توسعه در غرب و اسلام /

تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه

آیا ایران کشور جهان سومی است؟ لطفا نظر خود را به صورت مستدل در مورد اینکه کدامیک از ویژگی های ایرانیان منطبق با تعاریف موجود از جهان سوم و کدامیک از خصلت های ایرانیان منطبق با تعاریف موجود از توسعه یافتگی است؟


جایگاه کشور از جهت توسعه یافتگی یا عدم آنکشورهای جهان سومی اصطلاحی است که به کشورهای توسعه نیافته اطلاق می شود و هر چند بسیاری از کشورهای آسیایی از جمله ایران در این تقسیم بندی گنجانده شده اند اما با توجه به پیشرفت های مختلفی که در ابعاد گوناگون در کشورمان پس از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون صورت گرفته است،‌ کشور ما تلاش می کند که با پیمودن راه های رشد و توسعه، فاصله ایجاد شده با کشورهای توسعه یافته را کم کند و عقب ماندگی های تاریخی خود را جبران کند. از این رو کشور ایران را می توان کشوری در حال گذار از توسعه نیافتگی به توسعه یافتگی یا از جمله کشورهای در حال توسعه دانست که با توجه به ظرفیت ها و امکانات کشور در عرصه های مختلف و عزم و اراده مردم و مسئولان نظام، دستیابی به توسعه یافتگی و شاخصه های آن و رسیدن به جایگاه مناسب و شایسته آن در عرصه بین المللی و دور از دسترس نیست. ویژگیها و خصلت های توسعه یافتگی و عدم آن در میان ایرانیانایرانیان همواره در طول تاریخ به عنوان انسان های متمدن و دارای خصلت هایی برجسته و متمایز که پدیدآورنده دو تمدن مهم ایران در قبل از اسلام و همچنین تمدن درخشان اسلامی مشهور بوده اند اما عوامل متعدد داخلی و خارجی باعث گردید تا آسیب هایی در این خصوصیات به وجود آید. اگر بخواهیم از منظر آسیب شناختی به بررسی این موضوع بپردازیم از ویژگیها و خصلت های توسعه نیافتگی در میان ایرانیان می توان به این امور اشاره نمود: 1. ضعف خود باوری و اعتماد به نفس. بدیهی است برای دستیابی به توسعه و پیشرفت باید روحیه خودباوری و اعتماد به نفس در میان افراد جامعه به ویژه نیروی جوان وجود داشته باشد. در کشور ما بخشی از توسعه نیافتگی از ضعف خودباوری و اعتماد به نفس در میان ایرانیان ناشی می شود. 2. روحیه تنبلی و عدم پشتکار لازم نیز از دیگر ویژگی های توسعه نیافتگی در میان ایرانیان است و روشن است که رشد و پیشرفت در سایه پشتکار و تلاش زیاد به دست می آید و تنبلی و عدم پشتکار حاصلی جز عقب ماندگی و بازماندن از رشد و بالندگی نخواهد داشت.3. به کار نگرفتن تمام ظرفیت ها و استعدادها؛ برای دستیابی به رشد و توسعه باید از تمام ظرفیت ها و استعدادها به خوبی بهره گرفت ولی متأسفانه در کشور ما آن چنان که باید از ظرفیت ها و استعدادها استفاده نمی شود و همین امر روند توسعه و پیشرفت کشور را با مشکل روبرو می سازد.پیروزی انقلاب اسلامی تحول عمیق و بنیادین در خصوصیات و ویژگی های جامعه ایران بوجود آورد و توانست علی رغم تمامی محدودیت های داخلی و خارجی‌، ایرانیان را در ابعاد مختلف در جهان سربلند نماید از میان ویژگیها و خصلت های توسعه یافتگی در میان ایرانیان می توان این امور را برشمرد:1. استعداد و قابلیت های سرشار؛ ایرانیان به داشتن هوش و استعداد سرشار زبانزد هستند که بهره گیری مناسب از آن می تواند زمینه رشد و توسعه کشور را فراهم سازد.2. گرایش به تحصیل علم و دانش؛ بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد گسترش زمینه های تحصیل و رشد علمی و آموزشی در کشور هستیم که با توجه به جمعیت جوان کشور وجود نیروهای متخصص و کارآمد می تواند به رشد و پیشرفت هر چه بیشتر کشور کمک شایانی بکند که نمونه های آن را شاهد هستیم « در عرصه علوم نوین دانشمندان ایرانی توانسته اند تا مرزهای جدید دانش بشری پیش روند و در مواردی نیز از این مرزها نیز عبور کنند، موفقیت بی نظیر دانشمندان ایرانی در تهیه، انجماد و نگهداری سلول های بنیادی جنینی که پیش از آن در انحصار 9 کشور دنیا بود، درمان ناباوری، نارسایی قلب و تلاش برای ترمیم لوزالمعده برای تهیه انسولین به منظور درمان بیماری قند(دیابت) برای اولین بار در جهان از اقدامات کم نظیر دانشمندان جوان ایرانی در عرصه مهندسی ژنتیک است، در عرصه علوم هسته ای نیز، با وجود موانع و ممانعت کشورهای غربی و تحریم ها، امروز ایران به فناوری نوین هسته ای دست یافته است و به جمع کشورهای دارنده فناوری هسته ای در جهان پیوسته است.(انقلاب اسلامی ایران، جمعی از نویسندگان، قم: نشر معارف، 1384 ص219) که موفقیت بسیار بزرگی برای کشور محسوب می گردد.3. روحیه وطن پرستی و علاقه به میهن و استکبار ستیزی و زیربار ظلم نرفتن از جمله ویژگیها و خصلت های بارز ایرانیان است که همین امر موجب شده تا دانشمندان و جوانان کشور برای ارتقاء سطح دانش و علم کشور و توسعه و پیشرفت آن و قطع وابستگی به سایر کشورها تلاش نمایند.4. سابقه درخشان تمدن اسلامی- ایرانی و جایگاه ویژه ایران در اذهان تاریخی مردم نیز از جمله ویژگیها و خصوصیاتی است که می تواند زمینه ساز رشد و پیشرفت کشور باشد و موجب تلاش بیشتر برای رسیدن به جایگاه شایسته و مناسب در تمدن جهانی شود.5. استقلال طلبی و غیرت ایرانیان از ویژگی های بارز ایرانیان است که باعث شد، نه تنها در طول تاریخ هیچ گاه ایران به عنوان یک مستعمره نباشد، بلکه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی،‌ گامهای بلندی در استقلال و خودکفایی در عرصه های مختلف، سیاسی، اقتصادی، علمی، نظامی و ... برداشته است. مقایسه توسعه در غرب با توسعه اسلامتوسعه و پیشرفت در اسلام به دلیل محوریت اخلاق، ارزشها و معنویات در آن تفاوت ماهوی یا توسعه به شکل غربی دارد. زیرا از نظر اسلام توسعه ای ارزشمند است که در آن همه امکانات جامعه در جهت احیای ارزش های پذیرفته شده به کارگرفته شود، به طوری که افراد جامعه بتوانند با اراده و اختیار خود و بهره گیری از نیروهای درونی و امکانات موجود در جهت تکامل و اعتلای مادی و معنوی جامعه حرکت نمایند. در حقیقت در توسعه مورد نظر اسلام به تمام ابعاد وجودی انسان اعم از مادی و معنوی و نیازهای وی توجه شده و با محوریت اخلاق و عدالت و ارزشها توسعه و پیشرفت را برای جوامع به ارمغان می آورد در حالی که در توسعه به شکل غربی مبتنی بر لیبرال دموکراسی جایی برای توجه به اخلاق، ارزش و معنویات وجود ندارد و به دلیل ماهیت مادی آن و کنارگذاردن معنویات و دین، پیشرفت و توسعه در زمینه های علم و صنعت و تکنولوژی پس رفت و عقب ماندگی در زمینه های اخلاقی و معنوی را به دنبال داشته است. در حقیقت آنچه غرب در سایه این توسعه و پیشرفت مادی بدان دست یافته است ساختن حیوانی متمدن است نه ساختن یک انسان متمدن. علاوه بر اینکه در حال حاضر، پدیده توسعه یافتگی در کشورهای توسعه یافته گرچه پیامدهای مثبت و ارزنده ای را در جهت رفاه انسان به ارمغان آورده است ولی مشکلات و چالش های فراوانی را نیز به دنبال داشته است که در این راستا به گوشه ای از مشکلات موجود در کشور آمریکا به عنوان کشوری که مظهر تمدن و توسعه غربی است،‌ می پردازیم تا زوایا و پیامدهای توسعه به شکل غربی به خوبی آشکار گردد؛ «واقعیت این است که آمریکا ثروتمندترین کشور دنیاست، همچنین این کشور در مجموع بیشترین منابع قدرت جهان را از نظر سیاسی، نظامی، امنیتی، اطلاعاتی و تکنولوژیکی در اختیار دارد، اما با این حال با مشکلات و چالش های فراوانی روبرو است که بیانگر ضعف و ناکارآمدمی نظام لیبرال دموکرات در اداره امور کشور و نشانگر این واقعیت است که نمی توان چنین مدلی را به عنوان الگویی برای توسعه و پیشرفت سایر جوامع برگزید به عنوان نمونه هر چند براساس تصور رایج، آمریکا کشوری است که حاکمیت در آن با طبقه متوسط است اما برخلاف تبلیغات رسانه ای ایالات متحده به آمارهای وجود حاکی از این واقعیت اند که حقوق اساسی انسان ما در این کشور پایمال می گردد و درصد فقر به شدت افزایش یافته است به طوری که در سال 2002، 6/34 میلیون نفر یعنی 1/12 درصد از کل جمعیت آمریکا زیر خط فقر بوده اند( این میزان در میان سیاه پوستان 24درصد بوده است) نابرابری درآمدها در آمریکا در سال2000 بیشترین مقدار را داشته و 5درصد از ثروتمندترین خانوارها،‌ درآمدشان 6برابر 20 درصد فقیرترین خانوارها بوده است. گورو یدال یکی از برجسته ترین نویسندگان آمریکایی در این زمینه می نویسد: « در آمریکا یک درصد از جمعیت کشور 60درصد از ثروت کشور را در دست دارند و تنها 20درصد از مردم آمریکا از صعود بدون توقف سهام بورس «دال استریت» سود می برند ولی تصریح می کند که 80 درصد مردم آمریکا وضعیت اقتصادی خوبی ندارند.» همچنین وضعیت بهداشت و مراقبت های پزشکی در ایالات متحده در سطحی پایین از دیگر کشورهای پیشرفته سرمایه داری قرار دارد. امروز 45 میلیون آمریکایی بدون بیمه پزشکی و بهداشتی هستند. بر اساس معتبرترین آمار که توسط دو استاد دانشگاه به نام های دیوید هیملاشتاین و استفی و لهدلر انجام شده، تقریبا یک صد هزار نفر سالانه در ایالات متحده به دلیل کمبود مراقبت های مورد نیاز درمانی می میرند. از نظر آموزش و پرورش نیز طبق آمار دولت بیش از 25 درصد مردم آمریکا بی سواد محسوب می شوند زیرا توانایی نوشتن و خواندن مطالب مربوط به احتیاجات روزانه را ندارند. در حالی که وضعیت آموزشی این کشور نیز از نظر کمی و کیفی با چالش های جدی روبرو بوده و سیر نزولی دارد، پدیده هایی همچون خشونت، جنایت، اعتیاد و از هم گسیختگی معنوی و اخلاقی که دامنگیر دانش آموزان و دانشجویان شده مسیر صعودی خود را به سرعت طی می کند همچنین از نظر امنیتی میزان جرم و جنایت در این کشور به حدی است که بیش از دو میلیون آمریکایی در زندان و بازداشتگاه ها به سر می برند و در حال حاضر از هر 150 نفر شهروند آمریکایی یک نفر در زندان به سر می برند. ارمغان شوم مادی گرایی افراطی و دوری از معنویت، آسایش و امنیت را از جامعه آمریکا بوده است. اینها تنها گوشه ای از چالش ها و مشکلاتی است که کشور آمریکا با آن روبرو است و این حقیقت را آشکار می سازد که لیبرال دموکراسی علی رغم ادعاهای خود در تأمین سعادت بشر تنها توانسته منافع، رفاه مادی و امنیت طبقه ای خاص- در درون کشورهای لیبرال دموکرات- و جوامعی معدود در سطح جامعه جهانی را به قیمت نادیده گرفتن سایر نیازهای انسان و واقعیات جهان و با استثمار و استعمار سایر طبقات و کشورهای دیگر تأمین نماید و عدم توانایی لیبرال دموکراسی در پاسخ گویی به نیازهای اساسی بشر و مهار بحران های گسترده جوامع غربی، به خوبی مبین ناکارآمدی این نظریه است(محمدی، علیرضا، درآمدی بر چالش های لیبرال دموکراسی، مجله معرفت، شماره102، ص112 و 114) و نمی توان آن را به عنوان الگویی برای توسعه برگزید. افزون بر این توسعه کشورهای غربی مبتنی بر استثمار فرهنگی، اقتصادی و انسانی سایر کشورها بوده است که این خود پارامتری منفی در این زمینه محسوب می شود. بنابراین توسعه یا مدل غربی و مبتنی بر چارچوبهای فرهنگ غربی را نمی توان بدون تأمل در نقاط ضعف و قوت،‌ شرایط متفاوت جوامع مختلف و امکانات موجود در هر جامعه پذیرفت و به تقلید کورکورانه از آن پرداخت بلکه با عنایت به جنبه های انسانی توسعه باید پیشرفت در زمینه مسائل اخلاقی و معنوی جامعه،‌ که مؤثرترین عامل ایجاد آرامش روح و روان بشر است،‌ مد نظر قرار گیرد، این مهم، تنها در سایه پایبندی به دین و شناخت صحیح آن امکان پذیر است.(خلیلیان، محمدجمال، اسلام و توسعه، قم: مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه قم، 1381، ص4)برای اطلاع بیشتر به منابع زیر مراجعه شود:- توسعه جهان سوم و نظام بین الملل، محمود سریع القلم، نشر سفیر، 1375- مدارهای توسعه نیافتگی در اقتصاد ایران، حسین عظیمی، تهران: نشر نی 1371- توسعه اقتصادی در جهان سوم، مایکل تودارو، ترجمه غلامعلی فرجادی، تهران: انتشارات برنامه و بودجه- توسعه و مبانی تمدن غرب، سید مرتضی آوینی، نشر ساقی- انقلاب اسلامی ایران، جمعی از نویسندگان، قم: نشر معارف، 1384، بررسی شاخصه های توسعه یافتگی در ایران ص217 تا 233 .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image