فلسفه نماز-فلسفه عبادت /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

اگر نماز نخوانیم، چه اتفاقی می افتد؟ چه چیزی را از دست می دهیم؟


نماز از جمله عبادات عملى در بینش توحیدى اسلام است که فلسفه آن را تنها در پرتو آن بینش، مى توان نظاره کرد.بدیهى است تا زمانى که ابعاد مختلف این بینش، به درستى شناخته نشود، جایگاه نماز و هم چنین دیگر برنامه هاى عملى آن، روشن نخواهد شد. در بینش اسلام و ادیان توحیدى، انسان و مجموعه هستى، آفریده هاى خداوند و در مسیر حرکت به سوى او و معرفت مبدأ خویشند. در این دیدگاه، هیچ غایتى جز معرفت خداوند براى انسان متصوّر نیست و کمال انسان، تنها در این محدوده رقم مى خورد و تمامى جاذبه هاى دیگر، جملگى براى به حرکت درآوردن آدمى و فراخوان وى به معرفت خداوند هستند.در این مسیر است که «عبادت» جایگاه خود را پیدا مى کند؛ آن هم به صورت عبادتى موزون و حساب شده که باید به صورت خاصى به جاى آورده شود. بدون این عبادت، سرّ حیات بى رنگ خواهد شد و انسان در بیغوله جاذبه هاى دیگر، راه اصلى را به فراموشى خواهد سپرد.نمازهاى پنج گانه در تمامى عمر، همانند پمپ بنزین هایی است که در مسیرى سخت، طولانى و پرحادثه، به انسان انرژی می دهد تا از راه خود به سوی کمال و قرب الهی و رشد و تعالی باز نماند. بدون نماز، آدمى در مسیر زندگى، گوهر عبودیت خویش را در برابر ذات لایزال احدیت به فراموشى خواهد سپرد و در نتیجه از کمال خویش باز خواهد ماند. از همین رو، تمامى پیامبران الهى و کتاب هاى آسمانى، آدمى را به نماز دعوت کرده اند. آن چه گفته شد، تنها اشاره اى کوتاه به فلسفه فردى نماز بود و نماز، از جهات مختلف اجتماعى، فرهنگى، سیاسى و... داراى حکمت هاى عمیقى است.نماز، عملاً موجب همبستگى مسلمانان و احساس روح یکرنگى در بین آنان است؛ چرا که همه آنان به یک مشکل و به سمت یک قبله نماز مى گذارند و این موضوع، پیامدهاى ارزنده اى خواهد داشت.در مورد احساس شما نسبت به نماز، به نظر مى رسد که شما باید اندیشه و مطالعه عمیق، تجسّم درستى از نماز و فلسفه آن در خود ایجاد کنید تا به دنبال آن احساس شما نسبت به نماز تغییر پیدا کند. در هر صورت، تا وصول به آن مرتبه، امر نماز را جدى بگیرید و بر آن مداومت کنید؛ زیرا ارزنده ترین و شریف ترین انسان هاى تاریخ، به پا دارنده نماز و فرمان دهنده به آن بوده اند.البته هیچ کس ادعا نکرده است که انسان نماز خوان از عیب و خطا و آلودگی مبرا است و نماز همه نماز خوان ها را مستجاب الدعوه و از مقربین درگاه خداوند می سازد. تأثیر اعمال و عبادات و به ویژه نماز بستگی کامل و مستقیم به زمینه های روحی و معنوی و و جود بستر مناسب در خود نماز خوان و رفع موانعی که اثر نماز را خنثی می سازد و یا آن اثر را کم رنگ می کنند دارد. پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امیر مؤمنان (علیه السلام) و اولاد پاک و معصومش (علیهم السلام) نماز می خواندند و ما هم نماز می خوانیم و به هر دو نیز نماز گفته می شود، ولی چقدر فاصله و تفاوت بین این دو نماز وجود دارد و دلیل این تفاوت چیست؟ آیا نماز امامی که همه عالم را محضر خداوند می بیند و در حال نماز یکسره خود را در محضر حق می یابد و خود و اسم و رسم و افکار و تعلقات خود را در برابر هستی مطلق نیست و نابود می بیند با نماز ما که همراه با افکار مختلف و خیالات پراکنده و باطل است یکسان است؟ پس نماز به تنهائی معجزه نمی کند و این معجزه و دگرگونی و تأثیر عمیق و شگرف را باید فرد نمازگزار خود رقم زند. اوست که باید اعتقادات و باورهایش را درست و مستقیم و استوار سازد و اصول عقایدش را با مطالعه و تفکر از آبشخور صافی و زلال منابع دین یعنی قرآن و سنت پیامبر (ص) و ائمه اهل بیت (ع) بگیرد و آنگاه در انجام اعمال صالح بکوشد و همزمان جویبار وجودش را از ناپاکی و آلودگی و رذایل نفسانی پیراسته سازد و به اندازه ظرفیت وجودی اش مؤمن و معتقد گردد تا نمازش معراج مؤمن و نزدیک کننده انسان با تقوا به خدا گردد. فردی که نماز می خواند ولی نیت صاف ندارد و دچار گناه و خطا می گردد، عیب و اشکالش ربطی به نمازش ندارد بلکه به آلودگی درونی و عدم زمینه مناسب در درون او بر می گردد. اثر نماز که همان نهی از فحشا و زشتی منکرات است ولو در حد کم و ناچیز در ا فراد نما ز گذارظاهر می گردد و به اندازه خود او را از آلودگی و زشتی بیشتر باز می دارد. در روایت آمده است: جوانی از انصار نمازش را با پیامبر (صلی الله علیه و آله) می خواند ولی گناه و محرمات را نیز انجام می داد. جریان را به پیامبر (ص) گفتند. پیامبر (ص) فرمود: بالاخره نمازش روزی او را از بدی و زشتی باز می دارد. طولی نکشید که دیدند آن جوان توبه کرد و دست از کارهای بد و زشتش برداشت. (میزان الحکمه، ج5، ص371، ح10254، چاپ دفتر تبلیغات اسلامی، 1362)نماز هر کسی تابع میزان معرفت و شناخت اوست و چون معرفت و ایمان افراد با هم متفاوت است، نمازهای آنها و آثار آن نمازها نیز مختلف است. ولی به هر حال هیچ نمازی بدون اثر نمی باشد هر چند میزان آن آثار کاملا متفاوت است. انسان با ایمان باید بکوشد با تمرین و تصمیم و اراده قوی به نمازش عمق و شور و حال ببخشد و با مطالعه کتاب هائی که در این موردنوشته شده و اسرار و نکات ظریف نماز را بیان کرده اند و نیز مطالعه شرح حال بزرگانی که به نماز عشق می ورزیده اند و نماز آنها نمونه ای از معراج مومن بوده به تدریج و کم کم بر حضور و توجه در نمازش بیفزاید و شور و نشاط خود را در حال نماز بیشتر نماید.باید دانست که همین نمازهای بی روح و دست و پا شکسته ما نیز خالی از آثار مختلف تربیتی و روانی و اجتماعی نمی باشد و اگر انسان همین نماز بی روح را هم ترک می کرد، میزان جرم و خطا و معصیت او بیشتر می شد. چون اثر عمده نماز که همان نهی از فحشا و زشتی و گناهان است، حتی در این گونه نمازها نیز ظاهر و آشکار می گردد. انسان مومن باید به هر طریق با خدای خود مرتبط و پیوسته باشد و رابطه اش را با خدای خود هر چه قدر هم که ضعیف و کم رنگ باشد، قطع ننماید و همین ارتباط ضعیف را روز به روز تقویت نماید تا به تدریچ به درجات عالی قرب و معرفت خدای متعال برسد:نکته دیگر این که کسی که نماز نمی خواند در حقیقت ترک عملی کرده که به آنچه اقرار کرده است. نماز در اسلام به عنوان ستون دین معرفی شده است و معیار قبولی سایر اعمال با نماز است و ترک نماز کفر عملی نسبت به دستور و امر خداست هم چنین ارتکاب گناهان کبیره.زراره (صحابه امام صادق (ع) روایت می کند از امام صادق (ع) از گفتار خدای عزوجل در سوره مائده , آیه 5 که می فرماید: «و من یکفر بالایمان فقد حبط عمله» پرسیدم امام فرمود: «یعنی ترک کند کرداری را که بدان اعتراف کرده است و از آن جمله است ترک نماز...» (اصول کافی , ج 4, کتاب الایمان والکفر باب الکفر, ح 5)پس کسی که نماز می خواند و گناه هم می کند مرتکب حرام شده یک کیفر دارد, اما کسی که نماز نمی خواند و گناه هم می کند هم ترک واجب کرده و هم مرتکب حرام شده است , دو کیفر دارد و این دو نفر با هم مساوی نیستند.نماز کار خانه انسان سازی است روح توحید، اعلان بندگی خدا، نظم، بهداشت و نظافت، اتحاد و همبستگی، بی نیازی از مردم، استمداد خدا، ارتباط با شهدا و ... همه در همه در نماز است و مقصود از نماز در اسلام نمازی نیست که هنگام خواندن آن چیزی بگوید و بعد از نماز خلاف آن را عمل کند نماز خوان های درست و حسابی هماهنگی کاملی در همه اعمال و رفتار و گفتار دارند. اگر کسی در نماز بگوید خدایا من بنده توام و بعد از نماز بندگی دیگران را سرلوحه کار خود قرار دهد این آدم منافق است. در صورتی که نماز واقعی نمازی است که انسان را از آلودگی ها پاک کند و این ظرفیت در نماز هست. نماز مطلوب نمازی است که آثارش بر همه شئون زندگی انسان مشهود باشد. حال اگر نماز ما به حد کامل نماز اولیاء نرسیده نباید نماز راه کنار بگذاریم بلکه باید خواند و تلاش کرد تا نماز به حد مطلوب برسد. نماز صفای روح و جسم است بدون نماز هیچ چیز قبول نمی شود.بنا بر این با توجه به همه نکاتی که در مورد نماز و اهمیت آن و لزوم ترک ننمودن آن عنوان شد در مقام جمع بندی می توان چنین گفت که با ترک نماز از تمام آثار دنیوی و اخروی آن محروم خواهیم بود و این خسارتی بزرگ و جبران ناپذیر بوده وحسرتی طولانی را در پی خواهد داشت .برخی از آنچه که باترک نماز از کف می دهیم عبارت است از:- آرامش: زیرا نماز ذکر خداست و تنها با ذکر خدا دلها آرامش می یابد.ـ لذت انس و مناجات با خدا: که صاحبان بصیرت و عارفان هیچ چیز را با این انس قابل معاوضه نمی دانند.ـ نجات از عذاب : یکی از اسباب ورود در جهنم ترک نماز است .ـ با ترک نماز نورانیت دل ،دوری از ترس و حزن ،دوری از فحشا ومنکر ،جلب رحمت پروردگار ، دوری از سلطه شیطان ، دوری از کبر ، بر خورداری از شفاعت ، رسیدن به رستگاری و بهترین عمل و بسیاری ازآثار بزرگ و با اهمیت از کف انسان خواهد رفت که ذکر همه آنها همراه با آیات و روایات مربوط به آن در این مجال نمی گنجد ، لذا برای توضیح و آگاهی بیشتر می توانید به منابع زیر رجوع نمایید :1- اسرار نماز، شهید ثانى، ترجمه مهدى پور2- اسرار الصلاة، میرزا جواد ملکى تبریزى3- آداب نماز، امام خمینى4- پرتوى از اسرار نماز، محسن قرائتىـ یاد او/ استاد مصباح یزدیـ حکمت عبادات / استاد جوادی آملی / .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image