سیاست /

تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه

وظیفه ولايت فقيه , مديريت توسعه جامعه است عملکرد رهبری را در اين زمينه تشريح فرماييد؟


با گسترش سازمان جامعه و نهادهاي آن، مقوله مديريت نيز از سادگي نخستين به پيچيدگي گراييد و زمينه مطالعات دانشگاهي آن فراهم شد تا آنجا که امروز با بيش از ده ها شاخه مديريت مواجهيم. همگام با توسعه دانش مديريت، شاخه اي به نام مديريت توسعه تولد يافت که در واقع مهمترين و پيچيده ترين بحث از مباحث مديريت است، چرا که حوزه هاي برنامه ريزي، سازمان دهي، به کار گيري نيروي انساني، رهبري و نظارت آن تمامي ابعاد يک نظام اجتماعي را در بر مي گيرد. بنابراين مي توان گفت مديريت توسعه چيزي جز فرايند رهبري جامعه نيست، لذا جايگاه آن نيز برترين جايگاه اجتماعي است که در فرهنگ مديريت اسلام از آن به امامت و ولايت ياد شده است. بر همين اساس ولي فقيه در نظام جمهوري اسلامي، عهده دار تعيين سياست هاي کلان حکومت مي باشد و بعد از تشريح اين سياست ها بر حسن اجراي آنها از طرف مسئولين قواي سه گانه نظارت مي نمايد. در اصل يکصد و دهم قانون اساسي، وظايف و اختيارات رهبر در قالب يازده بند مشخص شده است که تعيين سياست هاي کلي نظام جمهوري اسلامي ايران پس از مشورت با مجمع تشخيص مصلحت نظام. و نظارت بر حسن اجراي سياست هاي کلي نظام. و حل اختلاف و تنظيم روابط قواي سه گانه از جمله این وظایف می باشد. مجموعه این وظایف و مسئولیت ها بیانگر جایگاه مدیریتی ولی فقیه در جامعه به عنوان مدیریت کلان است که رويکرد قواي سه گانه به ويژه رفتار دولت و دستگاه اجرايي کشور در چارچوب آن، هدفدار و معنادار مي شود. پس مديريت ولي فقيه در زمينه توسعه جامعه يک مديريت کلان و کلي است و عمده مديريت خرد و اجرايي به عهده قوه مجريه مي باشد. مواردي را که می توان به عنوان سوابق مديريتي ولي فقيه در زمينه توسعه جامعه برشمرد عبارتند از: 1. ايجاد و تقويت انديشه و روحيه توسعه غير وابسته: بدون شک کارها و پيشرفت هاي بزرگ ريشه در افکار و روحيات عالي دارد. انسان ها و جوامع خود باخته و ضعيف هيچگاه به دنبال نيل به اهداف والا نيستند. دستيابي به توسعه همه جانبه و پايدار از جمله اموري است که نياز به انديشه هاي ژرف و اراده هاي استوار دارد. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، امام خميني (ره ) به عنوان ولي فقيه و رهبر جامعه با بررسي و آسيب شناسي علل توسعه نيافتگي جامعه ايراني، کمر همت به رفع موانع در اين زمينه بستند. ايشان اولين قدم براي نيل به اين هدف مهم را تقويت اعتماد به نفس و باور جمعي ايرانيان و خصوصيات دروني اي مي دانست که زمينه ساز توسعه واقعي و تعالي جامعه بود. ايشان با استفاده از نفوذ کلامشان همه مردم و به ويژه نخبگان را به ايجاد و تقويت اين خصوصيات دعوت مي کرد. در اوايل پيروزي انقلاب اسلامي که برخي مي پنداشتند بايد يک شبه آرمان ها و اهداف تحقق پيدا کند؛ حضرت امام (ره) با انديشه اي عميق و آينده نگري در عين حال که به مردم اميد مي دهند، آنان را متوجه لزوم پشتکار و برنامه ريزي جهت دستيابي به پيشرفت و توسعه مي کنند و مي گويند: «شما متوقع نباشيد که همين امروز بتوانيد طيّاره درست کنيد، ميگ درست کنيد، البته الان نمي شود؛ اما مأيوس نباشيد از اين که مي توانيم درست کنيم. بايد بيدار بشويد، برويد دنبال اين که آن صنايع پيشرفته را خودتان درست بکنيد. وقتي اين فکر در يک ملتي پيدا شد و اين اراده در يک ملتي پيدا شد کوشش مي کند و دنبال کوشش، اين مطلب حاصل مي شود». ایشان نه تنها بر اعتماد به نفس به عنوان مقدمه پيشرفت و توسعه تأکيد می کرد , بلکه براي کسب و تقويت آن راهکار و برنامه مي دادند و مراحل کسب اعتماد به نفس فردي و جمعي را این گونه تبیین می فرمودند: « ملتى كه بخواهد سر پاى خود بايستد و اداره كشور خودش را خودش بكند، لازم است كه اول بيدار بشود.... ما تا بيدار نشويم از اين خواب و تا توجه به اين نكنيم كه ما هم انسان هستيم، و ما هم شخصيت داريم و ما هم ملتهاى بزرگ هستيم، ما هم، مسلمين هم يك ميليارد تقريباً جمعيت با همه وسايل دارند، تا اين معنا را ما باورمان نيايد، نمى‏رويم دنبال كار...اگر ما به اين معنا توجه کنيم و بيدار شويم، دنبال بيداري، اراده پيش مي آيد». ايشان درباره توسعه اقتصادي تأکيد نموده , مي فرمايد: «عمده اين است که... افکار شما از وابستگي به قدرت هاي بزرگ آزاد بشود. اگر افکار شما آزاد شد و باورتان آمد که ما مي توانيم صنعت مند و صنعت کار باشيم خواهيد بود... اگر کشاورزان ما باورشان اين باشد که مي توانيم در کشاورزي به جايي برسيم که صادر کنيم و وابسته به غير نباشيم بلکه ديگران محتاج به ما باشند مي توانند. اگر شماهايي که در صنعت هستيد... اين باور را داشته باشيد... که مي توانيد صنّاع باشيد و مي توانيد کارهاي ابتکاري بکنيد , خواهيد توانست». امام به عنوان يک مدير آگاه، وابستگي فکري، روحي و مادي به قدرت هاي بزرگ را عامل عقب ماندگي جامعه و تقويت خود باوري فردي وجمعي و آزادي فکر و روح را مهم ترين عامل رشد و توسعه تشخيص مي دادند بنابراين از همان ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي با تمام توان به دنبال دميدن روح اعتماد به نفس و خود باوري در کالبد جامعه ايران اسلامي بودند. 2. مشخص کردن جهت توسعه: يکي از مسائل مهم براي کشورهاي در حال توسعه انتخاب الگوي توسعه است. هر جامعه در حال توسعه اي بايد از ميان الگوهاي مختلف توسعه، الگويي را که با فرهنگ و اهدافش سازگاري دارد،انتخاب کند و گرنه چه بسا الگوهاي نامأنوس و ناهمگون موجب پس رفتگي و يا بروز مشکلات براي جامعه مي شود. پس از پيروزي انقلاب اسلامي «الگوي پیشرفت اسلام» در مقابل الگوي توسعه شرق و الگوي توسعه غرب، مطرح گرديد. هر چند براي اجراي الگوي پیشرفت اسلامي مشکلات نظري و عملي وجود داشت و دارد اما به نظر مي رسد اما تنها راه پیشرفت واقعی و همه جانبه کشور همین مسیر است که بر اسس شرایط , مقتضیات فرهنگی , دینی و اجتماعی کشورمان تنظیم می گردد . امام راحل(ره) و مقام معظم رهبري ضمن تأکيد بر استفاده از دستاوردهاي علمي و فنّي شرق و غرب، تلاش داشته و دارند که توسعه را در مسير اسلامي , مديريت کنند. امام(ره) فرمودند: « اسلام و حكومت اسلامى پديده الهى است كه با به كار بستن آن سعادت فرزندان خود را در دنيا و آخرت به بالاترين وجه تأمين مى‏كند و قدرت آن دارد كه قلم سرخ بر ستمگريها و چپاولگريها و فسادها و تجاوزها بكشد و انسانها را به كمال مطلوب خود برساند. و مكتبى است كه بر خلاف مكتبهاى غير توحيدى، در تمام شئون فردى و اجتماعى و مادى و معنوى و فرهنگى و سياسى و نظامى و اقتصادى دخالت و نظارت دارد و از هيچ نكته، و لو بسيار ناچيز كه در تربيت انسان و جامعه و پيشرفت مادى و معنوى نقش دارد فروگذار ننموده است؛ و موانع و مشكلات سر راه تكامل را در اجتماع و فرد گوشزد نموده و به رفع آنها كوشيده است». مقام معظم رهبري نیز فرمودند: «اساس کار در جمهوري اسلامي ايران مبتني بر تحقق آرمان هاي اسلامي است. بنابراين در يکايک کارهاي برنامه ريزي و سياست هاي کلان کشور در امرتوسعه، اين مهم بايد مورد توجه قرار گيرد، و هيچ فشار سياسي و خارجي و نيز هيچ ضرورت اجتماعي نبايد موجب صرف نظر کردن از آرمان هاي اسلامي شود». ايشان به رهنمود هاي کلي و ارشاد در اين زمينه کفايت نمي کنند بلکه به مسئولين مربوطه راهکارهاي عملي تغيير الگوي توسعه غربي به توسعه اسلامي را ارائه مي نمايند، در همين زمينه مي فرمايند: «.... سازمان برنامه و بودجه در گذشته اساسا با تفکر آمريکايي و با هدف استفاده از الگوهاي غربي به وجود آمد، اما ايران اسلامي، الگوي متناسب با واقعيات خود را دارد و بر همين اساس اين سازمان بايد در برنامه ريزي هاي خود با روحيه کپي کردن نظرات غربي مبارزه کند، چون آنچه را که غرب در زمينه توسعه بيان مي کند از فرهنگ و اهداف استعماري جدا نيست و به نظر مي رسد که هدف غرب از انتشار برخي نشريات علمي، نفوذ دادن افکار خود به محافل علمي و سازمان هاي برنامه ريزي کشورهاست، بنابراين انتشار يک فکر و نظريه در برخي نشريات علمي غرب نمي تواند دليلي بر اتقان و صحت آن باشد و سازمان برنامه و بودجه در برنامه ريزي هاي خود بايد به اين مسأله توجه کند». با توجه به اين مطالب مي توان گفت يکي از جلوه هاي مديريتي ولي فقيه در زمينه توسعه، جهت دادن برنامه توسعه کشور به سوي الگوي اسلامي، ايراني بوده است. 3. تدوين و طراحي سياست هاي کلي توسعه: از جمله وظائف ولي فقيه تدوين طرح ها و برنامه هاي کلي توسعه همه جانبه مي باشد. که اين وظيفه تاکنون در قالب برنامه هاي کلي مانند برنامه هاي 5 ساله توسعه، طرح هاي کلي ديگر مثل سند چشم انداز و نظارت بر اجراي آنها عملي شده است . يکي از مهم ترين اين طرح ها، سند چشم انداز بيست ساله (از 1384 تا 1404 مي باشد تهيه و تدوين این سند و ابلاغ آن توسط مقام معظم رهبري را شايد بتوان نقطه عطفي در تاريخ 50 ساله برنامه ريزي و سياست گذاري در ايران و نيز راهنماي عمل و حرکت جمعي کشور تلقي نمود. سند چشم انداز در واقع رهيافتي استراتژيک در مباحث اقتصادي و برنامه ريزي کشور است که ايران 1404 را ايران توسعه يافته، فعال و تأثيرگذار در اقتصاد جهاني معرفي مي کند. بايد توجه داشت که سند چشم انداز، همان گونه که از عنوان آن بر مي آيد، در سطح استراتژي بلند مدت تدوين گشته و سطوح ديگر خواسته هاي برنامه اي همچون مأموريت ها و اهداف کلان را بايد در برنامه هاي چهار گانه اي که در مقطع 20 ساله مورد نظر تدوين مي گردد، تعريف و تبيين نمود . بديهي است که بين چشم انداز، مأموريت ها و اهداف کلان برنامه ها، بايد سازگاري وجود داشته باشد به گونه اي که اهداف برنامه ها از سند چشم انداز 20 ساله نشأت بگيرد. از جمله ويژگي هايي که سند چشم انداز را از برنامه هاي پنج ساله ممتاز ساخته است , رويکرد تلفيقي و جامع آن به مسائل اقتصادي مي باشد. رويکرد درونگرايي صرف به همان اندازه رويکرد برو نگرايي صرف، خطرناک و هشدار دهنده است، درونگرايي، اقتصاد ايران را دچار حذف و انزوا خواهد کرد و برونگرايي، هضم و استحاله را در پي دارد. تلفيقي مناسب از اين دو و متناسب با موضوعات و فرهنگ اصيل و ريشه دار اسلام مي تواند از اين افراط و تفريط ها جلوگيري نمايد. از ديگر وجوه جامعيت سند مي توان به مطرح کردن همزمان سه گفتمان اصلي در آن اشاره کرد. در طراحي اين سند، گفتمان صلح، گفتمان آزادي و دموکراسي و گفتمان توسعه و پيشرفت در کنار هم به عنوان اهداف سند مطرح شده اند. همراهي رشد با عدالت و تأکيد بر توسعه عدالت محور ـ که از ويژگي اقتصاد اسلامي مي باشد، از ديگر وجوه جامعيت سند چشم انداز 20 ساله محسوب مي گردد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image