کلام /

تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

بنابر باور پيروان دين اسلام و ساير اديان الهي خداوند داراي جسم نيست بنابراين از داشتن روح نيز مبرا است، پس چرا در قرآن کريم که سخن خدا با بندگانش مي باشد اين عبارت آمده است که از روح خودم در او يعني انسان دميدم؟


در علم فلسفه و کلام اسلامي بعد از اثبات صانع و واجب الوجود (خداوند متعال) به اثبات صفات و ويژگي هاي او مي پردازند، از جمله اين که واجب الوجود بسيط من جميع الجهات است، يعني ماهيت ندارد، اجزاء، چه خارجي و چه ذهني ندارد حتي در عقل نيز نمي توان براي او جنس و فصلي در نظر گرفت، خلاصه اين که هيچ گونه محدوديت و هيچ گونه حدّي در واجب متعال وجود ندارد، و تنها حدّي که مي توان گفت بي حدّي و بي نهايت بودن است. چرا که هر نوع محدوديت در واجب نقص است و هر جا نقصي باشد براي بر طرف کردن آن نيازمند ديگران خواهد بود و اين نيازمندي با واجب الوجود بودن سازگاري ندارد. حال با توجه به اين مطلب خداوند تبارک و تعالي نه جسم دارد و نه هر قالبي که مانند جسم او را محدود کند، مانند روح. يعني خداوند هيچ گونه محدوديتي ندارد، واجب الوجود مانند روح و يا عقل مجرد است ولي با اين تفاوت که حد و مرزي براي وجود او نمي توان تصور کرد. پس خداوند «روح» هم ندارد. حال اين مطلب چگونه با آيه قرآن که مي فرمايند: فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ. «چون آفرينش را به پايان رساندم و از روح خودم در آن دميدم در برابر او سجده کنيد» آيا خداوند تبارک و تعالي روح دارد، يعني محدود است آيا اين آيه با اين قاعده عقلي سازگار است. براي پاسخ به اين سؤال لازم است به تفسير آيه رجوع کنيم تا مطلب روشن گردد. علامه طباطبايي در اين باره مي نويسد: «نفخت» يعني داخل کردن هوا به وسيله دهان در اجسام و کنايه است از القاء و ايجاد اثر و يا امري غير محسوس در چيزي؛ لذا در آيه کنايه است از اين که خداوند «روح» را در بدن انسان ايجاد کرده است». هم چنين از آيات ديگري از قرآن استفاده مي شود که روح و بدن جسماني انسان دو چيز هستند و خداوند ابتدا با خلق بدن جسماني و آمادگي آن، روح را در آن قرار مي دهد. امّا چرا قرآن تعبير «روحي» دارد، آيا خداوند از روح خود قسمتي را جدا کرد و در آدمي قرار داد؛ علامه طباطبايي در جواب اين سؤال مي نويسد: «اضافه شدن روح به خداوند متعال در عبارت «روح» اضافه لاميه است که مفيد ملک است». يعني عبارت بيان مي کند «روحي» را که مالک آن و خالق آن هستم را در انسان قرار دادم. امّا چرا خداوند «روح» را از جانب خود مي داند (اضافه به خود کرده است) در حالي که مي دانيم خداوند نه جسم دارد و نه روح؛ دليل اين مطلب اين است که خداوند مي خواهد بيان کند روحي بسيار پر عظمت و شريف را در کالبد انسان قرار داده است. همان گونه که خانه کعبه را به خاطر عظمتش «بيت الله» مي خوانند و يا ماه مبارک رمضان را به خاطر برکتش «شهر الله» (ماه خدا) مي نامند. لذا خداوند تبارک و تعالي براي تکريم و تشريف انسان و بزرگداشت او و عظمتش در ميان ساير موجودات، خلق او و خلق روح او را مستقيما به خود نسبت مي دهد. در نتيجه: با توجه به اين مطالب (تفسير آيه و مباحث عقلي که گذشت) مي توان گفت تعارضي بين آنها وجود ندارد، چرا که منظور از آيه مالکيت و خالقيت خداوند سبحان است، يعني او «روح» را خلق کرد و در کالبد انسان قرار داد و به خاطر تکريم و شرافت انسان آن را به خود نسبت داده است. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image