آیین های مذهبی زرتشت /

تخمین زمان مطالعه: 12 دقیقه

آیینهای مذهبی زرتشتیان چیست؟


برخی از آئینها و جشنهای دینی زرتشتیان به شرح زیر می باشد: آیین سدره پوشیسدره پوشی یکی از آیینهای زرتشتیان است. سدره پیراهنی است گشاد، سپیدرنگ و بییقه و با آستینهای کوتاه و دارای دو کیسه بسیار کوچک، یکی در جلوی سینه و نزدیک قلب که گریبان خوانده میشود و دیگری در پشت که گرده نامیده میشود. این بخشها از سدره کاربرد نمادین دارند. گرده نشانه مسئولیتها و وظیفه هایی است که هرکس به عهده دارد و باید بدرستی انجام دهد. گریبان که کیسه کرفه یا کیسه کار نیک هم خوانده میشود، یادآور است که همه کردارهای نیک روی هم انباشته شده و آدمی را به خوشبختی میرساند. نزدیک قلب بودن آن نشانهای است که کارهای نیک باید قلبآ و خالصانه انجام شود. سپیدی آن نماد پاکی و بی غل و غش بودن است. بنا بررسم ایرانیان باستان وقتی پسری به سن بلوغ می رسید برای اینکه بتواند با مردان دیگر به شکارو پیکار بپردازد با برگزاری جشن ویژه ای زره و جوشنی به او می پوشاندند و کمربندی از کمند یا شمشیری به کمر او می بستند و بدین روش اورا به جرگه مردان و رده جنگیان در می آوردند. این رسم تا اواخر قرن هجدهم ادامه داشت و هنوز هم در میان مردم هند و اروپایی به نام جشن شوالیه معروف و بین ایلات و عشایر امروزی ایران از جمله عشایر کرد و لر به نام جشن کمربندان یا شال بندان خوانده می شود. برای اشو زرتشت هم چنین جشنی برگزارشد و جامه ی رزمیان بنا به رسم روز براو پوشاندند ولی هنگامی که او به رهبری جهان برگزیده شد دستور داد تا در این جشن به جای پوشاندن زره و جوشن پیراهن سفید نخی نازکی به نام سدره که نشانه مهر ودوستی می باشد به جوانان بپوشانند و به جای کمربند جنگی و شمشیر، کمربندی از پشم گوسفند به نام کشتی که نمایانگر بی آزاری و سود رسانی است به کمر آنان ببندند که این جشن امروز به نام جشن سدره پوشی معروف استدر آیین زرتشتی وقتی پسر یا دختر به سن بلوغ رسید برای او مراسم سدره پوشی گرفته می شود. اهمیت سدره پوشیاهمیت این مراسم مطابق با اهمیت ختنه سوران در مذهب اسلام، غسل تعمید در دین مسیحیت و اوپانانیا در بین هندوان می باشد. زیرا بعد از آنکه طفل سدره پوش شد و کشتی بسبت او به عنوان یک فرد زرتشتی شناخته شده و حق دارد مانند سایر زرتشتیان درکلیه مراسم مذهبی و اجتماعی آیین خود شرکت نماید.سدره پیراهنی است گشاد، با آستین کوتاه و بدون یقه که از پارچه سفید درست شده و زرتشتیان آن را در زیرلباسهای خود می پوشند. درجلو سدره از گردن به پایین، چاکی قرار دارد که تا قسمت سینه می رسد و در انتهای آن کیسه کوچکی به نام کیسه کرفه قرار گرفته است که به عقیده زرتشتیان مؤمن، گنجینه هومت،هوخت هورشت است. یعنی سه اصل بزرگ آیین زرتشتی، اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک که فرد زرتشتی باید بکوشد تا این سه صفت را در خود پرورش دهد. امروزه زرتشتیان سدره را از ململ سفید درست می کنند ولی در عهد باستان از پشم و پنبه و حتی گاهی از ابریشم درست می شد. به عقیده زرتشتیان سدره جامه ستایش و بندگی اهورا مزدا وبه منزله زره و جوشنی است که پوشنده را از شر تمایلات نفسانی و صفات رذیله حفظ می کند. سفیدی سدره نشانی از آن است که فرد زرتشتی باید قلب و روح خود را مانند آن سفید و بی آلایش نگهدارد واز اعمال ناشایست دوری گزیند.کشتی بندی است باریک و بلند که از 72 نخ پشم درست می شود. زمان بافتن این 72 نخ به شش قسمت که هر کدام دارای 12 نخ است تقسیم شده و به هم بافته می شود زمانی که عمل بافتن تمام شد گره هایی به دو سر کشتی زده می شود.زرتشتیان کشتی را بر روی سدره سه دور بگرد کمر می بندند و در دور دوم دو گره به جلو و در دور سوم دو گره از پشت سر به کشتی می زنند. در عهد باستان کشتی از پشم گوسفند و موی بز و شتر وحتی از پنبه بافته می شود ولی امروزه آن را از پشم گوسفند درست می کنند.کشتی بند بندگی اهورا مزدا است و افراد زرتشتی از زن و مرد و کوچک بزرگ وظیفه دارند همواره و در هر حال آن را به کمر خود ببندند و از خود دور نکنند. زمانی که افراد استحمام می کنند و یا موقع شنا و زنان در هنگام عادت ماهیانه می توانند کشتی را از کمر خود باز کنند. به طوری که از مندرجات کتابهای مذهبی به دست می آید زرتشتیان عهد باستان فرزندان خود را در سن پانزده سالگی سدره پوش می نمودند. در تیر یشت کرده 6 بندهای 4و5 آمده: «ای زرتشت اسپنتمان تشتر با چشم های درخشان، بلند بالا و بسیار نیرومند، توانا و چست در فروغ پرواز کند به سنی که مرد برای نخستین بار کشتی بندد، به سنی که مرد برای نخستین بار نیرو گیرد و به سنی که مرد برای نخستین بار به بلوغ رسد». نحوه اجرای مراسم سدره پوشیوقتی فرزند به سن بلوغ رسید پس از یادگیری تعلیمات دینی و اوستاهای بایسته والدین او روزی را برای برگزاری مراسم سدره پوشی معین و خویشاوندان دوستان خود را برای شرکت دراین مراسم دعوت می کنند. در این روز ابتدا در وسط سالن یا اتاقی که قرار است این مراسم برگزار شود، سفره بزرگی پهن کرده و در چهار گوشه آن چهار چراغ یا شمع روشن می نمایند درمیان سفره نیز یک مجمر آتش، یک ظرف پر از لبان، صندل، چوب عود و سایر گیاهان خوشبو، یک سینی پراز میوه جات خشک شامل پسته، بادام، گردو، قیسی، سنجد، برگه، زردآلو و نارگیل که مقداری نقل و شیرینی روی آن پاشیده شده و زرتشتیان آن را لرک می گویند و مقداری گل و سبزه در گلدان وکمی آویشن و برنج مخلوط با سنجد وشیرینی در یک ظرف قرار می دهند. وقتی تمام اینها در سفره گذاشته شد و میهمانها دور سفره نشستند مراسم اصلی شروع می شود. پسر یا دختری که باید سدره پوش شود پس از استحمام و پوشیدن سدره و لباس زیر در یک طرف سفره به گونه ای که رویش به طرف خورشید باشد، می نشیند. موبد در طرف دیگر سفره و روبروی طفل قرار گرفته و مراسم را با سرودن اورمزدیشت آغاز می کند. بعد از پایان یافتن قرائت اورمزدیشت موبد به طرف دیگر سفره رفته و پشت سر کودک می ایستد وکشتی به کمرش بسته می شود. سپس کودک آستین های موبد را از هر دو طرف در دست گرفته و با او هم پیوند می شود. هنگامی که عمل بستن کشتی تمام شد طفل به جای خود می نشیند و موبد به جای اول خود برگشته و روبروی کودک ایستاده و اوستای تندرستی را به نام طفل می سراید و در حال سرودن آویشن و برنج و شیرینی مخلوط را به تدریج به سر او می ریزد. پس از پایان یافتن قسمت مذهبی سدره پوشی والدین و دوستان و خویشان ضمن تبریک، هدایای خود را تقدیم می کنند وسپس از میهمانان پذیرایی می شود که از جمله تقسیم لرک بین حاضرین می باشد. سدرهپوشی به منزله زایش نوین است. از همین رو این آیین را «نوزاد» یا «نوزات» نیز مینامند. آیین سدرهپوشی باید در بامداد انجام شود ولی امروز در ایران، به دلایل عملی، پس از نیمروز برگذار میشود.امروزه زرتشتیان این مراسم را برای فرزندان خود بین سنین 7 تا 10 سالگی برگزار می کنند. آیین پیو کانیدر دین زرتشتی به آیین زناشویی، پیوکانی گفته می شود. از نظر آنان پیوکانی گویای همسری و پیوندی است که در آن زن و مرد با هم برابراند و آرمان این پیوند رسایی است. دروندیداد آمده که زرتشت از اهورا مزدا پرسید: ای خداوند، چه جایی در این جهان بهترین است؟ اهورامزدا پاسخ داد: آن جا که مرد دیندار خانه و کانونی می سازد که در آن آتش، گله، زن، فرزندان، پیروان و یاران خوب گرد هم آیند. پیوکانی تا آن جا پسندیده است که به زرتشتیان سفارش شده، به هم کیشان خود یاری رسانند تا بتوانند همسری را که می خواهند برگزینند و پیوند همبستگی بندند. در آیین زرتشتی، پس از ازدواج، جدایی به جز در شرایطی خاص پدید نمی آید. همچنین هر مرد یا زن باید یک همسر برای خود انتخاب کند. بنابراین لازم است این گزینش از روی آگاهی باشد در اوستا به زنی که شوهر دارد نمانوپتنی و مردی که زن اختیار کند نمانوپئیتی گفته می شود. نمانو به معنی خانه و خانواده می باشد و قسمت دوم هردو واژه رئیس و رهبر معنا می دهد. این واژه ها در تفسیر پهلوی به صورت کدبانو و کدخدا آمده است. جشن های مذهبی زرتشتیانجشن نوروزدر نخستین روز سال نو همه مردم محلی به آتشکده یا نیایش گاه محل زندگی خود می روند تا روز نو و سال نو را با وحدت و همبستگی درمکانی مقدس با نیایش به درگاه خداوند جان و خرد آغاز کنند در کنار آتش آتشکده که سنبل نور روشنایی است. زرتشتیان به نیایش خداوند یکتا می پردازند. نیایش زرتشتیان در پنج گاه (نوبت) در طول شبانه روز انجام می شود و بایسته است که در برابر هرگونه روشنایی انجام پذیرد ولی بیشتر خانواده ها ترجیح می دهند که نیایش روز خجسته اورمزد و فروردین ماه (نخستین روز سال نو) را در کنار آتشکده یا یک نیایش گاه، محلی که عطر وبوی کندر پراکنده است به صورت همگانی انجام دهند.نوروز، از جشنهای باستانی ایرانیان است که امروزه در محدوده جغرافیایی ایران باستان یعنی در کشورهای ایران، آذربایجان، افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان، ازبکستان، قرقیزستان، قزاقستان و بخشهای کردنشین کشورهای عراق و ترکیه، در روز ۱ فروردین (۲۱ مارس) هرسال برگزار میشود. برگزاری جشن نوروز همچنین در زنگبار واقع در افریقای شرقی که در قدیم سکونتگاه ایرانیان مهاجر بوده رواج دارد. پیشینه نوروز:به باور زرتشت، ماه فروردین (نخستین ماه گاهشماری خورشیدی ایرانیان) به فرهوشی (سرزندگی) اشاره دارد که دنیای مادی را در آخرین روزهای سال دچار دگرگونی میکند. بنابراین، زرتشتیان، ده-روز را برای اینکه روح نیاکان خود را شاد کنند، گرامی می دارند. ممکن است این سنت که، برخی پیش از نوروز به گورستانها می روند، ریشه در این باور داشته باشد. یک روایت در مورد خاستگاه نوروز این است که در این روز کیاخسرو، پسر پرویز بردینا، به تخت سلطنت نشست و ایرانشهر را به اوج شکوفایی خود رساند.روایت دیگر این است که در این روز ویژه (یکم فروردین)، جمشید، پادشاه پیشدادی، بر روی تخت طلایی نشسته بود در حالی که مردم او را روی شانه های خود حمل می کردند. آنها پرتوهای خورشید را بر روی پادشاه دیدند و آن روز را جشن گرفتند. در زمانهای کهن، جشن نوروز در نخستین روز فروردین (2۱ ژانویه) آغاز می شد، ولی مشخص نیست که چند روز طول می کشیده است. در بعضی از دربارهای سلطنتی جشن ها یک ماه ادامه داشت. مطابق برخی از اسناد، جشن عمومی نوروز تا پنجمین روز فروردین برپا می شد، و جشن خاص نوروز تا آخر ماه ادامه داشت. شاید بتوان گفت، در طی پنج روز اول فروردین جشن نوروز جنبه ملی و عمومی بود، در حالیکه طی باقیمانده ماه، هنگامی که پادشاهان مردم عادی را به دربار شاهنشاهی می پذیرفتند جنبه خصوصی و سلطنتی داشت.جشن نوروز از آیینهای باستانی و ملی ایرانیان میباشد. جزئیات چگونگی این جشن تا پیش از دوره هخامنشیان بر ما پوشیده است. در اوستا نیز هیچ اشارهای به این جشن نشده است. همچنین از دید مذهب و باورهای دینی ایرانیان باستان در ارتباط با این جشن اطلاعاتی در دست نیست. اگرچه مطالبی کلی در تعداد اندکی از کتابهای نوشته شده در روزگار ساسانیان درباره جشن نوروز وجود دارد. با استناد بر نوشته های بابلیها، شاهان هخامنشی در طول جشن نوروز در ایوان کاخ خود نشسته و نمایندگانی را از استانهای گوناکون که پیشکش هایی نفیس همراه خود برای شاهان آورده بودند میپذیرفتند. گفته شده که داریوش کبیر، یکی از شاهان هخامنشی (۴۲۱ - ۴۸۶)، در آغاز هر سال از پرستشگاه بأل مردوک، که از خدایان بزرگ بابلیان بود دیدن میکرد.همچنین پارتیان و ساسانیان همه ساله نوروز را را با برپایی مراسم و تشریفات خاصی جشن می گرفتند. صبح نوروز شاه جامه ویژه خود را پوشیده و به تنهایی وارد کاخ میشد. سپس کسی که به خوش قدمی شناخته شده بود وارد میشد. و سپس والامقام ترین موبد در حالی که همراه خود فنجان، حلقه و سکه هایی همه از جنس زر، شمشیر، تیر و کمان، قلم، مرکب و گل داشت در حین زمزمه دعا وارد کاخ میشد. پس از موبد بزرگ ماموران حکومت در صفی منظم وارد کاخ شده و هدایای خود را تقدیم شاه میکردند. شاه پیشکش های نفیس را به خزانه فرستاده و باقی هدایا را میان حاضران پخش میکرد. ۲۵ روز مانده به نوروز، دوازده ستون با آجرهای گلی در محوطه کاخ برپا شده، و دوازده نوع دانه گیاه مختلف بر بالای هریک از آنها کاشته میشد. در روز ششم نوروز، گیاهان تازه روییده شده بر بالای ستونها را برداشته و آنها را کف کاخ میپاشیدند و تا روز ۱۶ فروردین که به آن روز مهر می گفتند، آنها را برنمی داشتند. روشن کردن آتش هنگام عصر یکی دیگر از رسومی بود که بین مردم در نوروز عمومیت داشت. ریشه مراسم روشن کردن آتش توسط ایرانیان در آخرین چهارشنبه سال نیز به همین عمل ایرانیان باستان بازمیگردد. ایرانیان باستان به آتش احترام می گذاشتند. آن زمان عقیده بر این بود که آتش موجب تصفیه هوا میشود. در نخستین بامداد نوروز، مردم روی یکدیگر آب می پاشیدند. پس از گرویدن به اسلام نیز این رسم بجا مانده است با این تفاوت که به جای آب از گلاب استفاده میشود. از دیگر رسوم نوروز، حمام رفتن و هدیه کردن شکر به یکدیگر در روز ششم فروردین بود. و یکی از باشکوه ترین سنتها نیز سبز کردن دانه گیاه در یک ظرف است که به آن "سبزه" گویند. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image