تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه
استفاده از وعده و وعیدهای مختلف، شیوه رایج قرآن است که البته اهداف بلندی را از آنها قصد کرده است. قرآن برای تأثیر بیشتر، این هشدارها را - گاه با تشبیهاتی - تکرار میکند.
در یکی از این موارد، خداوند از درختی در جهنم به نام زَقّوم یاد کرده و آنرا چنین توصیف میکند:
«آیا این [بهشت جاودان پر نعمت] برای پذیرایی بهتر است یا درخت زقّوم؟ ما آنرا برای ستمکاران مایه شکنجه و عذاب قرار دادهایم. آن درختی است که در قعر دوزخ میروید، (طَلْعُها کَأَنَّهُ رُؤُسُ الشَّیاطین) میوههایش مانند سرهای شیاطین [بسیار بدنما و زشت] است. پس این منکران لجوج حتماً از آن میخورند و شکمها را از آن پُر میکنند. آنگاه به ناچار روی آن [به عنوان نوشیدنی] مخلوطی از آب بسیار داغ و متعفّن برای آنان خواهد بود! سپس بازگشتشان حتماً به سوی دوزخ است».[1]
خداوند طَلْع و یا محصول و ثمره آن درخت[2] را به سرهای شیاطین تشبیه میکند. در مورد این تشبیه و علت استفاده از آن نکاتی وجود دارد:
الف. این تشبیه برای ارائه چهرهای تنفّرآمیز از آن درخت است؛ زیرا انسان از چیزی که متنفر باشد در ذهن خود برای آن تصویری زشت و وحشتناک ترسیم میکند، و به هرچه علاقهمند است برای آن تصویری زیبا و دوست داشتنی میسازد؛ لذا در عکسهایی که مردم برای فرشتگان میکشند زیباترین چهرهها را ترسیم میکنند و به عکس برای شیاطین و دیوان بدترین چهرهها را، در حالی که نه فرشته را دیدهاند و نه دیو را.[3]
در نتیجه این تشبیه، تشبیه به امر محسوس نیست تا اشکال شود که ما سرهای شیاطین را ندیده و لذا تشبیه برای ما فائدهای ندارد. بلکه تشبیه به امر خیالی میباشد[4] که همگان آنرا تصور کرده و چهرهای برای آن متصور شدهاند و از آنجا که شیاطین بدترین موجودات در نزد ما هستند، طبیعی است که چهره زشت و کریهی برای آنان در نظر بگیریم و تشبیه به همین تصور ما است تا اوج قبح و زشتی و پلشتی امر را برای ما نشان دهد.[5] این محتوا از برخی روایات نیز به دست میآید: «بر آن درخت هفتاد هزار شاخه از آتش وجود دارد و بر هر شاخه هفتاد هزار ثمره از آتش که هر یک به جهت زشتی و نفرت انگیزی به مانند سر شیطان است».[6]
ب. برخی مفسران، احتمال دادهاند که منظور از شیطان در اینجا، برخی موجودات مانند مار باشد[7] که تصورش برای همه قابل فهم و تصور است و اشکال مذکور بر این احتمال وارد نمیشود.
ج. این نوع تشبیه به امر خیالی و غیر محسوس در آیات دیگر قرآن نیز وجود دارد، برای نمونه؛ زنان درباری مصر وقتی یوسف را دیدند چنین گفتند: «منزّه است خدا، این بشر نیست، این جز فرشتهای بزرگوار نیست».[8] این تعبیر در حالی از سوی آنها استفاده شده که آنها فرشتهای را ندیدهاند و تنها تصور نیک و زیبایی از آن در ذهن داشتند. [1] . صافات، 62 – 68. [2] . قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج 16، ص 86، قاهره، دار الکتب المصریة، چاپ دوم، 1384ق. [3] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 19، ص 72، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش. [4] . بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل و اسرار التأویل، تحقیق، مرعشلی، محمد عبد الرحمن، ج 5، ص 12، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، 1418ق. [5] . فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 26، ص 337، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق. [6] . شیخ مفید، الاختصاص، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، محرمی زرندی، محمود، ص 363، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، چاپ اول، 1413ق. [7] . طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 8، ص 697، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش. [8] . یوسف، 31. .
موتور جستجوی پرسش و پاسخ دینی امین
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.