نقش ایران و آمریکا در جنگ عراق و کویت /

تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه

« جنگ عراق علیه کویت »به دنبال برقراری آتش بس در جنگ ایران و عراق در ۱۹ مرداد ۱۳۶۷ (۱۰ اوت ۱۹۸۸) عراق که از جنگ ۸ ساله علیه ایران هیچ دستاوردی نیافت بار دیگر اسیر روح سرکش خود شد و برای جبران سرخوردگی و مشکلاتش به کویت لشکرکشی کرد. جنگ ۸ ساله عراق علیه ایران موجب شد که عراق در پایان جنگ بدون اینکه به خواسته های مطرح شده در ابتدای جنگ دست پیدا کند دچار مشکلات شدید اقتصادی و افزایش بدهی هایش شود. جنگ ۸ ساله حدود۷۵ میلیارد دلار بدهی برای عراق به بارآورد. این در حالی بود که عراق برای بازسازی زیرساخت های خود باید هزینه های گزاف دیگری را متحمل می شد.


« جنگ عراق علیه کویت »به دنبال برقراری آتش بس در جنگ ایران و عراق در 19 مرداد 1367 (10 اوت 1988) عراق که از جنگ 8 ساله علیه ایران هیچ دستاوردی نیافت بار دیگر اسیر روح سرکش خود شد و برای جبران سرخوردگی و مشکلاتش به کویت لشکرکشی کرد. جنگ 8 ساله عراق علیه ایران موجب شد که عراق در پایان جنگ بدون اینکه به خواسته های مطرح شده در ابتدای جنگ دست پیدا کند دچار مشکلات شدید اقتصادی و افزایش بدهی هایش شود. جنگ 8 ساله حدود75 میلیارد دلار بدهی برای عراق به بارآورد. این در حالی بود که عراق برای بازسازی زیرساخت های خود باید هزینه های گزاف دیگری را متحمل می شد. در این میان عراق 35 میلیارد دلار به کشورهای عربی بدهکار بود. مقام های عراقی معتقد بودند که چون عراق به نیابت از این کشورها وارد جنگ شده و این جنگ به سود آنها بوده است بنابراین باید کشورهای عربی بدهی های عراق را ببخشند. سرخوردگی ناشی از جنگ 8 ساله علیه ایران و مواجهه با مشکلات شدید اقتصادی محرک اصلی شکل گیری طرح اشغال کویت توسط عراق بود. همزمان با تلاش صدام برای جمع آوری پول برای بازسازی عراق و درخواست از کشورهای عربی برای بخشیدن بدهی های بغداد عراق فشار زیادی را به کشورهای صادرکننده نفت می آورد تا تولید نفت خود را با هدف افزایش قیمت آن کاهش دهند. در این میان کویت مخالف شدید کاهش تولید نفت بود. مقام های عراقی که به شدت از واکنش کشورهای عربی و به ویژه کویت در مقابل خواسته های خود ناخرسند بودند همزمان به طرح برخی ادعاهای مرزی و سرزمینی در مورد کویت پرداختند. آنها مدعی بودند که کویت از نظر تاریخی متعلق به عراق بوده و تنها زمانی به عنوان کشور مستقل معرفی شده است که کشورهای بزرگ و در راس آنها انگلیس اراده کرده اند. طرح این ادعاها بیشتر واکنشی به سرخوردگی و ناکامی عراقی ها در دست یابی به اهداف خود در جنگ با ایران بود. آنها از این طریق به دنبال بازگرداندن روحیه میهن پرستی عراقی ها بودند. همزمان با طرح این ادعاها مساله نفت کویت و حفر چاههای نفت توسط کویت در مناطقی که عراق مدعی بود که در خاک آن کشور است تنش زا شد. طبیعی بود که صدام می پنداشت با تسلط بر منابع سرشار نفتی کویت خواهد توانست کشورش را از بحران اقتصادی نجات دهد و آن را به مثابه آب حیات برای جسم نیمه جان عراق می دانست. میزان نفت عراق تقریبا به اندازه نفت کویت بود. با این تفاوت که جمعیت عراق در آن زمان 25 میلیون نفر و کویت تنها 2 میلیون نفر بود و عراق و کویت در مجموع 20 درصد از کل نفت جهان را دارا بودند. همین مساله تسلط بر نفت کویت را برای عراقی ها وسوسه انگیز کرده بود. روابط کویت و عراق کم کم رو به وخامت رفت. عراقی ها به شدت به کویت در مورد حفر چاه های نفتی که آنها را متعلق به کشورشان می دانستند هشدار دادند و صدام بخشی از نیروهای نظامی خود را به سمت مرزهای عراق و کویت گسیل داشت. ( پایگاه اطلاع رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی , چرایی، چگونگی و پیامدهای حمله عراق به کویت ,احمد فریدونی , 13/5/87,www.irdc.ir/fa/content/1663+4734/default.aspx)« نقش آمریکا در جنگ عراق علیه کویت» بعضى بر این عقیده هستند که چراغ سبز دولت آمریکا به رژیم صدام، همچون چراغ سبز این کشور در تجاوز به ایران، موجب تشویق وى به این اقدام شد تا آمریکا بتواند به بهانه ى حمایت از دولت هاى وابسته و تحت سلطه خود، مجوز دخالت بیشتر را در منطقه و به ویژه در خلیج فارس کسب نماید (جنگ خلیج فارس در اسناد محرمانه، سالینجر واریک لوران، ترجمه هوشنگ لاهوتى، 1370). و اهداف شوم منطقه اى و بین المللى خویش را در شکل دادن به نظم نوین جهانى خصوصا در آن مقطع خاص که ابر قدرت شرق دچار فروپاشى شده بود، محقق نماید. سخنان جرج بوش رییس جمهوری وقت آمریکا به خوبی گویای این سیاست آمریکا بوده و این نظر را تأیید می کند .وی در جریان جنگ چنین اظهار داشت که «موضوع تنها یک کشور کوچک نیست هدف ما یک عقیده تازه است ـ یک نظم نوین جهانی نظمی که در آن کشورهای مختلف تحت یک جنبش گرد هم آمده تا به آرزوهای جهانی بشریت یعنی: صلح و امنیت آزادی و حاکمیت قانون دست یابند.»( روزنامه - جمهوری اسلامی, 13/05/1388« موضع گیری شورای امنیت سازمان ملل متحد درجنگ عراق و کویت» شورای امنیت سازمان ملل متحد در ظرف چهار ماه دوازده قطعنامه علیه عراق به تصویب رسید که در تاریخ 46 ساله شورا رویدادی بی‌سابقه بود. قطعنامه‌های مذکور درخواست‌هایی را مطرح و شرایط گوناگونی به عراق تحمیل کرد، از جمله خروج کامل و بی‌قید و شرط از کویت، با ادامه بحران و شروع جنگ و تحقق آتش بس و مسائل مترتب بر آن تعداد قطعنامه‌های شورای امنیت افزایش یافت به طوری که از 2 اوت 1990 تا 11 اکتبر 1991، 23 قطعنامه در خصوص جنگ عراق و کویت به تصویب رسید. شورای امنیت به منظور اجبار عراق به خروج از خاک کویت، با صدور چند قطعنامه تحریم‌های گسترده‌ای را علیه این کشور به مورد اجرا گذاشت و بایکوت کاملی را در روابط اقتصادی، تجاری ، مالی (قطعنامه 661) عراق به وجود آورد و خواستار تحریم های بیشتر عراق (قطعنامه 670) شد. استفاده از زور (قطعنامه 665) را برای رعایت تصمیمات شورا و تحریم دریایی عراق مجاز شمرد. در قطعنامه 661 با استناد به مواد 25، 41، 48 منشور ملل متحد شدیدترین محدودیت‌های ممکن علیه یک کشور در تاریخ حیات سازمان ملل متحد گنجانده شد. این تحریم باعث کاهش 97 درصد از صادرات عراق شد. قطعنامه 687 ترتیبات مربوط به یک تحریم کلی در خصوص فروش تسلیحات و تجهیزات نظامی به عراق را مورد بحث قرارداد. یک چنین ترتیباتی تاکنون از سوی شورای ا منیت سابقه نداشته است. «پیامدهای جنگ در عراق »در مورد پیامدهاى این جنگ به صورت مختصر باید گفت که: آمریکا با این اقدام هم حضور نظامى وسیع خود در خلیج فارس را تثبیت نمود و هم حاکمیت نظامى خود بر کشورهاى عضو شوراى همکارى خلیج فارس را تحکیم کرد و اداره و اختیار منابع انرژى نفت منطقه را کاملاً در اختیار گرفت، قدرت نظامى خود را به جهانیان عرضه کرد و با رهبرى نظامى، سیاسى، امنیتى و تبلیغاتى جنگ، عملاً در جهت اهداف نظام تک قطبى حرکت نمود و نمایش واقعى براى مرعوب ساخت ملت هاى جهان بویژه ملت هاى مسلمان به مرحله ى اجرا درآورد. موقعیت آمریکا را در جهان مستحکم تر ساخت و سلطه ى این کشور را بر منطقه افزون تر نمود. (ایران و آمریکا، حسن واعظى، انتشارات سروش، چاپ اول، 1379، ص 37).« موضع گیری ایران در جنگ خلیج فارس »این جنگ برای جمهوری اسلامی شرایط خاصی به وجود آورد. تدبیر و کیاست مسئولین نظام در برخورد با این بحران موجب گردید ـ که چنان که برژینسکی، مشاور امنیت ملی دولت کارتر گفته بود ـ جنگ میان عراق و کویت و دولت های چند ملیتی تنها یک طرف پیروز داشته باشد و آن هم جمهوری اسلامی ایران باشد.برای مسئولین جمهوری اسلامی سه راه وجود داشت:اول این که از شرایط حساس عراق که درگیر جنگ دیگری شده بود، استفاده نماید و با حمله همه جانبه در مرز مشترک خود با این کشور وارد خاک عراق شده، نه تنها انتقام تجاوزات بی رحمانه رژیم صدام را از او بگیرد، بلکه با قرار گرفتن در موضعی قوی تر خواست های خود را بر دولت عراق تحمیل کند. این امر از جمله نگرانی های جدی رژیم صدام بود و به همین علت وی مکاتباتی با دولت ایران آغاز نمود و نهایتاً خواست های جمهوری اسلامی ازجمله بازگشت به قرارداد 1975 الجزیره، بازگشت به مرزهای رسمی و قانونی و مبادله و آزادی اسرای طرفین را پذیرفت و به مرحله اجرا در آورد.راه دیگر این بود که جمهوری اسلامی خصومت و دشمنی هشت ساله با دولت عراق را به فراموشی سپارد و اینک که دولت صدام در مقابل «شیطان بزرگ » یعنی آمریکا قرار گرفته بود به کمک وی شتافته , با ایجاد اتحادی میان دو دولت در مقابل تجاوزات آمریکا به منطقه مقاومت کند . این نظریه در میان بعضی از شخصیت های سیاسی داخل کشور نیز طرفدارانی داشت .بلا تدید در پیش گرفتن این سیاست , خسارت جبران ناپذیری برای کشور و نظام جمهوری اسلامی به بار می آورد و آمریکا که بهانه کافی در اختیار داشت . مشکل خود را با هر دو دولت عراق و ایران , در شرایط مساعد بین المللی حل می کرد . راه سوم که می توانست کمترین خسارت را برای جمهوری اسلامی به بار آورد , این بود که از ورود عملی به این جنگ و بحران خودداری شود و از خطرات احتمالی دو طریق اول پرهیز گردد . این سیاستی بود که در نهایت توسط مسئولین نظام اتخاذ شد , به طوری که ضمن محکوم کردن تجاوز عراق به کویت , دخالت قدرت های بزرگ را در بحران منطقه رد کردند . این سیاست دستاوردهای زیر را برای انقلاب و نظام اسلامی به بار آورد :1. دولت عراق در نهایت از طرف دبیر کل سازمان ملل به عنوان متجاوز به خاک ایران معرفی گردید . 2. قرارداد 1975 الجزیره که توسط صدام در آغاز جنگ پاره و نقض شده بود , مجدداً پذیرفته شد و کلیه اراضی اشغالی ایران , به دامان کشور بازگشت . 3. با مبادله اسرای جنگ , آزادگان سرافراز به کشور بازگشتند . 4. دولت های عربی منطقه خلیج فارس متوجه شدند که جمهوری اسلامی علی رغم توانایی برای انتقام جویی از ان ها به خاطر کمک های بی دریغی که در دوران جنگ به عراق کرده بودند , هرگز در صدد انتقام برنیامد و بر مواضع اصولی خود پافشاری می کند . این امر منجر به این گردید که روابط این دولت ها بعد از پایان بحران خلیج فارس , به خاطر ترسی که از رژیم صدام داشتند با جمهوری اسلامی بهتر شود و سیاست تنش زدایی جمهوری اسلامی به ثمر بنشیند و علی رغم تحریکات به عمل آمده از ناحیه قدرت های بزرگ , روابط جمهوری اسلامی با همسایگان جنوبی رو به بهبود گذارد . 5. علی رغم سیاست مهار دو پایه که در این دهه برای ضعیف نگهداشتن عراق و ایران توسط آمریکا مطرح شده بود و در اجرای آن اقدامات همه جانبه ای که از طرف آمریکا صورت می گرفت , این سیاست در مورد جمهوری اسلامی نا موفق بود و با تضعیف عراق در این جنگ و نتایج تحریم های تحمیلی گوناگون بر کشوری که قدرت رقیب برای ایران تلقی می شد . امروز جمهوری اسلامی به عنوان یک قدرت بزرگ منطقه ای به رسمیت شناخته شده است . این کشور نه تنها در این مدت توانست مسائل خود را در رابطه با خرابی های جنگ حل و فصل نماید , بلکه در راستای توسعه و تقویت اقتصادی , نظامی , سیاسی و فرهنگی خود قدم های موفقیت آمیزی برداشت و در واقع همانطور که برژینکسی گفت : جمهوری اسلامی تنها پیروز جنگ خلیج فارس بود . ( منوچهر محمدی , انقلاب اسلامی , زمینه ها و پیامدها , قم, نشر معارف , 1384, ص 227-229) (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 154/100119849) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image