تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه
با سلام، فرقه دروزیه انشعابی از مذهب اسماعیلی است، در نیمه اول قرن پنجم پا به عرصه وجود نهاد. این مذهب خیلی زود رواج پیدا کرد. و علّت آن هم تلاش شبانه روزی بزرگان و داعیان نخستین این فرقه می باشد. که افزون بر 150 نفر بودند. آنان مکتب دروزی را از دو جنبه دینی و سیاسی توسعه بخشیدند.[1] بزرگترین داعیان دروزی عبارتند از: حمزة بن علی بن احمد زوزنی (لبّاد)، حسن بن حیدرة فرغانی (اخرم) و محمد بن اسماعیل درزی (انوشتکین).[2] نام فرقه از محمد درزی گرفته شده است. در عین حال بسیاری از مورخین آغاز دعوت را از حمزه می دانند. دروزیان نیز وی را مؤسس مذهب خویش و محمد درزی را از پیروان وی می دانند که از مسیر وی منحرف و مورد انتقاد حمزه قرار گرفت، از این سبب دروزیان وی را مورد انتقاد قرار داده و لعن و نفرین می نمایند.[3] حمزة بن علی در «زوزن» خراسان از توابع شهرستان خاف در سال 375، همان روزی که حاکم در مصر به دنیا آمد، متولد شد و چون ولادت او در شب پنجشنبه بوده است، دروزیان نماز هفتگی خویش را در این شب به جای می آورند، وی در بیست سالگی رهسپار مصر می گردد و از خادمان مخصوص دربار حاکم بأمرالله می شود و چون از هوش و زیرکی بالایی برخوردار بوده با مطالعه کتب، خود را برای آینده مهیا می کند. وی با نزدیکی به حاکم موفق می گردد تا اعتماد وی را به خود جلب نماید. آغاز فعالیّت حمزة بن علی را به عنوان یکی از داعیان دعوت جدید سال 408 هجری می دانند، وی در مسأله ای که به حاکم بامرالله نوشته،بر الوهیّت و خدای وی تصریح کرده و گفته است: «از بنده و برده امیر مومنان، حمزة بن علی بن احمد، هدایتگر گروندگان و انتقام گیرنده از مشرکان به شمشیر امیر مؤمنان و هیبت حکومت او که هیچ معبودی جز او نیست.»[4] وی در سایه حمایت حاکم توانست داعیانی گرد آورد که برای اعلان دعوت جدید در خفا به توافق برسند و تا فرمان از او نرسیده باشد، از ابراز آن خود داری کنند. ولی از آنجا که محمد درزی پیش از موعد از اسرار دعوت جدید پرده برداشته بود، حمزه مجبور شد دعوتش را علنی سازد، سرانجام داعیان فاطمی بر ضد حمزه شوریدند و سپاه ترکان را به کمک خواندند، حمزه در قصر پنهان شد و از آنجا به وادی تیم در شام گریخت.[5] حمزه از موقعیّت خاصی نزد دروزیان برخوردار است و از وی به القاب امام قائمه الزمان، هدی المستجیین، المنتقم من المشرکین، علة العلل، العقل الکلی، و ... یاد می کند.[6] یکی از داعیان دروزی حسن بن حیدرة فرغانی، معروف به اخرم است که از وی اطلاع زیادی در دست نیست، او در سال 409 قمری پس از پنهان گشتن حمزه ظهور کرد و به ترویج اندیشه های وی پرداخت و سرانجام بدست یکی از اهل سنت به همراه سه تن از پیروانش کشته شد. حاکم بأمرالله قاتل وی را اعدام کرد و اخرم را با تشریفات رسمی به خاک سپرد، اهل سنت نیز قاتل او را با احترام تشییع و دفن کردند.[7] سومین داعی دروزیان محمد بن اسماعیل است. وی اصالتاً از مردم بخارا بود، در سال 407 یا 408 به مصر آمد و با حاکم ارتباط برقرار نمود و این اندیشه را برای حاکم خوب جلوه داد که ادعای خدای کند. احتمالاً حاکم نیز به صورت پنهانی با این اندیشه وی موافقت کرد و بی آنکه خود بدین امر دامن زند، به او اجازه داد به گسترش این اندیشه بپردازد. سرنوشت محمد درزی کاملا مشخص نیست، برخی اعتقاد دارند که او در سال 410 هجری درگذشت، آنان بدین اشاره دارند که قتل او نتیجة توطئه های حمزة بن علی نزد حاکم بود که او را وا داشت، فرمان قتل وی را صادر کند.[8] یکی دیگر از بنیانگذاران مذهب دروزی اسماعیل بن حامد تمیمی داماد حمزه است که در رتبه بعد از او قرار دارد. و القاب نفس، ادریس زمان مشهور است، گویا حمزه بر داماد خود اعتماد کامل داشت و مأموریت های مهم را به عهده او می گذاشت.[9] از دیگر رهبران این فرقه می توان به علی بن احمد سموقی، معروف هب ضعف و بهائ الدین اشاره نمود که بعد از حمزه در نشر و گسترش مذهب دروزی بیشترین نقش را داشته است.[10] امروزه جامعه دروزی به دو بخش یا طبقه تقسیم شده است: 1. طبقة عقّآل (عاقلان) که همان عالمان دینی می باشد در رأس آنها «شیخ عقل» است، فعلاً شیخ عقل این طائفه محمد ابو شقرا است. 2. طبقة جهّال یا مردم عادی که گروه اکثریت جامعة دروزی را تشکیل می دهد، رهبری دینی این طایفه با شیخ عقل و رهبری سیاسی با شخص دیگری است. در حال حاضر ولید جنبلاط، فرزند کمال جنبلاط رهبری سیاسی این فرقه را در لبنان بر عهده دارد.[11] بنابر آنچه گذشت مؤسسین فرقه دروزی عبارتند از: حمزه بن علی زوزنی، حسن فرغانی و محمد بن اسماعیل درزی، و امروزه رهبری مذهبی آنها را شخصی بنام محمد ابوشقرا و زعامت سیاسی را ولید جنبلاط به عهده دارند. پی نوشتها:[1]. ایمانی، علیرضا، اسماعیلیه، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چاپ اول، 1380ه ، ص543. [2]. ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، قم، مرکز جهانی، چاپ اول، 1370، ص312. [3]. نصر، مرسل، الموحدون الدرز فی الاسلام، بیروت، دار الاسلامیه، چاپ اول، 1996م، ص33. [4]. فرق و مذاهب کلامی، به نقل از تاریخ اندیشه کلامی در اسلام ج2، ص493. [5]. اسماعیلیه، ص555. [6] . همان، ص556. [7]. همان. [8]. فرق و مذاهب کلامی، ص312. [9]. غالب، مصطفی، الحرکات الباطنیه فی الاسلام، بیروت، دار الاندلس، چاپ اول، 1416ق، ص251. [10]. اسماعیلیه، ص558. [11]. همان.معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. فرهنگ فرق اسلامی، جواد مشکور. 2. تحقیق جدید در تاریخ و جامعه دروزیان، احمد نمایی. به نقل از اندیشه قم، مرکز پاسخگویی به شبهاتزندگینامه: سمیر سامی قنطار (۱۹۶۲- )اما در رابطه با سمیر قنطار گفتنی است:سمیر قنطار قدیمیترین اسیر لبنانی دربند رژیم صهیونیستی می باشد که در سال ۱۹۶۲ میلادی در روستای عبیه الجملیه در حومه بیروت لبنان به دنیا آمد. خانواده وی از مبارزان لبنانی و با گرایش چبگرایانه بودند و سمیر به دلیل فعالیتهای مبارزاتی خانواده در سن چهارده سالگی به جبهه آزادی بخش فلسطین پیوست و در سال ۱۹۷۸ در حین اجرای عملیاتی در مرز لبنان و فلسطین دستگیر و به مدت یازده ماه زندانی شد.سمیر قنطار چند ماه پس از آزادی، مجدداً فعایتهای چریکی خود را آغاز کرد. وی در سال ۱۹۷۹ طراحی یک عمیات گرگانگیری از سربازان اسرائیلی را به عهده گرفت.در این عملیات که ۲۲ آوریل همان سال اجرا شد، سه مبارز دیگر او را همراهی میکردند. قرار بود آنها با قایق به شهر نهاریا نفوذ کرده و گروگانگیری کنند.این عملیات انجام و آنها سه نفر را به گروگان گرفتند اما نیروهای اسرائیلی به تعقیب آنها پرداختند. در خلال این تعقیب و گریز، دو تن از همراهان سمیر یعنی عبد المجید أصلان، منهنا المؤید کشته و سمیر قنطار به همراه همرزم دیگرش، احمد الأبرص دستگیر میشوند.پس از دستگیری قنطار، اسرائیل ادعا میکند سمیر و همرزمانش بعد از درگیری با نیروهای پلیس وارد خانه یکی از شهروندان اسرائیلی به نام هاران شده و پدر و دختر چهارساله خانواده را ربودند. اسرائیلیها مدعی شدند که قنطار در خلال فرار گروگانهای خود را به قتل رسانده است. از این روی دادگاه اسرائیل در سال ۱۹۸۰ برای قنطار ۵۸۲ سال حبس صادر کرد. پنج سال بعد احمد ابرص در تبادل اسرا آزاد شد اما اسرائیل هرگز حاظر به معاوضه قنطار نشد. لبنانیها به سمیر سامی قنطار لقب عمید اسری العرب دادهاند که معنای آن ارشد زندانیان عرب است. وی با سابقهترین اسیر عرب در زندانهای اسرائیل بود و در طول سالیان اسارت بارها عامل اعتصابهای غذا و برنامههای اعتراضی به دلیل شرایط بد زندانهای اسرائیل بود.وی در زندان قصد آن کرد که ادامه تحصیل دهد و سرانجام بعد از یک اعتصاب غذای نوزده روزه در سال ۱۹۹۲ توانست اجازه تحصیل بدست آورد. وی توانست در سال ۱۹۹۷ از دانشگاه تلآویو در رشته علوم اجتماعی فارغالتحصیل شود.حزبالله لبنان بارها تلاش کرد تا طی مبادله اسرا او را آزاد کند اما هر بار اسرائیل زیر بار این مبادله نرفت تا اینکه در تیر ماه سال ۱۳۸۷ و پس از طی فرایند طولانی مذاکرات حزبالله و اسرائیل که به صورت غیر مستقیم و با وساطت سازمان ملل به رهبری آلمان انجام شد، قرار بر این گرفت که سمیر نیز در قبال تحویل جنازه تعدادی از سربازان اسرائیلی آزاد شود. و در نهایت تبادل اسرا در ۲۶ تیر مصادف با ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۸ انجام شد. و سمیر قنطار نیز آزاد شد.(ر.ک: سایت همشهری آنلاین) .
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.