تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه
1391/5/17 سه شنبه
آینده پژوهی و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
گفتگو با حجتالاسلام دکتر رحیم کارگر، عضو هیات علمی و مدیر گروه مهدویت و آینده پژوهی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
بدون تردید، یکی از زمینههای تحقق الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت، بهرهگیری از آینده پژوهی و ظرفیتهای موجود در آن است. به همین منظور سراغ حجتالاسلام دکتر رحیم کارگر، عضو هیات علمی و مدیر گروه مهدویت و آینده پژوهی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، همچنین عضو کمیته اسرار و معارف حج معاونت امور روحانیون بعثه مقام معظم رهبری و از استادان مرکز تخصصی امامت و مهدویت قم رفتیم تا با او در این خصوص گفتوگو کنیم.
امروزه آینده پژوهی چه جایگاهی دارد و بهدنبال تحقق چه اهداف و برنامههایی است؟
آیندهپژوهی، مدیرت هنری ابزار، فنون و نیروها در جهت بهبود اوضاع و بهدست گرفتن کنترل و مهار آینده است؛ از این رو به سرعت وارد حوزههای مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، صنعتی و... شده و پلی قابل اعتماد بین حال و آینده شده است. در واقع آیندهپژوهی، هدایت، کنترل و ایجاد تعامل بین بازیگران عرصه دانش، فناوری، فرهنگ و سیاست (صاحبنظران، کارشناسان و کارگزاران) است که با استفاده از روشهای گوناگون و سپس تحلیل و ارزیابی روشمند و آیندهنگرانه آنها، درصدد است اطلاعات لازمی برای کشف و مهار آینده ارائه بدهد و فضای ذهنی ـ تخیلی آینده را به تصویری ملموس و پذیرفتنی تبدیل کند.
براین اساس است که میگوییم، آیندهپژوهی (به عنوان یک مقوله میان رشتهای)، در پی کشف و شناسایی آیندههای ممکن، مطلوب و کاربست آن در زمان حال است. وظیفه این دانش، پژوهش پیرامون تغییرات ساختاری آینده و تأثیرات آن و نیز نتیجهگیری از این تغییرات برای زمان حال است. از اینرو میگوییم که «مطالعه آیندهپژوهانه در آثار وضعیت مطلوب»، «برنامهریزی برای ایجاد تغییرات مطلوب» و در نهایت تلاش برای تغییر وضعیت فعلی، در راستای پیشرفت جوامع و قرارگرفتن آنان در مدار رشد و بالندگی است. به این جهت آیندهپژوهی هم دانش است هم هنر و هم مهارت.
آیندهپژوهی با چه رویکرد و برنامههایی ما را به سمت آینده سوق میدهد و شناخت و کنترل آن را ممکن و محقق میسازد؟
گام اول و مهم آینده پژوهی، ایجاد آگاهی و دسترسی به اطلاعات و دانشهای ممکن است. در این گام ـ که بیشتر جنبه اکتشافی دارد ـ آیندهپژوهی میکوشد آگاهیهای فراوانی ـ چه در سطح عموم و چه در سطح متخصصان ـ نسبت به تحولات آینده ایجاد کند و با پایشها و پویشهای مستمر و روندشناسی و رویدادشناسی، اذهان را تا حدودی به آینده نزدیک سازد و از ابهام آن بکاهد و آمادگیهای لازم را برای رویارویی با آن فراهم کند.
گام بعدی، سامانبخشی اطلاعات، تحلیلها و درکهای کارشناسان از آینده است. در این رویکرد اکتشافی ـ هنجاری، تصویر روشن و فراگیری از آیندههای ممکن، محتمل، مطلوب و مرجح ارائه میشود و منابع لازم جهت تمرکز و شفافکردن خواستهها و نیازها مشخص میگردد. در واقع، آیندهپژوهی هنر تلفیق بین واقعیات، امکانات، ارزشها، آرمانها و سامانبخشی به خواستهها و نیازها، براساس دریافتهای روشمند از آینده است.
مرحله سوم، تصمیمسازی و کمک به انتخاب درست و بایسته است. در واقع مهمترین رویکرد آیندهپژوهی ـ به تبع ایجاد آگاهی و تصویرهای سامانمند از آینده ـ کمک در جهت انتخاب و گزینش مطلوبات، بایستهها، ضرورتها و موقعیتهاست.
گام چهارم، آیندهسازی و حرکت به سمت آینده مطلوب و مورد انتظار است. بخشی از آینده، از اقدامات، ارادهها و فعالیتهای ما ساخته میشود، از اینرو مناسب است در تحقق آنچه که آن را مطلوب و مرجح تشخیص میدهیم، بکوشیم و همان باشیم که میخواهیم. درست است نمیتوان از امور قطعی آینده سخن راند ـ مگر از راه غیب ـ ولی به یقین میتوان گفت که بخشی از آینده محصول تصمیمات، ارادهها و برنامههای ماست. پس به جای همراهی با تغییرات ناگهانی و سریع و تسلیم شدن در برابر شگفتیها و نوآمدها، باید خود به ایجاد تغییرات پرداخت و خود شگفتیساز شد.
با توجه به این کارکردهای مختلف و متفاوت، به نظر میرسد آیندهپژوهی، اهداف مختلف و دور از دسترسی را در نظر گرفته است که تحقق آنها بعید به نظر میرسد.
خیر چنین نیست. باید توجه کنیم که اندیشیدن درباره آینده و درک و فهم آن، در هر حال برای کارها و اقدامات کنونی انسان، تأثیرگذار و پرفایده است. بهطور کلی در برنامههای آیندهپژوهی اهداف گوناگونی در نظر گرفته شده، از جمله: زمینهسازی و ایجاد مدلهای واقعی یا ذهنی مبتنی بر آیندهپژوهی، ساختن اطلاعات و دانشهایی در جهت کمک به روند تصمیمگیریها، تشکیل یک چشمانداز گروهی برای آینده و دستیابی به وفاق عمومی.
این اهداف و برنامهها، برای آن است که توانایی انتخاب و گزینشگری جامعه و مردم را افزایش دهد و ابهامها، تردیدها و دغدغهها را بکاهد. آیندهپژوهی میخواهد کمک کند که مردم بدانند به کجا میخواهند بروند یا به کجا باید بروند یا به سهولت و روشنی، به آینده مطلوب خود برسند.
میرسیم به بحث اصلی خود و آن استفاده و بهرهمندی از آینده پژوهی در تحقق الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت است؛ آیندهپژوهی چگونه و به چه شکلی میتواند در این زمینه نقش آفرین باشد؟
تاکنون وقتی صحبت از الگوی پیشرفت یک کشور به میان میآید، بلافاصله نظریههای توسعه مطرح میشد، یعنی برای رسیدن به رفاه و پیشرفت، باید در قالب این نظریهها برنامه و سیاستگذاری داشت. اما از آنجایی که بسیاری از این نظریات ناسازگاری فراوانی با فرهنگ، سیاست و اقتصاد بسیاری از کشورها داشتهاند، ناکارآمدی خود را نشان داده و نیاز به ترسیم الگویهای جدید احساس شده است؛ چنان که رهبر معظم انقلاب نیز همین نکته را فرمودند.
برای شکلگیری کامل پیشرفت اسلامی ـ ایرانی، افراد، افکار و ابزار مختلف باید دست در دست هم دهند و نوعی وفاق علمی ایجاد کنند. کانون محوری این الگوی پیشتازانه، «آیندهپژوهی دینی» است که چراغ راهنمای آن «جامعه آرمانی ـ قدسی مهدویت» میباشد.
مسأله اصلی این است که آیندهپژوهی چگونه میتواند در ترسیم الگوی پیشرفت اسلامی ـ ایرانی نقش ایفا کند؟
پاسخ این پرسش را با توجه به کارکردهای آیندهپژوهی، در چند محور میتوان تبیین کرد؛ اول، خلق و گسترش فرصتها: آیندهپژوهی با گشودن افقهای جدید و گسترده فراروی مسئولان و اندیشمندان، به خلق فرصتها یا ترسیم فرصتها میپردازد و موقعیتهای مناسب، مطلوب و بایسته را بازشناسی میکند.
دوم، خلق و تصویر چشماندازها: آیندهپژوهی میتواند چشماندازهای الگوی پیشرفت را براساس ارزشها و منابع موجود و سایر امکانات و نیازها، ترسیم کند و در کوتاه مدت، میانمدت و بلندمدت، آیندهای واقعگرایانه، قابل اعتماد و جذاب را نشان دهد. یعنی آنچه که بهعنوان محتوا و متن الگوی پیشرفت مورد نظر است، از آبشخور چشمانداز، شکل میگیرد و فربه میشود.
سوم، ایجاد اجماع و هماهنگی بین نیروها: آیندهپژوهی میتواند در ترسیم الگوی پیشرفت، ضمن ایجاد هماهنگی بین نیروها پیرامون یک چشمانداز متعالی، وفاق عمومی و نوعی اجماع بر نتایج این الگو و کسب مشروعیت لازم برای پیادهسازی و استفاده از نتایج آن را بهوجود آورد.
با توجه به تاکیدات شما بر وضعیت مطلوب و جامعه آرمانی، سوال این است، وضعیت مطلوب در ترسیم این الگو چیست و نسبت آن با وضعیت مطلوب آرمانی چه میباشد؟
ترسیم منظومة الگوی پیشرفت (همانند یک نظام جامع دانش)، نیاز به فعالیتگروهی همنوا و همجهت دارد که بتواند اندیشهها و ایدهها را بخوبی سامان بخشد و نتیجهای کاربردی ارائه دهد. مهم این است که این الگوپردازی، در بردارنده بحثهای غیرعلمی و سلیقههای شخصی و انحرافی و پژوهشهای طولانی مدت و فرسایشی نشود و به واقعیات نزدیک شود. از دیدگاه آیندهپژوهی دینی ما با دو واقعیت مرتبط به هم روبهرو هستیم؛ واقعیت قطعی. (آینده محتوم و مطلوب آرمانی که با عنوان «مهدویت» تجلی میکند) و واقعیتهای فرضی. (آیندههای محتمل و ممکن که ناشی از ارادههای مختلف میباشد)
آیندهپژوهی دینی در صدد است واقعیتهای فرضی را، با واقعیت قطعی منطبق سازد و آن را در ترسیم اهداف، برنامهها و خطمشیها الگوی خود قرار دهد. الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت آن است که «جامعه مطلوب مهدوی» را همچون ستارهای درخشان فراروی خود قرار دهد و فاصله کیفی خود را نسبت به آن بسنجد. آنگاه در مراحل زمانی متفاوت گامها را برای رسیدن به آن مشخص سازد.
باید با اتخاذ رویکردی صحیح نسبت به انتظار موعود و تأسی به امام مهدی(ع)، فرهنگ جامعه خود را اصلاح کنیم و به مسئولیتهای خود بیشتر و بهتر عمل نماییم که آیندهپژوهی دینی با ورود به این حیطه، میتواند بخوبی از عهده این وظیفه اساسی برآید.
سپس ضمن ترسیم و تصویر وضعیت مطلوب در این زمینه، رویکردها و رهیافتهای نظری و عملی خود را نسبت به آموزه مهدویت مشخص کنیم و جایگاه مهم و راهبردی آن را در خطمشیها و برنامههای پایهای جمهوری اسلامی ایران تبیین نماییم.
انتهای پیام/ 120
منبع: روزنامه جام جم .
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.