تخمین زمان مطالعه: 14 دقیقه

چرا كشتار مردم چچن در ميان مطبوعات و سياستمداران و دولتمردان كشور به خوبي منعكس و محكوم نشد؟


ابتداءً بايد گفت: كه كشور ما و مطبوعات و مسئولين ما، توجه خوب و مناسبي نسبت به قضيه چچن و اينگوش داشتند كه سعي خواهيم كرد اين مسئله را مورد تجزيه و تحليل قرار دهيم. اولا بايد ببينيم كه چچن چه محلي است و ثانيا علت اهميت آن براي روسيه چه مي‌باشد؟ الف. موقعيت جغرافيايي چچن: سرزمين چچن بخشي از منطقة قفقاز در آسياي ميانه است كه از درياي سياه در غرب تا درياي خزر در شرق امتداد داشته و كشورهاي روسيه، گرجستان، آذربايجان و ارمنستان را شامل مي‌شود. منطقة قفقار را مي‌توان به دو بخش شمالي و جنوبي تقسيم كرد كه قفقار شمالي شامل 6 جمهوري روسيه به نام‌هاي چچن، داغستان، اوستياي شمالي، بلغاريه، قره‌چي، و اديغيه مي شود. قفقاز جنوبي نيز سه كشور آذربايجان، ارمنستان و گرجستان را در بر مي‌گيرد كه به همراه جمهوري‌هاي فعلي روسيه در زمان شوروي سابق به نام قفقاز شناخته مي‌شدند. با نگاهي به نقشه منطقة قفقاز مشاهده مي‌كنيم كه جمهوري كنوني چچن از شرق به جمهوري داغستان متصل بوده و اين جمهوري جدا كننده چچن از درياي خزر است. از جهت غرب نيز چچن با جمهوري‌هاي قفقاز شمالي مرتبط بوده كه جدا كنندة اين جمهوري از درياي سياه است. از سمت شمالي نيز به روسيه متصل بوده و از جنوب به كشور گرجستان منتهي مي‌شود و مساحت آن 17000 كيلومتر مربع است. اين سرزمين به رغم مساحت نسبتاً كم خود موقعيت اكولوژيكي منحصربه فردي دارد به نحوي كه داراي پوشش جنگلي، رودهاي فراوان، مناطق كوهستاني و آب و هواي سرد و معتدل بوده و ميزان بارندگي در آن به صورت برف بين 1 تا 5/1 متر در سال است. دربارة ساختار جمعيتي چچن نيز بايد گفت كه بيش از يك ميليون نفر مسلمان در اين سرزمين زندگي مي‌كنند و افزون بر 85 درصد ساكنان اين منطقه را تشكيل مي‌دهند. اين جمهوري در نوامبر سال 1991 ميلادي، ‌استقلال يك جانبه خود را از روسيه اعلام كرد كه با مخالفت اين كشور مواجه شد. پيامدهاي جنگ 1994 و 1999 چچن باعث شد كه هزاران نفر از مردم چچن آواره شده و در اردوگاه‌هاي جنوبي جمهوري انگوش در مجاورت چچن با توجه به مشكلات بهداشتي و اقتصادي اسكان يابند. ب. اهميت چچن براي روسيه از زمان فروپاشي شوروي، روسيه پيوسته با يك مسئله اساسي يعني تأمين امنيت ملي خود روبرو بوده است و اين موضوع را مي‌توان در گفته‌هاي «شانسكي» از تحليل‌گران سياسي روسيه نيز ديد. او در اين باره مي‌گويد كه اتحاد شوروي قبل‌تر از بين رفت و امروز روسيه در حال نابود شدن است و جدايي‌طلبي چچن نيز به عنوان نمونه‌اي در اين زمينه است. به رغم اهميت مطلق مكاني چچن در قفقاز اين سرزمين به دنبال تغيرنقشة ژئوپولتيك روسيه كه با فروپاشي شوروي سابق به وجود آمد، وضعيت ويژه‌اي يافته است كه در زير به آن اشاره مي‌شود: 1. در زمان اتحاد شوروي، مناطق اسلامي قفقار در درون مرزهاي اين كشور قرار داشت و از مرزهاي رسمي شوروي (كشورهاي ارمنستان، گرجستان و آذربايجان) دور بود. ولي در حال حاضر، چچن، داغستان وديگر جمهوري‌هاي قفقاز شمالي در جنوب روسيه به عنوان مرزهاي رسمي اين كشور با همسايگانش به شمار مي‌رود و جدا شدن مناطق جنوبي قفقاز از روسيه به معني دورشدن اين كشور از مناطق بسيار حائز اهميت در درگيري‌هاي بين المللي و در رأس آن منطقه خاورميانه به ويژه تركيه، ايران و عراق و جهان عرب و آسياي ميانه خواهد بود. 2. تاريخ روسيه نشان مي دهد كه اين كشور جنگهاي زيادي را براي دستيابي به آبهاي آزاد و در رأس آن درياي سياه انجام داده است كه از اين ميان مي‌توان به جنگ روسيه و تركيه اشاره كرد. در اين ميان چچن و ديگر جمهوري‌هاي قفقاز شمالي به جهت قرار گرفتن بين درياي سياه و خزر «منبع نفت» از اهميت استراتژيكي براي روسيه برخوردار است. اين جمهوري برخلاف زمان اتحاد شوروي، اكنون براي روسيه از اهميت فوق العاده‌اي برخوردار است. زيرا در زمان شوروي سابق اين كشور با استفاده از سواحل طولاني اوكراين و گرجستان به آبهاي آزاد به آساني دسترسي داشت ولي با استقلال اوكراين و گرجستان و آذربايجان و...، روسيه از اين سواحل محروم شد و به همين خاطر راضي به از دست دادن هيچ بخش ساحلي چه درياي خزر و يا در درياي سياه نخواهد شد. 3. وجود منابع نفتي عظيم در درياي خزر و به ويژه حضور شركتهاي نفتي سرمايه‌گذار آمريكايي در قفقاز و آسياي ميانه نيز باعث شده تا اين منطقه از اهميت خاصي براي روسيه برخوردار باشد. 4. حوادث 11 سپتامبر آمريكا و به دنبال آن جنگ اين كشور در افغانستان نيز باعث شده كه پايگاه‌هاي نظامي آمريكا در اطراف روسيه ايجاد گردد و باعث افزايش اهميت اين منطقه شود. 5. برنامه‌هاي استراتژيكي كه روسيه به ويژه در سطح منطقه‌اي براي خود اتخاذ كرده بر يكپارچگي و اتحاد روسيه تأكيد دارد به صورتي كه از زمان روي كار آمدن پوتين و جنگ با چچن مشاهده شده است. به طوري كه پوتين نيز در سخنراني‌هاي خود به مناسبت پيروزي بر آلمان اين مسئله را مورد تأكيد قرار داده است. 6. از سوي ديگر پيش از حوادث 11 سپتامبر روابط روسيه و آمريكا در فضايي از نگراني و ترديد قرار داشت و آمريكا با سرزنش پيوستة روسيه از اين كشور مي‌خواست كه از كشتار دسته جمعي در چچن خودداري كند و اين امر نقطة اميدي براي چچن بود تا از بقاياي جنگ سرد استفاده كند ولي بعد از توافق دو كشور براي مبارزه با تروريسم و پيوستن روسيه به پيمان ناتو و نيز يافتن جايگاه‌هايي در ميان كشورهاي اروپايي ديدگاه غربيان نسبت به گذشته درباره چچن تغيير يافت كه اين امر به نفع روسيه تمام شد. با توجه به تمام اين مسايل، چچن نيز در صورت دستيابي به استقلال خود، با مشكلاتي از قبيل عدم مشخص بودن مرزهاي خود با ساير همسايگان به ويژه جمهوري اينگوش و بن‌بست جغرافيايي و نيز كمبود منابع و امكانات اقتصادي روبرو خواهد بود. ولي با توجه به طبيعت درگيريهاي بين المللي و نيز بازي‌هاي سياسي آينده چچن و روسيه همچنان در هاله‌اي از ابهام باقي خواهد ماند و روسيه نيز با توجه به موقعيت جغرافيايي، سياسي، و استراتژيك چچن به سادگي از اين سرزمين دست نخواهد كشيد و در اين گذر از تغييرديدگاه واشنگتن درباره چچن بعد از حوادث 11 سپتامبر استفاده خواهد كرد.[1] ج. انعكاس اخبار چچن در ايران بعد از توضيح نسبتاً جامع درمورد اوضاع چچن، اكنون ما به اين مسائل مي پردازيم كه آيا مسئلة چچن در ايران انعكاس داشته است يا به ادعاي شما انعكاس نداشته؟ بر خلاف نظر عده اي اين مسئله با واكنش نسبتاً خوب مطبوعات و صدا و سيما و مسئولين ما همراه بود. اين مسئله در روزنامه‌هاي ما انعكاس وسيعي داشت. كه به چند نمونة آن اشاره مي‌كنيم، كه به خاطر عدم اطالة كلام شاهد خود را فقط از يك روزنامه مي‌آرويم، ضمن اين كه تمام روزنامه‌هاي ما اعم از چپ و راست نسبت به اين قضيه واكنش نشان داده بودند. در اين بين به نيابت از تمام روزنامه‌ها، تيترهاي روزنامة رسالت را در زمان اوج بحران چچن يعني سال 1378 مورد بحث قرارمي‌دهيم: 1. در ستون تفسير سياسي با عنوان «از روسستان تا چچنستان، از چچنستان تا گرجستان» به حمله روسيه براي تصرف گروزني مركز اين جمهوري پرداخته و حركت روسيه به سمت مرزهاي گرجستان بر تصرف جادة استراتژيك مهمي كه چچن را به گرجستان متصل مي‌كند را مورد تفسير قرار داده است. (4/10/78، ص 16) 2. در مقالة «نگاه غرب به بحران چچنستان» ضمن افشاگري جنايات روسيه در اين جمهوري مي‌گويد: غرب مي‌كوشد تا با توجه به شرايط موجود قفقاز، ديدگاه‌هاي امنيتي خود را در اين منطقه تعقيب كند و به دين وسيله منافع خود را حفظ نمايد. (3/11/78، ص 11(. 3. در ستون تفسير سياسي با عنوان «چچنستان و بلند پروازي‌هاي كرملين» علت جنايات روسيه را التيام غرور جريحه‌دار شده مردم روسيه مي‌دانند كه از يك دهة قبل تاكنون خود را در جايگاه يك ابرقدرت تضعيف شده مي ديدند. )28/9/1378، ص 16). 4. در مقالة سياسي «آسياي ميانه در جستجوي هويتي تازه» نيز اين مسئله را مورد تحليل قرار مي‌دهد. (10/6/1378، ص 5) 5. در مصاحبة بلندي با سفير جمهوري آذربايجان «تهران بحران چچنستان را مورد بحث قرار مي‌دهد. (21/12/1378، ص 11) 6. در مقاله‌اي با عنوان «بحران چچنستان و امنيت منطقه» با توضيح بحران چچنستان، تأثيرات امنيتي آن را در منطقه مورد بررسي قرار مي‌دهد و در قسمتي از آن مي‌نويسد: ... اقدامات نظامي روسيه در چچنستان، به خصوص بعد از ناكامي ارتش آن كشور در سال 1996 در سركوب كامل حكومت داخلي چچن مي‌تواند نتيجه يك محاسبة ساده‌ سياسي باشد تا نيروهاي ميانه‌رويي كه اينك زمام امور را در دست دارند، خود را از اتهام ناتواني در حفظ منافع كشور تبرئه كنند. (10/9/78، ص 7) 7. در تحقيقي تحت عنوان «جايگاه چچنستان در حقوق بين الملل»، حملات ضد انساني روسيه بر ضدّ مبارزان چچن را خلاف مقررات حقوق بين الملل دانسته و تنها راه حلّ اتمام بحران چچنستان را تن دادن روسيه به مذاكرات صلح با مبارزان چچن مي‌داند. (20/9/1378، ص 11) 8. در صفحة اخبار خارجي، با تيتر: «مردم گروزني از سرما مي‌ميرند» به عمق فاجعة انساني در اين منطقه و مظلوميت و محروميت مردم اين جمهوري مي‌پردازند. ضمناً در همين صفحه در تفسيرسي با عنوان «سرنوشت قفقاز» اختصاص هفتة كمك رساني به ملت چچن در ايران را، نشانگر آن مي‌داند كه هر روزي كه از تطويل مناقشه در چچنستان مي‌گذرد، تحولات ويژه‌اي در كشورهاي جهان خصوصاً در نزد دولتهاي اسلامي به نفع ملت مظلوم چچنستان به وقوع مي‌پيوندد. (3/11/1378، ص 16) 9. در صفحة بين الملل با تيتر «پرچم روسيه بر ويرانه‌هاي گروزني بر افراشته شد» به مظلوميت مردم اين منطقه مي‌پردازد. (16/11/78، ص 13) 10. در صفحة خارجي خود با عنوان «يا اطاعت كنيد با بميريد» در يك مقالة تفصيلي، هدف از جنايات خونبار روسها در اين منطقه را كاملا مشخص مي‌داند: آنها به چچن‌ها مي‌گويند يا به شما فرمان خواهيم راند و يا شما را خواهيم كشت. در اين مقاله از قول پوتين رئيس جمهوري روسيه مي‌نويسد: «هدف مسكو آن است كه با فائق آمدن بر بحران چچنستان، بر شكست روسيه و بر روند روبه وخامت اوضاع آن نقطه پايان بنهيم و اعتبار از كف رفتة روسيه را بار ديگر در عرصة جهاني به دست آوريم. (12/12/1378، ص 7) 11. هم چنين در بخش سياست خارجي با عنوان «شهوت خون خرسهاي قفقاز» به ابعاد خونبار فاجعه چچن مي‌پردازد و جامعة بين الملل را در سكوت در مقابل اين فاجعه به شدت سرزنش مي‌كند. (18/1/1379) غير از موارد فوق، انعكاس‌هاي ديگري هم وجود داشت كه ما فقط به ذكر تاريخ آن موارد اشاره مي كنيم: 12. مناطق آشوب‌زا در قفقاز (4/7/78، ص 16) 13. از كوهستانهاي قفقاز تا پشت ديوارهاي كرملين (10/6/78، ص 16). 14. زمستان و فاجعة چچنستان (20/8/1378، ص 16) 15. فرسايش حاكميت در روسيه (11/7/78، ص 16) و... غير از اين موارد دهها مورد تحليل و خبر و تفسير در اين مورد به چاپ رسيده كه ما به خاطر طولاني شدن كلام به آنها اشاره نمي‌نماييم. اينها همه گوشه‌اي از انعكاس اخبار چچن است كه فقط در يك روزنامه از ميان ساير نشريات ديگر آمده است. علاوه بر اين همان طوري كه گفته شد همة نشريات و روزنامه‌هاي ما در اين مورد واكنش نشان داده‌اند. شاهد كلام ما، تحليل‌ها، اخبار و تفسيرهايي است كه در اين روزنامه ها آمده است و عيناً در زمان اوج جنگ در چچن در سالهاي 1373 ش تا 1375 كه منجر به كشته شدن نزديك به 90هزار نفر شده بود، به تحرير درآمده است. غير از اين در سنگين‌ترين حملات روسيه به چچن كه در تاريخ 27/6/1378 شروع شده بود و دومين نبرد خونين روسيه و چچن شكل گرفته بود، همة روزنامه‌ها به فراخور توان خود از اين تاريخ تا پايان سال 1378 ش اخبار چچن را انعكاس وسيعي داده بودند. در مورد انعكاس اين قضيه در ميان مسئولين كشورما ساكت ننشست و در قبال حادثة چچن واكنش نشان داد. در اين مورد مسئولين مختلف ما موضع‌گيري‌هايي داشتند كه خلاصه‌وار ذكر مي‌گردد: در سال 1373 ش، دكتر ولايتي وزير خارجة وقت ايران در ديدار با حامد الغابد دبيركل وقت كنفرانس اسلامي، گفت ضرورت دارد كه تا پيش از وخيم‌تر شدن اوضاع در بوسني و چچن، براي حلّ مشكل آنها اقدام سريعي از سوي سازمان كنفرانس اسلامي صورت گيرد.[2] بعد از آن ايران به حمايت گسترده‌تر از چچني‌ها پرداخت تا جايي كه افكار عمومي در دنيا و روسيه اين فكر شكل گرفت كه ايران كمكهاي مادي و نظامي به مبارزان چچن مي‌كند. در اين مورد بعد از گروگانگيري نيروهاي چچني در داغستان كه يك ضربة مهم به حيثيت روسها بود، بوريس يلتسين رئيس جمهور وقت روسيه، ايران اسلام به ارتباط داشتن در اين قضيه، متهم كرد كه اين قضيه سريعاً از سوي سفارت ايران در مسكو ردّ شد.[3] در زمان جنگ دوم روسيه و چچن نيز، ايران از خود واكنش نشان داد: كمال خرازي، وزير خارجه وقت، در ديدار با ايگور ايوانف وزير خارجة روسيه، نگراني ايران و جهان اسلام را نسبت به بحران چچن و وضع مسلمانان آن يادآور شد و خواهان توقف هر چه سريعتر جنگ درمنطقه شد.[4] بعد از آن با تلاش ايران، هيئتي از سازمان كنفرانس اسلامي براي گفت و گو با مقام‌هاي روس در مورد بحران مذكور، فرستاده شد. در اين سفر ايران تأكيد كرد ايد بحران چچن از طريق راه حلّ سياسي حل شود.[5] بعد از اين سفر، ادارة كل اخبار وزارت خارجه سفر اخير كمال خرازي به همراه هيئت سازمان كنفرانس اسلامي را موفقيت‌آميز خواند و اعلام كرد كه در جريان اين سفر، ايران و روسيه دربارة ادامة تماس و بررسي بحران چچن توافق كردند.[6] در اين ميان سفردكتر روحاني دبير شوراي عالي امنيت عالي ايران به روسيه نيز، حاكي از توجه ايران به بحران چچن بود. او در ديدار با معاون نخست وزير روسيه خواهان حلّ بحران چچن شد.[7] در ادامة اين تلاشها، دكتر خرازي در ديدار با معاون وزير خارجه روسيه در تهران، خواهان حل بحران چچن شده و صريحاً اعلام كرد: مسائل موجود در چچن باعث به وجود آمدن يك تصوير ناخوشايند از روسيه در جهان اسلام و كلّ منطقه خواهد شد.[8] بعد از آن رئيس جمهور وقت كشورمان، در ديدار با وزير دفاع روسيه ضمن ابراز نگراني چچن خواهان پايان دادن به اين بحران و حفظ حقوق مردم اين منطقه شد.[9] اين چند مورد نشانگر آن است كه برخلاف نظر عده اي، مسئولين ما در اين مورد تا حدودي خوب موضع گرفتند و اين اخبار را انعكاس دادند. ولي با اين حال بحران چچن نسبت به ساير موارد انعكاس كمتري در داخل كشور ما داشت، اين مسائل نشانگر آن است كه بعضي بحرانها با توجه به درجه‌بندي اهميت آن، مورد انعكاس قرار مي‌گيرند. مثلاً قضيه فلسطين، بسيار مهم و حياتي است به اين دليل كه اولا قدس، يكي از مقدس‌ترين اماكن براي مسلمانان بوده است، ثانيا خطر اسرائيل بسيار بيشتر از هر كشوري هست و ثالثا از لحاظ استراتژيكي نيز اين منطقه تقريباً قلب دنيا محسوب مي شود پس بايد هم به اين قضيه اهميت بيشتري داده شود. در مورد بحران چچن بايد گفت كه در زمان بحران، اين قضيه بين مطبوعات و مسئولين تا حدودي انعكاس داشت و اين طور نبود كه ايران به طور كل ساكت باشد. ولي علت سكوت فعلي ايران آن است كه اولا بحران در اين منطقه تا حدود زيادي فروكش كرده است و ثانياً به خاطر برخي مصالح ملي و در تعاملات بين المللي به ويژه با همساية قدرتمند شمالي خود يعني روسيه، گاهي اوقات نمي‌شود يك مسئله را آن چنان زياد پي‌گيري كرد تا موجب واكنشهاي منفي شود. در هر صورت با تمام اين موارد، ايران اسلامي موضع‌گيري مناسب در اين مورد داشته است و نكتة پاياني آن كه: متأسفانه فشارهاي فراواني بر ملتهاي اسلامي آن در گسترده است كه موضع‌گيري فعال در مورد همة اين موارد از عهدة يك كشور كه خود با مشكلات عديده مواجه است، خارج است. و اگر در مورد بعضي بحرانها، توجه بسيار زيادي نمي‌شود، ‌ناشي از تعدد و تنوع بحران‌هاي سلسله‌وار و هر روزه بر ضد ملل اسلامي و مظلوم است، نه ناشي از بي‌توجهي نظام ما.--------------------------------------------------------------------------------[1] . منبع سايت اسلام آن لاين، به نقل از روزنامة رسالت، 12 آبان 1381، ص 11. [2] . روزنامه اطلاعات، 25/ 10/ 73 ش. [3] . روزنامه اطلاعات، 28/ 10/ 74. [4] . همان، 7/ 9/ 1378. [5] . همان، 16/ 9/ 78. [6] . همان، 20/ 9/ 78. [7] . همان، 25/ 10/ 78. [8] . همان، 7/ 11/ 78. [9] . همان، 10/ 10/ 1379. .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image