پیامبر اکرم ص / وحی، نبوت و عصمت / اسراء و معراج /

تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

لطفا ترجمه‌ی روان از روایت ذیل را بیان نمایید و مشخص نمایید فاعل فعل «تلی» در این روایت کیست؟ «رایت ربی فی احسن صورة، و قال: فیما یختصم الملأ الأعلی یا محمد؟ فقلت: انت اعلم ربی مرتین، فقال صلوات الله علیه: فوضع الله کفه بین کتفی فوجدت بردها بین ثدیی فعلمت ما فی السموات و ما فی الارض. ثم تلی هذه الآیه «وَکَذَلِکَ نُرِی إِبْرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ».


خدای متعال در قرآن کریم روش‌های گوناگون ارتباط و سخن‌گفتن خود با پیامبران(ع) را برمی‌شمارد:[1]«و هیچ بشرى این توانایی را ندارد که خدا با او سخن گوید جز [از راه‏] وحی یا از فراسوى پرده و حجابى، یا فرستاده‌‌‌اى بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحى نماید».[2]در مورد سخن‌گفتن مستقیم خداوند با پیامبر اکرم(ص)، این سؤال مطرح می‌شود که منظور چنین سخن‌گفتنی چیست؟! آیا منظور، القای وحی به قلب ایشان است؟ که اگر این معنا مراد باشد، در مورد بیشتر پیامبران الهی صادق است: «ما به تو وحى فرستادیم؛ همان‌گونه که به نوح(ع) و پیامبران بعد از او وحى فرستادیم»،[3] و یا این‌که منظور از صحبت مستقیم خدا با پیامبر(ص)، تجلی خداوند و ایجاد صوت است؟ همان‌طور که خداوند بر حضرت موسی(ع) در طور سیناء تجلی نموده و با او سخن گفت.[4]گفتنی است؛ سخن‌گفتن مستقیم خداوند با پیامبران بدین معنا نیست که آنان، خدا را ببینند، بلکه مقصود این است که جبرئیل در این میان واسطه نباشد؛[5] چرا که بنابر دلایل قطعی عقلى و نقلی، خداوند دارای جسم نیست؛ بنابر این، دارای مکان هم نبوده و نمی‌توان برای او مکانی را مشخص کرد.[6]اما برخی از روایات وجود دارند که به ظاهر با این عقاید سازگار نیستند که یا نباید آنها را پذیرفت و یا معنایی کنایی برای آنها در نظر گرفت.در یکی از این روایات که در منابع اهل‌سنت نقل شده است، ابن عباس می‌گوید که پیامبر(ص) فرمود: «خداوند را با بهترین چهره‌اش دیدم و او فرمود: ای محمد! گفتم: «لبیک و سعدیک». پرسید: در ملأ اعلی (فرشتگان الهی) درباره‌ی چه چیزی گفت‌وگو می‌کردند؟[7] گفتم: نمی‌دانم. پس [کف] دست (قدرت) خود را بین دو کتف من قرار داد؛ به گونه‌‌ای که خنکی آن‌را در سینه‌‌هایم حس کردم و به دنبال آن بود که نسبت به هر چیزی که در آسمان‌ها و زمین قرار دارد، آگاه شدم. از این رو دوباره فرمود: ای محمد! عرض کردم: لبیک و سعدیک. پرسید: در ملأ اعلی(فرشتگان الهی) درباره چه چیزی گفت‌وگو می‌‌کردند؟! گفتم: درباره درجات و کفارات و پیاده به نماز جماعت رفتن و هنگام سختی‌ها وضوی کامل گرفتن و بعد از هر نمازی منتظر نماز بعدی ماندن! هر کسی که بر این امور مداومت داشته باشد در زندگی‌اش خوشبخت خواهد شد و سعادت‌مند از دنیا خواهد رفت و میزان گناهان وی به اندازه‌ی زمانی خواهد بود که از مادر متولد شده است.[8]در برخی از نقل‌ها سپس پیامبر(ص) این آیه را برای ابن عباس تلاوت نمود: «وَکَذَلِکَ نُرِی إِبْرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ»؛[9] و این چنین، ملکوت آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم(ع) نشان دادیم (تا به آن استدلال کند،) و اهل یقین گردد.[10]این روایت با برخی تغییرات و با عبارات مختلف در منابع گوناگون اهل‌سنت و نیز برخی منابع شیعی - با اشاره‌ای به مقام و جایگاه حضرت على(ع) و خلافت و ولایت ایشان - نقل شده است.[11] اما همان‌گونه که گفته شد، در صورت پذیرش این روایات، آنچه در آنها آمده کنایه از آن است که خداوند بر پیامبر اکرم(ص) تجلی نموده و به صورت مستقیم و بدون واسطه‌ی فرشته وحی سخن با حضرتشان سخن می‌گفت، نه آن‌که به واقع خداوند چهره و دستانی داشته و پیامبر(ص) با ابزار مادی پروردگار خویش را احساس نماید. .

اسلام کوئست

مرجع:

ایجاد شده در 1400/12/23



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image