عاریتى نبود به این آسانى از شما گرفته نمى شد، بدانید دست قدرت دیگرى بالاى سر شماست که بر هر چیز تواناست. تا به آن مرحله نرسیده اید خود را دریابید، و پیش از آنکه نشاط و زیبایى به پژمردگى مبدل گردد از این چمن گلها بچینید، و توشه راه طولانى آخرت را از این جهان برگیرید، که در فصل ناتوانى و پیرى و درماندگى هیچکارى از شما ساخته نیست! و لذا یکى از پنج چیزى را که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به ابو ذر توصیه فرمود همین بود که دوران جوانى را قبل از پیرى غنیمت بشمار: « اغتنم خمسا قبل خمس: شبابک قبل هرمک، صحتک قبل سقمک، و غناک قبل فقرک، و فراغک قبل شغلک و حیاتک قبل موتک: پنج چیز را قبل از پنج چیز غنیمت بشمر، جوانیت را قبل از پیرى، و سلامتت را قبل از بیمارى، و بى نیازیت را قبل از فقر، و زندگیت قبل از مرگ، و فراغت خاطر را قبل از گرفتارى». پرسشگر گرامی! همان طور که ملاحظه کردید آیه 68 سوره مبارکه یس و نیز آیه 5 سوره مبارکه حج بیان یک واقعیت تکوینی و غیر اختیاری در مورد سیر صعودی و نزولی حیات جسمی و روحی آدمی در این دنیا (و نیز لزوم غنیمت شمردن عمر) است، که از نوزادی شروع و به پیری و سالخوردگی و نهایتاً مرگ ختم می شود.   و باید توجه کرد که واقعیت مورد اشاره غیر از مسأله طول عمر و سن و سال پیری است که در پاسخ پرسش قبل بیان شد و نیز غیر از مسأله ی ارزش و احترام به جا قائل شدن به بزرگان و پیران جامعه به ویژه آنها که عمری را صرف کرده و تولیدات و خدمات ماندگار و عمومی بیشتری در حوزه ها و ابعاد گوناگون برای حیات بهتر جامعه بشری و اسلامی انجام داده اند و جز مفاخر و سرمایه های معنوی شمرده می شوند، می باشد. لذا عرض می کنیم خلط موضوعها نشود. همان طور که متذکر می شویم هر دو موضوع یعنی موضوع پیری و تکنیس و واژگونی جسمی و عقلی و علمی در پیری و افتادگی پایان عمر، و موضوع احترام به بزرگان و پیران و مفاخر از موضوعهای زندگی انسان است که قرآن کریم هم به آنها متذکر شده و برای هر کدام بیانها و دستوراتی فرموده است. همچنان که  قرآن برای جوانان و توجه بزرگان به آنها و توجه آنها به بزرگان و مفاخر مطالب و دستوراتی فرموده است. پس اینها هیچ کدام نافی هم نیستند. منتها چیزی که هست نباید به بهانه های مختلف در امور بزرگان یا جوانان افراط و تفریط شود. نکته آخر این که درخواست مرگ خوب یا شهادت از خدای متعال به همه ی مؤمنانِ مبدأ و معاد باور، توصیه شده و اختصاص به پیر و جوان ندارد، پس بین این کلام و درخواست و گفته مردم که گفته دینی هم است مبنی بر این که بزرگان و پیران الهی مفاخر جامعه و مایه درس و عبرت هستند و باید مورد تجلیل و احترام قرار گیرند هم، تنافی نیست. و ظاهر آیه 69 سوره مبارکه یس 1 دلالتی بر توصیه و گفته مذکور ندارد، گر چه آنها در جای خود درست هستند2. پاورقی: 1- « وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ وَ ما یَنْبَغِی لَهُ إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ وَ قُرْآنٌ مُبِینٌ؛ ما هرگز شعر به او نیاموختیم، و شایسته او نیست، این (کتاب آسمانى) تنها ذکر و قرآن مبین است. 2- جهت اطلاع بیشتر ر. ک: تفسیر نمونه، ج 18، ص 437.   .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image