کلام /

تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

آيا خداوند جوهر دارد و يا اينکه داراي ماهيت است يا خير؟


ماهيت نزد حکما عبارت از پاسخ به پرسش ما هو؟ (آن چيست) و چيزي است که در پاسخ سئوال به «ما حقيقيه» گفته مي شود که پرسش از ذات اشياءست و بنابراين اطلاق بر حقيقت شيء مي گردد و آن چه شيئيت شيء بدان است را ماهيت مي گويند. در ممکنات به لحاظ آن که وجود در همه يکسان است، فلاسفه اختلاف را به ماهيات مي دانند و همين امور را سبب تمايز آن ها از يکديگر مي دانند به طوري که مي گويند در ذهن وجود عارض بر ماهيت مي شود. اما در مورد حق تعالي وجود عين ماهيت است نه عارض بر آن و اين اصل را تحت قاعده «الواجب ماهيته انيته» بيان مي کنند. پس در موجودات عالم دو حالت ممکن است يکي اينکه ماهيت عين وجود نباشد و ديگر آن که ماهيت عين وجود باشد. ممکنات همه در گروه اول و حق تعالي تنها در گروه دوم جاي مي گيرد. خداوند ماهيتش عين وجودش و وجودش همان ماهيتش است. پس او چيزي غير از وجود نيست. زيرا در تعريف ماهيت گفته شد ماهيت آن است که شيئيت شي ء به آن است. بنابراين حق نيز داراي هويّتي است ممتاز و مشخص از غير و هويتّش آن است که وجود او عين ماهيتش مي باشد نه زايد بر آن. اما اين ماهيت نه آن ماهيتي است که ما در مورد خود و اشياء اطرافمان مي شناسيم زيرا اين ماهيت ملازم با ماده و جرم بوده و خداوند از آن برّي است. فخر رازي در شرح خود بر اشارات در توضيح مطلب شيخ در مورد نفي ماهيت از واجب تعالي مي گويد: وجود خداي متعال اگر زايد بر ماهيت او باشد پس وجود او ممکن خواهد بود نه واجب. زيرا در اين فرض وجود او صفتي از صفات ماهيت او خواهد بود و تقرّر صفت بدون موصوف ممکن نيست. پس وجود حق تعالي نيازمند ماهيت او بوده و هر نياز مندي به غير ممکن الوجود است. پس ثابت مي شود که اگر وجود خداي تعالي زائد بر ماهيت او باشد ممکن الوجود خواهد بود و نيازمند علّتي. در نتيجه ماهيت او عين وجود اوست نه زائد بر آن. امّا در تعريف جوهر مي گوئيم: اشياء و موجودات خارجي (ماهيات) را هر گاه بررسي کنيم در مي يابيم که بعضي موجودات مستقل بوده و بعضي ديگر مستقل نبوده و قائم به غيرند. موجوداتي که مستقل بوده و در تقرّر وجودي نيازي به محل و موضوع ندارند همان جوهرند. و آن قسم ديگر را اعراض گويند. پس جوهر ماهيتي است که اگر در خارج يافت شود در موضوعي قرار نمي گيرد. چون بيان شد خداوند ماهيت به معناي ماده و جرم و لوازم ماده و آثار ماده را ندارد به همين دليل نيز جوهر نيست. جوهر از خواص ماهيات و ممکنات است. پس محدود، ناقص و مرکب است و حق تعالي از همه اين امور مبرا است. (باز هم بر اين نکته تأکيد مي شود ماهيت او همان وجود اوست نه چيزي غير از آن در حالي که در ممکنات، ماهيت چيزي غير از وجود است). البته ديدگاه ديگري هم وجود دارد مبني بر اين که خداوند هم داراي ماهيت است به اين معنا که به هر حال ذات واجب هم چيزي است البته نه مانند ساير اشياء و به کارگيري لفظ ماهيت درباره او منعي ندارد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image