تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه
منافق به کسي گفته مي شود که ظاهرش با باطنش سازگارنیست ؛در ظاهر و پيش مسلمين ابراز مسلماني نموده و در خفا عليه اسلام و مسلمين فعاليت کند، چنين شخصي منافق است و خطر و ضررش به دين و پيروان راستين آن بيشتر از کسي است که در ظاهر و باطن خود را دشمن دين و مسلمين و به اصطلاح منکر دين مي داند؛ در صدر اسلام منافقين از گروه هايی بودند که برجامعه اسلامی آسیب های زيادي زدند ولي پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ با سعه صدر سعي درهدايت همه انسانها داشت ؛ ازاینرو در ترد افراد عجله نمی کرد ؛ با رأفت ودلسوزی سعی در هدایت همه داشت ؛ در برخي منابع روايي و تاريخي و تفسيري آمده است که حضرت رسول اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بر جنازه برخي منافقان از جمله عبدالله ابن ابي نماز خواند،[1] فارغ از اين که اين خبر تا چه حد صحيح و قابل اعتماد است حاکی از دلسوزی حضرت پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ است که تا چه اندازهبرای هدایت مردم به تعبیر قرآن حریص است ؛[2].علاوه براین معیار پیامبر(ص) درباره رفتاربا مردم وبرخورد با آنان قرآن ووحی بود ؛ لذا هرگاه وحی درباره ی فرد یا گروهی نازل شد، پیامبر براساس آن وبا مدیریت بی مانند خود رفتارخود را جهت وحیانی می داد ؛ منافقین ازجمله ی این افراد بودند که تا نزول آیاتی درباره آنان ،پیامبر با آنان مدارا کرده است ؛حضرت در جواب کساني که به نماز خواندن پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بر ابن ابی اعتراض داشتند فرمود : من مخيّر شده ام بر چنين اشخاصي استغفار کنم يا استغفار نکنم و لکن من استغفار را برگزيده ام.[3]از این روی حضرت رسول نهايت سعي خود را حتي از طريق نماز خواندن بر اموات منافقين به کار برد تا بقيه را هدايت کنند و تشويق به پذيرش دين نمايد .پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ درخواست یاران حتی دشمنان خود را رد نکرد . چنان که گفته شده فرزند عبدالله ابن ابي پس از مرگ پدرش عبدالله ازپيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ آمد و خواست پيراهنش را براي کفن پدرش هدیه کند نيز دوباره آمد و از حضرت خواست که بر پدرش نماز بخواند. چون پيامبر(ص) اين پيشنهاد را پذيرفت عمر بر حضرت اعتراض کرد امّا حضرت فرمود: عمر ساکت باش پروردگار من اختيار اين امر را به من واگذار نمود[4]لذا سيره پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در خصوص نماز بر جنازه منافقان ادامه يافت تا آنگاه که آيه 84 سوره توبه نازل گرديد که مي فرمايد: بر هيچ يک از آنها که بميرد نماز نخوان و بر کنار قبرشان توقف نکن (براي دعا و طلب آمرزش) چرا که آن ها به خدا و رسولش کافر شدند و در حالي که فاسق بودند از دنيا رفتند.لذا با توجه به اين که پيامبراکرم(ص) قبل ازنزول آيه مذکور سعي و تلاش داشت حتي با نماز خواندن بر جنازه منافقين بازماندگان آنها و ديگر منافقان را تشويق به اسلام و هدايت به دين کنند ولي بعد از نزول آيه حضرت طبق فرمان خداوند مبارزه منفي صريح و آشکارتري نسبت به منافقان در پيش گرفتند.[5]لازم به یاد آوری است گزارشات درباره نماز خواندن پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بر منافقين از جمله عبدالله بن ابي سلول اختلاف دارند و بین این دسته ازروايات تضاد هست .[6] اما قرآن معیار رفع تضاد واختلاف استطبق برخی از گزارشه وقتي از فرزندان مومن( اصحاب رسول خدا ) منافقان که ازپیامبر(ص) ـ پس از فوت پدران خود از پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ تقاضاي پيراهن و يا نماز بر جنازه پدران خود کردند جبرئيل نازل شد و آيه نهي از نماز بر جنازه منافق را بر پيامبر(ص) ابلاغ نمود.[7] براساس اين گزارش حضرت پس از نزول آیه بر جنازه منافقان از جمله عبدالله بن ابي سلول اصلا نماز نخواند.معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:1ـ ترجمه تفسير الميزان، علامه طباطبايي.2- تفسير نمونه، آيت الله مکارم شيرازي، ناصر، ج8.3- ترجمه الصحیح من سیره النبی الاعظم ، سید جعفر مرتضی ،ترجمه دکترسپهری.پی نوشتها:[1]. ابن اثير، عزالدين علی ، الکامل، بيروت، دارصادر، 1385ش، ج2، ص291.[2] . َقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحيمٌ (توبه /128)[3]. ابن هشام، السيرة النبويه، بيروت، دارالمعرفه، بي تا، ج2، ص552.[4]. طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، قم، جامعه مدرسين، بي تا، ج9، ص355.[5]. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، 1371ش، ج8، ص67 ـ 71.[6]. طباطبايي، سيد محمد حسين، همان.[7]. طبرسي، مجمع البيان، بيروت، داراحياء التراث العربي، 1406ق، ج5، ص 75.منبع: اندیشه قم .
راسخون
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.