فلسفه خلق گیاهان انگل و چیزهایی که نماد بدی و نادرستی هستند چیست؟

1ـ واژه ی انگل در زیست شناسی یک واژه ی منفی نیست؛ موجود انگل موجودی را گویند که در بدن یک موجود دیگر زندگی می کند. مثلاً صدها گونه باکتری در بدن انسان زندگی می کنند، که برخی از آنها برای بدن ما لازم هستند؛ به نحوی اگر نباشند، ما چند روزی بیشتر زنده نمی مانیم؛ چون تعداد زیادی از باکتری های انگل، در هضم غذا به بدن ما کمک می کنند. همچنین بسیاری از باکتری ها بر روی گیاهان زندگی می کنند و به بقای آنها کمک می کنند. پس واژه ی انگل بار منفی ندارد. در اجتماع انسانی، اگر انسانی خودش کار نکند و جیب دیگران بخورد و سر بار دیگران باشد، او را موجودات انگل تشبیه کرده و او را انگل می نامند. و از آنجا که این گونه افراد، نزد انسانها یک موجود نامطلوب شمرده می شوند، باعث شده اند که واژِه ی انگل نیز بار منفی پیدا کند. مثل واژه ی مزخرف که در اصل به معنی مطلب نوشته شده با آب طلا است، امّا از بس گفتار بی ارزش پادشاهان را با طلا نوشته اند، به مرور زمان، واژه ی مزخرف به معنی سخن بی ارزش شده است. هیچ گیاهی بد و شرّ نیست؛ بلکه هر کدامشان برای خودش موجودی است مثل دیگر موجودات، که برای آنها فوایدی هم موجود است. بسیاری از گیاهان انگل هم در حقیقت از گیاهان دارویی و بسیار پر فایده اند. هر گیاهی برای خودش منبع تغذیه ای دارد، مثل حیوانات و انسانها که منبع تغذیه دارند. برخی گیاهان از خاک تغذیه می کنند، برخی دیگر از آب تغذیه می کنند، برخی گیاهان نیز گوشتخوار هستند و از حشرات تغذیه می کنند، برخی گیاهان هم از گیاهان دیگر دیگر تغذیه می کنند که آنها را گیاه انگل می گویند. همینطور در حیوانات هم برخی ها گیاهان را می خورند، برخی حیوانات هم دیگر حیوانات را می خورند. امّا انسان، او هم خاک را می کاود و معادنش را استخراج می کند، هم از گیاهان استفاده ی غذایی می برد، هم حیوانات گوناگون را می خورد. لذا اگر بنا باشد که موجودی را به خاطر استفاده ی غذایی از موجود دیگر، بد بدانیم، در آن صورت، انسان بدترین موجود عالم خواهد بود. امّا واقع مطلب این است که موجودی را به خاطر خوردن موجودات دیگر نمی توان بد دانست. 2ـ چیزهای دیگری هم که نماد بدی هستند، توسّط انسانها به عنوان نماد انتخاب شده اند، و الّا خودشان بد نیستند. مثلاً مار هم یک موجود زنده است مثل دیگر موجودات، که زهر خود را صرفاً برای دفاع از خود و برای شکار استفاده می کند. عقرب نیز همین گونه است. گرگ هم گوسفندان را به عنوان غذا شکار می کند از سر بدجنسی. امّا انسانها عادت دارند که هر چیزی را که به خودشان ضرری می زند، بدنام کنند. تعداد گرگ و مار و عقربی که توسّط انسانها کشته می شوند، هزاران برابر انسانهایی هستند که توسّط گرگ و مار و عقرب کشته می شوند. و جالب اینجاست که گرگها و مارها و عقربها، صرفاً برای دفاع از خودش به یک انسان حمله می کنند در حالی که خیلی از انسانهایی که این موجودات را می کشند یا بی دلیل می کشند یا برای تفریح و سرگرمی. بشر بی دفاعترین موجود عالم است. نه سرعت زیادی دارد، نه قدرت زیادی دارد، نه بویایی قوی دارد، نه شنوایی قوی دارد، نه شاخ دارد، نه دندان تیزی دارد، نه جهت یابی خوبی دارد، نه ... . تنها ابزار قوی او، هوش است. لذا اگر حیوانات بخواهند نسل انسان را منقرض کنند، در عرض یک روز می توانند؛ بخصوص در قرنهای گذشته که بشر ابزار چندانی برای دفاع از خود نداشت، این کار برای حیوانات آسان بود. امّا شگفتی خلقت در این است که اکثر حیوانات از انسانها می ترسند و سعی می کنند جلوی چشم انسان ظاهر نشوند؛ یا به محض دیدن انسان فرار می کنند. جای شگفتی است که مثلاً گوزنها اگر شیری را در صد متری خود ببینند فرار نمی کنند، بلکه با احتیاط به غذا خوردن خود ادامه می دهند؛ امّا اگر یک انسان را در پانصد متری هم ببینند فرار می کنند. چرا؟ چون می دانند که شیر، بی دلیل حمله نمی کند، بلکه فقط وقتی گرسنه ااست شکار می کند؛ امّا انسان، حتّی برای تفریح هم حیوانات را می کشد. حتّی ثابت شده که گاه برخی حیوانات مثل خرس یا پلنگ از ترسشان به انسان حمله می کنند. چون به تجربه دیده اند که وقتی از دست انسان فرار می کنند کشته می شوند. خلاصه آنکه اگر حیوانات می خواستند انسان را منقرض کنند می توانستند، ولی طوری خلق شده اند که از این انسان ضعیف بترسند. امّا انسان تا کنون نسل صدها گونه حیوان را منقرض نموده است. حال انصاف دهید! آیا شرّتر از انسان و موذی تر از انسان، موجود زنده ای را می شناسید؟ کدام موجود زنده است که برای تفریح یک موجود دیگر را بکشد؟ شگفت انگیزتر آن است که این انسان، حتّی همنوعان خودش را هم بی رحمانه می کشد. تعداد انسانهایی که به دست دیگر انسانها کشته می شوند، هزاران هزار برابر آن انسانهایی هستند که توسّط حیوانات کشته شده اند. بلکه تعداد انسانهایی که از زمان آدم(ع) تا به امروز توسّط حیوانات کشته شده اند، با تعداد انسانهایی که در عرض یک سال در جنگ جهانی دوم کشته شده اند، برابری نمی کند. آمریکایی ها فقط در عرض یک روز، 150 هزار نفر را در ژاپن قتل عام نمودند. امّا همین موجود وحشی تر از هر وحشی، حیواناتی چون مار و عقرب و گرگ و کوسه و ... را نماد بدی و شرارت معرّفی می کند. 3ـ خداوند متعال انسان را برای چه خلق نموده؟ برای اینکه شرار کند؟ یقیناً نه؟ انسان هم می تواند شرور باشد هم می تواند موجودی متعالی باشد. لذا خدا انسان را شرّ و بد نیافریده، بلکه خودش راه شرارت و بدی را انتخاب نموده است. خدا جنّی به نام حارث را هم خلق نموده بود تا مثل دیگر جنّها خدا را عبادت کند، و او شش هزار سال عبادت نمود؛ امّا در نهایت راه شیطنت را در پیش گرفت و ابلیس و شیطان نام گرفت. در بین حیوانات نیز حیوانی برای بد بودن خلق نشده، بلکه هر حیوانی خیر است؛ و اگر دیگر موجودات را می خورد، صرفاً به عنوان غذا می خورد نه از سر شرارت و جنایتکاری. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25

لینک کوتاه