آیا اهل بیت(ع) صدای ما را می‌شنوند؟ /

تخمین زمان مطالعه: 11 دقیقه

سلام.خداوند در قران فرمودند تو نمی توانی سخنت را به مردگان بشنوانی حال ما که به اهل بیت متوسل میشویم آنها صدای ما را نمیشنوند؟؟


براى پاسخ به این پندار، نخست به یک خاطره تاریخى از صدر اسلام مى پردازیم:پیامبر(صلى الله علیه و آله)، پس از سه روز که از کشته شدن، کشتگان بدر گذشته بود، کنار آنان آمد و خطاب به امیةبن خلف، ابوجهل و تمیمةبن ربیعه، فرمود: «هل وجدتم ما وعدکم ربکم حقّا...؟ عمربن خطاب صداى پیامبر(صلى الله علیه و آله) را شنید و گفت: اى رسول خدا! آیا پس از سه روز ندا مى دهى و آیا مى شنوند؟! در حالى خداوند فرموده: «انّک لا تسمع الموتى»؟! حضرت فرمود: قسم به آن که جانم به دست اوست! شما شنواتر از آنان نیستید؛ اما آنان نمى توانند جواب بدهند». ر.ک: مسند احمد، ج 2، ص 287؛ صحیح بخارى، ج 5، ص 9.از این روایت به خوبى آشکار مى شود که رفتار وهابیان، در حقیقت، اعتراض به سنت پیامبر(صلى الله علیه و آله) مى باشد و چنین اعتراضاتى، در صدر اسلام، سابقه داشته است!در این باره باید دانست؛ لغت «موت»، ضد حیات، معنا شده است. ر.ک: لسان العرب، ماده موت. و انواع «موت» در برابر انواع «حیات» مى باشند.گاهى موت در برابر رشد و نمو مى باشد؛ مانند آیه شریفه:«یُحْیِى الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا»؛ حدید (57)، آیه 17.؛ «زمین را پس از مردن آن زنده، مى گرداند».و گاهى موت به معناى جهالت و نادانى، در برابر عقل و هدایت مى باشد؛ مانند آیات شریفه:«أَوَ مَنْ کانَ مَیْتاً فَأَحْیَیْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً یَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ کَمَنْ مَثَلُهُ فِی الظُّلُماتِ لَیْسَ بِخارِجٍ مِنْها»؛ انعام (6)، آیه 122.؛ «آیا کسى که مرده ((دل )) بود و زنده اش گردانیدیم و براى او نورى پدید آوردیم تا در پرتو آن در میان مردم ((به درستى و راستى )) راه برود چون کسى است که گویى گرفتار در تاریکى هاست و از آن بیرون آمدنى نیست؟!».همچنین در آیه شریفه «إِنَّکَ لاَ تُسْمِعُ الْمَوْتَى»؛ نمل (27)، آیه 80. واژه «مُسمع»، اسم فاعل از باب «اِفعال» است و به معناى «تفهیم و شنوا ساختن دیگرى ر.ک: ابن اثیر، النهایه فى غریب الحدیث و الاثر، ج 4، ص 369.» المفردات فى غریب القرآن؛ قرشى، قاموس قرآن. است و از آن جا که مردگان نمى توانند از کفر به ایمان هدایت شوند درحقیقت، از اسماع مفید، محروم هستند بقره (2)، آیه 217. و خداوند، کافران لجاجت پیشه اى را که حتى در دنیا نیز بر قلب آنها مُهر نهاده شده است و هدایت پذیر نیستند، به مردگان، تشبیه کرده است.البته اِطلاق «لا تسمع الموتى» مى تواند ناظر به جسم مردگان باشد که با مرگ و قطع ارتباط روح، قدرت شنوایى خود را از دست مى دهند؛ چنان که حتى در هنگام خواب که تعلق روح به بدن، به مقدار تدبیر و رشد نباتى جسم است، نیرویى شنوایى و بینایى او، فعال نیست و تشبیه کافران به مردگان و اموات، از این جهت مى باشد که آنان نیز مانند اجساد مرده، شنوایى خود را از دست داده اند. ر.ک: مجمع البیان، ج 7، ص 403؛ جامع البیان، ج 21، ص 66.از این رو، برخى مفسران، آن دسته از روایات نبوى را که بر شنوایى کشته شدگان بدر دلالت دارند، یک کرامت ویژه براى پیامبر(صلى الله علیه و آله) دانسته اند و معتقدند که جسم مردگان، قدرت شنوایى ندارد؛ چنان که از «قتاده»، چنین روایت شده است: «خداوند، کشته شدگان بدر را زنده کرد؛ تا خطاب پیامبر(صلى الله علیه و آله) را بشنوند و براى آنان، توبیخ و حقارت و حسرت و پشیمانى باشد». ر.ک: تفسیر قرطبى، ج 13، ص 231.در هر صورت، روایات متعددى از پیامبر نقل شده که:«المیت یسمع قرع النّعال»؛ «مرده، صداى کوبیدن کفش را مى شنود» ر.ک: صحیح بخارى، ج 2، ص 90..بنابراین حداقل مى توان گفت: که «ارواح» مردگان، از حضور زندگان بر سر قبرشان، آگاه مى شوند و این واقعیت با آیات و روایات مورد اتفاق شیعه و اهل سنّت، قابل اثبات است.از رسول اکرم(صلى الله علیه و آله)، چنین روایت شده است: «هیچ کسى نیست که بر من سلام کند؛ مگر آن که خداوند، سلام او را به روح من مى رساند و من، پاسخ او را گویم». ر.ک: سنن ابى داوود، ج 1 ص 453، ح 2041؛ مسند احمد بن حنبل، ج 7، ص 527.همچنین دورى و نزدیکى به جسد، براى ارتباط با ارواح، تفاوت چندانى نمى کند؛ چنان که از پیامبر(صلى الله علیه و آله)، چنین روایت شده است:«اذا سمعتم المؤذن فقولوا مثل ما یقول ثم صلّوا علیَّ فانه مَن صلّی علیَّ صلاةً صلى اللّهُ علیه بها عشراً» صحیح مسلم، ج 2، ص 4.؛ «هنگامى که صداى اذان گو را شنیدید، مانند او تکرار کنید؛ سپس بر من صلوات بفرستید. همانا کسى که بر من صلوات بفرستد، خداوند، درود و صلوات بر او مى فرستد».در روایت نبوى دیگرى، چنین مى خوانیم:«ما مِن احدٍ یُسلّم علیّ الا ردّ اللّه علیَّ روحی حتی ارد علیه السلام» سنن ابى داوود، ج 1، ص 453، ح 2041.؛ «هیچ کس نیست که بر من سلام کند؛ مگر این که خداوند، روح مرا به من برمى گرداند؛ تا جواب سلام او را بدهم».همچنین در اذن دخول زیارت ها، چنین مى خوانیم:«و اعلم انّ رسولک و خلفائک(علیهم السلام) احیاءٌ عندک یرزقون، یرون مقامى و یسمعون کلامى و یردون سلامى». ر.ک: المزار، ص 251 ؛ شیخ عباس قمى، مفاتیح الجنان، ص 529.از آن جهت که ارواح به بدن خویش تعلق دارند، آن جا که جسد هست، حضور روح، شدیدتر است و روایات نبوى فوق، بر این مطلب دلالت دارند. همچنین بر اساس دلایل متعدد عقلى و نقلى، همه انسان ها پس از رحلت از دنیا، داراى «برزخ» هستند؛ چنان که در قرآن مجید، چنین مى خوانیم:«حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِ ّ ارْجِعُونِ. لَعَلِّى أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ کَلَّا إِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَ مِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ»؛ مومنون (23)، آیات 99 و 100.؛ «تا آن گاه که مرگ یکى از ایشان فرا رسد، مى گوید: پروردگارا! مرا بازگردانید؛ شاید من در آن چه وانهاده ام، کار نیکى انجام دهم. نه چنین است. این، سخنى است که او گوینده آن است و پیشاپیش آنان، برزخى است؛ تا روزى که برانگیخته خواهند شد».«حیات برزخى» به معناى واقعى، براى همگان معنا پیدا نمى کند. بلکه همچنان که برخى در دنیا به علت نداشتن نور ایمان و تأثیرگذار نبودن در هدایت و رشد دیگران، مردگانى متحرک هستند، پس از مرگ نیز برخى گرفتار عذاب برزخى اند و برخى در بى خبرى اند؛ تا دوره برزخ آنان سپرى شود و در صحنه قیامت، محشور شوند و تنها مؤمنان و پاک دلان هستند که در دنیا و برزخ، داراى «حیات واقعى» هستند و از حال اهل دنیا، باخبرند و با اهل برزخ، ارتباط دارند و با آنان، گفت وگو مى کنند؛ چنان که در قرآن مجید، چنین مى خوانیم:«وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ. فَرِحِینَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»؛ آل عمران (3)، آیات 169 و 170.؛ «هرگز کسانى را که در راه خدا کشته شده اند، مرده مپندار؛ بلکه زنده اند؛ نزد پروردگارشان، روزى داده مى شوند. به آن چه خدا از فضل خود به آنان داده است، شادمانند و براى کسانى که از پى ایشانند و هنوز به آنان نپیوسته اند، شادى مى کنند که نه بیمى بر ایشان است و نه اندوهگین مى شوند».همچنین امام على(علیه السلام) خطاب به یاران خود، در برابر لشکر معاویه، فرمود:«... فالموتُ فى حیاتکم مقهورین و الحیاةُ فى موتکم قاهرین» نهج البلاغه، خطبه 51.؛ «((بدانید که )) مرگ در زندگى همراه با شکست شماست و حیات و زندگى، در مرگ پیروزمندانه شماست»!بنابراین، بر اساس آیات و روایات متعدد، همه مردگان، داراى برزخى هستند و از سخنان و سلام دادن زندگان و حتى صداى کفش آنها، باخبر مى شوند ر.ک: صحیح بخارى، ج 2، ص 92؛ متقى هندى، کنزالعمال، ج 15، ص 464، ح 42556.؛ با این تفاوت که برخى مردگان، تأثیرگزار و تأثیرپذیرند؛ مانند شهیدان، که در آیات قرآن از آنان به احیاء و زندگان، تعبیر شده است؛ اما برخى مردگان، هیچ گونه تأثیرگذارى و تأثیرپذیرى ندارند و علاوه بر این، جسم آنها در قبرها بى حرکت است و روح آنها نیز در بى خبرى است و یا شنوایى مفیدى ندارد که در قرآن از آنان به «اموات»، تعبیر شده است؛ چنان که به زمین بایر و بى ثمر گفته مى شود: «بَلْدَةً مَیْتاً»؛ ق (50)، آیه 11. و هرگاه حرکت باد ساکن گردد، گفته مى شود: «مانت الریح» ر.ک: الطریحى، مجمع البحرین. و به همین دلیل، کافران لجاجت پیشه اى که در برابر سخنان پیامبر(صلى الله علیه و آله) و انذار و هدایت وى هیچ گونه تأثیرى نمى پذیرند، به اموات، تشبیه شده اند؛ زیرا گرچه قدرت شنوایى دارند، اما گوش شنوا و شنوایى مفید پذیرش، ندارند.واقعیت این است که با دقت در آیات شریفه:«إِنَّکَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ. وَ مَا أَنتَ بِهَادِى الْعُمْیِ عَن ضَلَالَتِهِمْ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن یُؤْمِنُ بِآیَاتِنَا فَهُم مُسْلِمُونَ»؛ نمل (27)، آیات 80 و 81.؛ «البته تو مردگان را شنوا نمى گردانى و این ندا را به کران - چون پشت بگردانند - نمى توانى بشنوانى و راهبر کوران ((و بازگرداننده )) از گمراهى شان نیستى. تو جز کسانى را که به نشانه هاى ما ایمان آورده اند و مسلمانند، نمى توانى بشنوانى».این آیات در مقام بیان لجاجت مشرکان و روگردانى آنها از سخنان پیامبر(صلى الله علیه و آله) در حقیقت، این آیات، کوردلى و ناشنوایى باطنى مشرکان و مخالفان پیامبر(صلى الله علیه و آله) را اثبات مى کنند؛ در حالى که آنان شنوایى و بینایى ظاهرى داشتند. ر.ک: مکارم شیرازى، تفسیر نمونه، ذیل آیه 81 سوره نمل.همچنین با دقت در آیات شریفه:«وَ مَا یَسْتَوِى الْأَحْیَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ یُسْمِعُ مَن یَشَاءُ وَ مَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَن فِى الْقُبُورِ. إِنْ أَنتَ إِلاَّ نَذِیرٌ»؛ فاطر (35)، آیات 22 و 23.؛ «و زندگان و مردگان، یکسان نیستند. خداست که هر که را بخواهد، شنوا مى گرداند و تو کسانى را که در گورهایند، نمى توانى شنوا سازى. تو جز هشداردهنده اى نیستى».روشن است که مخاطب این آیات، مردگان دفن شده در زیر خاک نیستند؛ بلکه دل مردگان لجاجت پیشه اى هستند که هدایت و اندرز پیامبر(صلى الله علیه و آله) در آنها تأثیر ندارد؛ زیرا موضوع، انذار و تبلیغ براى هدایت زندگان است.از این رو، از نگاه قرآن، تنها کسانى که داراى قلب سلیم و حق پذیر هستند، داراى حیات واقعى خواهند بود؛ اما مشرکان و کافرانى که در تاریکى و بى خبرى فرو افتاده اند، مردگان متحرکى بیش نیستند. ر.ک: تفسیر المیزان، ذیل آیه 23 سوره فاطر؛ مجمع البیان، ج 4، ص 152.در قرآن مجید در این باره، چنین مى خوانیم:«أَوَ مَن کَانَ مَیْتًا فَأَحْیَیْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا یَمْشِى بِهِ فِى النَّاسِ کَمَن مَثَلُهُ فِى الظُّلُمَاتِ لَیْسَ بِخَارِجٍ مِّنْهَا کَذَلِکَ زُیِّنَ لِلْکَافِرِینَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ»؛ انعام (6)، آیه 122.؛ «آیا کسى که مرده ((دل )) بود و زنده اش گردانیدیم و براى او نورى پدید آوردیم تا در پرتو آن، در میان مردم راه برود، چون کسى است که گویى گرفتار در تاریکى هاست و از آن بیرون آمدنى نیست؟ این گونه براى کافران، آن چه انجام مى دادند، زینت داده شده است».بر اساس آن چه گفته شد، مى توان این گونه نتیجه گرفت؛ به هر میزان نور ایمان افراد بیشتر باشد، از حیات و قدرت بیشترى در دنیا، برزخ و آخرت، بهره مند خواهند بود و به همان مقدار تأثیرگذارى آنها بر دیگران و کمک آنها به دیگران، در هنگام حیات دنیایى، برزخى و قیامتى، بیشتر خواهد شد.در این میان، مجاهدانى که در راه خدا شهید شده اند، عالمان ربانى، پیامبران و امامان(علیهم السلام)، بالاترین مقام و بیشترین تأثیرگذارى را در دنیا ، برزخ و آخرت دارند و سزاوار نیست که به آنان مرده گفته شود؛ چنان که در قرآن مجید، چنین مى خوانیم:«وَ لاَ تَقُولُوا لِمَن یُقْتَلُ فِى سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاءٌ وَلکِن لاَ تَشْعُرُونَ»؛ بقره (2)، آیه 154.؛ «و کسانى را که در راه خدا کشته مى شوند، مرده نخوانید؛ بلکه زنده اند؛ ولى شما نمى دانید».از این آیات به خوبى آشکار مى شود کسانى که شهیدان و اولیاى الهى را مرده مى پندارند، از معارف قرآن و سنت پیامبر(صلى الله علیه و آله)، بى بهره اند. البته بدیهى است که منظور از حیات پس از مرگ، حیات برزخى است که افراد بدون نیاز به جسم مادى، مى توانند براى اهل دنیا و اهل برزخ، تأثیرگذار باشند. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 11/310017) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image