اکنکار از سری عرفان‌های آمریکایی است که در سال ۱۹۶۵ میلادی توسط «پال توئیچل»بنیان نهاده شد. چگونگی و چرایی تأسیس این شبه آیین را بیش از همه باید در شخصیت مبدع این شبه آیین جستجو کرد. پال توئیچل که چگونگی تولد او سخت محل اشکال است زیر دست نامادری سرخ پوست و سخت گیر زندگی را آغاز کرد و در دوران کودکی و نوجوانی به مشکلات روانی که حاصل رفتارهای سخت گیرانه نامادری بود گرفتار شد. در همین دوران برای فرافکنی مشکلات خود به برخی حالات عرفانی دست می‌زده است. دوران جوانی او نیز چنین بوده است.

اکنکار از سری عرفان‌های آمریکایی است که در سال 1965 میلادی توسط «پال توئیچل»بنیان نهاده شد. چگونگی و چرایی تأسیس این شبه آیین را بیش از همه باید در شخصیت مبدع این شبه آیین جستجو کرد. پال توئیچل که چگونگی تولد او سخت محل اشکال است زیر دست نامادری سرخ پوست و سخت گیر زندگی را آغاز کرد و در دوران کودکی و نوجوانی به مشکلات روانی که حاصل رفتارهای سخت گیرانه نامادری بود گرفتار شد. در همین دوران برای فرافکنی مشکلات خود به برخی حالات عرفانی دست می‌زده است. دوران جوانی او نیز چنین بوده است. خود او دوران جوانی اش را دوران حاشیه نشینی که همراه با دیوانگی بوده نام نهاده است. در این دوران او برای رهایی از کمند بیکاری به شغل‌های فراوانی روی آورد. گرایش‌های فرافکنی و شبه معنوی او باعث شد تا در جوانی به کلیسای خودشناسی «مونیسم مطلق» بپیوندد. پس از آن در زیرشاخه دنباله‌روی از خودشناسی عضویت یافت. آشنایی او با شخصیتی به نام سودارسینگ که بنیانگذار فرقه بود، وی را تحت تأثیر قرار داد. پس از این به گروه کیرپال سینق پیوست. وی علاوه بر شاگردی نزد کیرپال سینق، تحت تأثیر ران هوبارد به جنبش علم شناسی ملحق شد و به مقام روشن نایل آمد. در ادامه پال توئیچل به سبب نزاعی که روی نسخه خطی کتابش با عنوان دندان‌ ببر، میان او و فرقه «ساسانگ کیرپال سینق» پدید آمد، پیوندش را با آنها قطع کرد. او متهم بود که از نوشته های این فرقه نسخه برداری کرده است. سفر او به هندوستان و اقامت دو سالانه اش در یک آشرام موجبات آشنایی بیشترش با عرفان‌های شرقی شد. این تجربه ها به همراه مطالعات گوناگون و سرسام آورش شرایط را برای ابداع او آماده ساخت. معشوقه دوم او گیل آخرین فرصت‌ها را برای بنیانگذاری‌اش آماده ساخت. اصرارهای این معشوقه روان شناس توانست وی را متقاعد کند که مانند کسانی که از آنان پیروی می‌کند خود آیینی را بنا نهاد. البته شرایط اجتماعی و سیاسی غرب و دوری انسان مغرب زمین از معنویت اصیل دینی شرایط را برای ظهور تمامی جنبش‌های معنوی نوپدید آماده می سازد و اکنکار نیز از این قاعده مستثنا نیست. انسان مغرب زمین قرن نوزدهم و بیستم که تمامی فرصت‌های دینی خود را به باد داده بود، در پی کارکردهای منحصر بفرد دین و آیین، به سراب معنویت های نوپدید پناه آورده است. نوشته شده توسط: عبدالحسین مشکانی .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25

لینک کوتاه