ادیان و مذاهب /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

ساتيا ساي بابا را معرفي نموده و عقائد آنها چيست و چه انحرافاتی دارد؟


ساتيا ساي بابا در سال 1926 در دهکده «پوتا پارتي» (pattaparti) نزديک شهر بنگلور واقع در جنوب هندوستان ديده به جهان گشود. زندگي را نزد پدر و مادر خويش شروع کرد و پس از مدتي وارد مدرسه شد و تحصيلات ابتدائي را در محل زندگي خود ادامه داد. ايشان تبليغات معنوي را از همان سن ابتدائي به مرحله اجرا گذاشت. در بيستم اکتبر 1940 در سن حساس 14 سالگي سايتا زندگي شخصي خويش را در او را واکندا (uraavakanda) رها نمود. ساتیا در تعاليم خود همواره اعلام مي داشت که صلح و آرامش منحصر به سه رکن ذيل است: 1. رهايي از وابستگي؛ 2. دين و ايمان؛ 3. عشق. لذا او براي عمل به اولين رکن صلح و آرامش، خانه و والدين خويش را ترک کرد تا رسالت خود را با رهائي از تمام وابستگي ها و تعلقات آغاز نمايد. و در جواب پدر و مادرش که از او خواهش مي کنند به خانه برگردد چنين مي گويد: هيچ کس به ديگري متعلق نيست اينها همه توهمات است. ساتیا ساي بابا ساليان زندگي خود را در دهکده پوتا پارتي وقف تبليغ، تعليم تجربيات عرفاني و رياضت هاي گوناگون کرد تا جائي که به شهرت جهاني رسيد و کتاب هاي بسياري از وي در کشورهاي مختلف جهان ترجمه و به چاپ رسيده است. مقر اصلي اين فرقه در هندوستان است امّا در داخل ايران يکي از فرقه هاي فعال و جذاب براي برخي از جوانان قرار گرفته است درباره علت محبوبيت و جذابيت ساي بابا براي پيروانش به دو چيز اشاره شده است: 1. سادگي تعاليم 2. معجزاتش، براي او معجزات مختلف و فراواني ذکر کرده اند که آن قدر گسترده است که شامل چند بخش مي شود، بخش مهمي از معجزات مربوط به لحظه تولد و دوران کودکي اوست. از جمله اين که در زمان تولد او، تمام وسايل موسيقي به خودي خود شروع به نواختن موسيقي دلنشين کردند، يا به هنگام تولد در زير گهواره اش يک مار کبري پيدا کردند که در آيين هندي به معناي ظهور فرد روحاني است. عقائد ساي بابا 1. در نظر او ذکر خدا از اهميت فوق العاده اي برخوردار است تا جايي که مي گويد با هر قدمي که انسان بر مي دارد بايد به ياد خدا باشد و همين طور خدا نيز به ياد او است. 2. ساي بابا در تعليمات عرفاني خود به شاگردانش، خود را يک آواتار معرفي مي‌کند. آوتاري که نقش معلم حقيقت را بازي مي‌کند کسي که آمده تا دوران را در تعليمات کهن معنوي بنا نهد و نقش يک نجات گر بزرگ را ايفا کند. ساي بابا مي‌گويد: « تو نمي تواني مرا در طبقه بندي «مرد خدائي» يک معجزه گر، انسان خدا گونه يا شفا دهنده قرار دهي. اين آواتار براي ايفاي نقش جديدي آمده یعنی نقش معلم حقيقت». 3. او عوالم وجودي انسان را به دو قسمت تقسيم مي کند؛ عالم درون و عالم بيرون، و اهميت و توجه زيادي به عالم درون دارد و معتقد است اگر انسان به عالم درون خويش چيره شود مي تواند کارهاي فوق العاده اي مثل حرکت دادن کوه ها انجام دهد. 4. او به يک سري از اصول اعتقادي هندي همچون تناسخ و... معتقد است. 5. او يک سري موانعي را بر سر راه عشق به خدا بيان مي‌کند و مي گويد: «انسان بايد بر شش خصم يعني هوس، خشم، طمع، وابستگي، غرور و نفرت، غلبه کند». 6. او درباره سير و سلوک و راه رسيدن به خدا از بين عوامل متعدد به چند عامل اهميت زيادي قائل است که عبارتند از: الف) حساس بودن نسبت به غذايي که از آن استفاده مي شود که بايد پاک باشد. ب) مهرباني و ترحم کردن به محرومان و فقرا نقد و بررسي 1. ساي بابا درباره خداوند تبارک و تعالي تعابير مختلف و خاصي دارد که با جمع بندي آن تعابير به اين نتيجه مي رسيم که ايشان تصور روشني از خداوند ندارند. ايشان گاهي قائل به حلول است، در حالي که خداوند هيچگاه در چيزي حلول نمي‌کند چرا که عقيده به حلول، مستلزم حاجت و نياز خداوند به غير است و اين با غنا و بي نيازي خداوند نمي سازد. و گاهي قائل به همه خدائي و گاهي نيز خداوند را نوعي انرژي مي داند، و اين نوع خدا از نظر عقل قابل پذيرش نمي باشد. در حالي که خدايي که دين اسلام معرفي مي کند خدايي است واجب الوجود که در صفاتش نقطه ابهامي ندارد ـ هر چند پي بردن به ذات او ممکن نمي باشد ـ خدايي است که به جهت لطف فراوانش و نيز به جهت محقق شدن غرضش از خلقت بشر، انبياء و اوصياء ـ عليهم السلام ـ را آفريد و نيز عدل سرشارش باعث گشت که بين نيکوکار و بدکار فرق گذاشته و جهان ديگري را خلق کند تا در آن نيکوکاران به ثواب اعمال خويش و بدکاران به جزاي اعمال خود، نائل آيند. 2. او همچون عرفاي ديگر هندي به اصولي پايبند است که به حکم عقل و شرع باطل است به عنوان نمونه ايشان اعتقاد به تناسخ دارد که ما به يکي از ادله بطلان آن اشاره مي کنيم: اهل تناسخ معتقدند که مصائب و دردهايي که عده اي مي بينند، اين در حقيقت جزاي اعمالي است که ارواح آنها موقعي که متعلق به بدن هاي ديگري ـ قبل از اين ـ بوده و کارهاي ناشايستي انجام دادند، مي باشد، کما اين که لذت ها و نعمت هايي که براي عده اي است جزاي کارهاي نيکويي است که ارواح آنها در حيات قبلي شان داشتند. اگر اين اعتقاد به تناسخ درست باشد ديگر هيچ جايگاهي براي اخلاق و فضايل انساني باقي نمي ماند و هم چنين بهترين وسيله براي توجيه اعمال شنيع ظالمين و مستکبرين مي باشد. 3. ساي بابا معتقد است که انسان با هر دين و مذهبي مي تواند اهل نجات باشد و لذا ضرورتي ندارد که معتقد به دين يا مذهب خاصي شد، لذا همه اديان و مذاهب حق مي باشند، اين اعتقاد نوعي تکثر گرايي و پلوراليسم ديني است و بطلان آن در جاي خود اثبات شده است. ما در اينجا فقط به روشن ترين دليل، نادرستي نظريه تکثر گرايي ديني اشاره مي کنيم و آن، ناسازگاري اين نظريه با فلسفه نبوت است: پيامبران الهي در هر دوره اي از جانب خداوند مأموريت داشتند که انسان ها را به آيين يکتاپرستي دعوت کنند و از پيروي هر آيين ديگري جز آن بر حذر دارند. دليل اين که پيامبران الهي مردم را به يک دين دعوت مي کنند اين است که حق نمي تواند بيش از يکي باشد و اگر تمام اديان و هر نوع عقيده اي در ميان جوامع بشري حق باشد و هيچ بطلان در اين وادي وجود نداشته باشد لازمه اش اين است که هيچ چيزي حق نباشد زيرا حق وقتي قابل تصور است که در برابرش بطلان وجود داشته، افزون بر آن اگر همه‌ی راه ها حق باشند بايد با معيار حق بودن، يکي باشند و تعدد ديگر معني و مفهومي نخواهد داشت. 4. سير و سلوک و قرب الي الله محدود به انجام دادن چند عمل نيست و نيز چند عمل اهميت ويژه اي ندارند بلکه مجموعه اي از اعمال بايستي رعايت شود تا انسان به سر منزل مقصود که قرب الهي است، برسد، اين مجموعه از اعمال هم شامل فضايلي است که انسان بايد آن ها را کسب کند و نيز رذايلي که بايستي از آن ها دوري گزيند، و اين مجموعه اعمال در کتب اخلاقي ما آمده است، امّا اين که در انديشه ساي بابا حساسيت نسبت به غذا و مهرباني و شفقت به محرومان، از اهميت ويژه اي برخوردار است و اعمال ديگر يا اصلا مطرح نيست و يا خيلي کم رنگ است، ظاهرا براي آن وجهي وجود ندارد. 5. در احوالات ساي بابا چنين نقل شده بود که ايشان در مقابل اصرارهاي پدر و مادرش نسبت به بازگشت به کانون خانواده نه تنها بي توجه است بلکه دست رد به سينه اصرارهاي پدر و مادر مي زند، اين امر به هر نيتي که باشد شايسته نيست و ما مي بينيم در دين اسلام چه قدر به احترام پدر و مادر تأکيد شده که حتي از گفتن يک اف که باعث اذيت و آزار پدر و مادر شود نهي شده است حال پدر و مادر کافر باشند يا مسلمان. 6. درباره معجزاتي که از ايشان گفته شده دو نکته قابل ذکر است: الف) بيشتر اين حرکات خارق العاده، اموري دروغين و غير واقعي است. ب) بر فرض که برخي از آنان درست باشد اين خاصيت نفس است که طبق سنت الهي، هر قدر نفس را محدود کنيم و تمرين هاي ويژه به آن بدهيم نفس قدرت پيدا مي کند و مي تواند کارهايي انجام دهد که هر کسي قادر به آن نيست ولي نکته اي که بايد خاطر نشان کرد اين است که اين امور نه نشان گر عرفان راستين است و نه نشان گر بر حق بودن انجام دهنده، چرا که عرفان حقيقي، چيزي جز تقرب و معرفت الهي نيست. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image