تربیت فرزند /

تخمین زمان مطالعه: 23 دقیقه

با وجود بی حجابیهایی که در جامعه رایج است چطور می توانم دخترم و پسرم را افرادی خوب و سرباز امام زمانی بار بیاورم کمکم کنید


خواهر گرامی، سوال شما نشانگر ذهنی منطقی است که به تطبیق رفتارها با چارچوبهای دینی، منطقی و روانشناختی اهمیت می‌دهد. امیدواریم راهنمای خوبی برای تصمیم گیری شما در این موضوع مهم باشیم. تعلیم و تربیت فرزند ، یکی از وظایف اساسی پدران ، مادران و معلّمان است و از اهمیّت فوق العاده ای برخوردار است. امانوئل کانت گفته است : از بین ابداعات بشر دو کار بسیار سخت است : یکی حکومت داری و دیگری تعلیم و تربیت. اینکه به دنبال کسب آگاهی بیشتر درباره تربیت فرزندان هستید، نشانی از ذهن منطقی و پویای شماست. به خاطر این ذهن زیبا به شما تبریک می گوییم.بدون شک نمی توان در چند سطر و چند مقاله به همه زوایای این سوال بسیار مهم پرداخت، زیرا چگونگی تربیت فرزند مبحث بسیار وسیع و گسترده و حساسی است و جوانب مختلفی دارد. با توجه به اینکه تربیت فرزند در کودکی اهمیت بیشتری دارد و به احتمال فراوان منظور شما نیز چگونگی تربیت کودک است، مطالبی را در دو بخش «اصول تربیت کودک» و «روش های تربیت» به صورت کلی خدمتتان ارائه می کنیم (چون سوالتان بسیار کلی است) و در انتها نیز کتبی را برای مطالعه بیشتر به شما معرفی خواهیم کرد، با این امید که مورد استفاده قرار گیرد.بخش اول؛ اصول تربیت کودک :1. اصل تکریم شخصیت کودککودک چون کودک است، نباید تحقیر شود و احساس بی­ارزشی و یا کم­ارزشی کند؛ هر­چند کودک بیشتر محتاج محبت است؛ ولی این بدان معنی نیست که شخصیت کودک نباید محترم شمرده شود کودکی که با ارزش قلمداد می­شود و شخصیت او محترم شمرده می­شود به احساس خود ارزشمندی دست می­یابد و کسی که برای خود ارزش قائل باشد خود را به زشتی­ها آلوده نمی­سازد؛ چرا که «من کرمت علیه نفسه لم­یهنها بالمعصیه کسی که برای خودش ارزش قائل است خود را به واسطه گناه خوار نمی­سازد.»[ مستدرک الوسائل، پیشین،ج11، ص339.] کرامت نفس محور و اساس اخلاق و تربیت اسلامی است و مهم­ترین راه آن تکریم انسان در دوران کودکی است. یکی از مهم­ترین نکات تربیتی که در تکریم شخصیت کودک باید مورد توجه قرار گیرد، جدی گرفتن احساسات کودک در هفت سال نخست زندگی است.2. انتظارات واقع بینانه ای از کودکانمان و خودمان داشته باشیموقتی والدین توقعات زیاد و یا زودتر از زمان لازم از کودک خود داشته باشند و یا انتظار کامل بودن را از فرزندان خود داشته باشند، در آن صورت مشکلاتی بروز پیدا خواهد کرد. مثلاً والدینی که انتظار دارند کودکشان همیشه مودب و شاد بوده و با آنان همکاری کند خود را در معرض یاس و مشکل با فرزند خود قرار می دهند. از کودک خود انتظار نداشته باشید کامل باشد. همه کودکان اشتباه می کنند اما بیشتر اشتباهات عمدی نیستند، پس انتظار نداشته باشد که فرزندی بدون ایراد داشته باشید، بلکه توقعات خود را بر اساس توانایی کودک خود تنظیم کنید تا د تربیت او دچا مشکل نشوید. 3. پدرها و مادرها از خودتان مراقبت کنیدگاهی پدرها یا مادر ها در روند مراقبت از کودکشان نیازها و خواسته های اساسی خود را فراموش می کنند. وقتی نیازهای شخصی شما از نظر داشتن ارتباط با دوستان، تفریح، مطالعه و نیاز به تنها بودن در زمانهای خاص برآورده شود پدر یا مادر بودن آسان تر می گردد. والد خوب بودن بدین معنی نیست که کودک بر زندگی شما تسلط داشته باشد. اگر نیازهای شخصی شما به عنوان یک بزرگسال برآورده شود صبور بودن، ثبات داشتن و در دسترس کودک بودن برای شما آسان تر می شود .4. آماده کردن یک محیط امن و مورد علاقه فراهم کردن محیطی امن برای کودکان کم سن موجب آرامش بیشتر شما در زمینه تربیت فرزندتان و جلوگیری از حوادث ناگوار خانگی می شود. با تغییر و جابجایی وسایل منزل بویژه، وسایلی که می توانند به کودک صدمه بزنند، این امکان را به کودک می دهید، در طول روز با امنیت بیشتری سرگرم باشد و شما آسوده تر باشید. کودکان نیازمند یک محیط جذاب هستند که فرصت های لازم را برای جست و جو، کشف، تجربه و رشد مهارتهای آنها فراهم می آورد. خانه ای که پر از اشیا جالب توجه می باشد، کنجکاوی کودک، رشد زبان و توانایی های هوشی او را تحریک خواهد کرد. همچنین می تواند کودک را سرگرم و فعال نگاه داشته و احتمال بدرفتاری او را کاهش دهد. کودکان به نظارت مناسب نیاز دارند، نظارت مناسب بدین معنی است که بدانید کودک کجاست و چه کاری انجام می دهد.(همان)5. تدریجی بودنتغییر رفتار در کودک به صورت تدریجی صورت می گیرد، بنابراین توقع نداشته باشید یک شبه رفتاری که مد نظر شما ست در فرزندتان ایجاد گردد، بلکه این کار نیاز به برنامه ریزی، صبر و حوصله و به کار گیری روش های مختلف دارد.6. شناخت ویژگی های کودکبرخی از بزرگتر ها گمان می کنند که کودک موجودی است با ویژگی های انسان بزرگسال که منتهی در اندازه های کوچک تر، به همین دلیل هیچ تفاوتی بین کودک و انسان بزگسال قائل نیستند. شناخت ویژگی های روانی کودک از اصول انکار ناپذیر تربیت کودک می باشد و تا زمانی که از ویژگی های کودک به صورت کامل اطلاع کامل وجود ناشته باشد نمی توان در تربیت او گام اساسی برداشت. در این زمینه مطالعه کتابهای روان شناسی رشد توصیه می شود. 7. همه جانبه بودن انسان کامل، انسان جامع الاطراف است، انسانی که در ابعاد گوناگون عقلانی ، اجتماعی ، عاطفی ، جسمانی و معنوی تربیت شده باشد. در تربیت کودک، باید افق دید خود را وسعت بخشیم و تک بعدی و گلخانه ای فکر نکنیم، چرا که در خارج از گلخانه پژمرده می شویم و از بین می رویم، بنابراین باید برنامه تربیتی خود را به گونه ای تنظیم کنیم که کودک در تمام زمینه ها به رشد کافی دست پیدا کند.9. درنظر گرفتن تفاوت های فردی تفاوت های فردی و اختلاف و استعدادها و گوناگونی انسان ها از مسائل اساسی در تربیت است که بدون توجه به آن تربیت صحیح محقق نمی شود. این اصل می گوید وقتی ظرفیت ها، استعداد ها، قابلیت های افراد متفاوت است دیگر نمی توان نسخه ای واحد برای همه صادر کرد و از همه انتظار یکسان داشت بلکه باید به خاطر ظرفیت و استعداد هر فرد از او تکلیف خواست .کودکان از نظر وراثت ، نوع خانواده، نوع ارتباطات، وضع اقتصادی، توانایی ها و تجربیات ، متفاوت از یکدیگرند، بنابراین مقایسه دو کودک با هم از اشتباهات بزرگی است که والدین می توانند انجام دهند.10. اصل محبت و استفاده از عواطف متربیمحبت نقش اساسی در طرز رفتار و سلوک انسان در زندگی دارد و آثار آن در یادآوری و تداعی اندیشه ها، بروز تمایلات و اعتقادات و همچنین در قلب و زبان و اندامهای دیگر ظاهر می گردد و می توان از صورت ابزاری نسبت به شیء مورد نظر جابجا شده و به هدف عالی تر یا پست تر منتقل گردید. نقش و اهمیت عواطف و انفعالات به حدی است که امام صادق در روایتی ایمان را منحصر در حب و بغض نموده است. طبق این اصل در جریان تربیت گاهی برای جلوگیری از اعمال ناشایست و یا انجام اعمال نیک باید از قدرت محبت به صورت بذل محبت یا حرمان محبت کمک گرفت و تغییر و تحولی که در نتیجه پیروی از این اصل در انسان به وجود می آید بسیار ژرف و بنیادی است.11. اصل عزتمقصود از اصل عزت آن است که باید کودک را عزیز دانست و مایه های عزت نفس را فراهم آورد. یکی از صفات خداوند «رب العزه» است این صفت نشانگر آن است که خداوند هم مالک و صاحب عزت و هم تدبیر گر عزت است. در اسلام شرافت و کرامت از حیثیات ذاتی انسان و از حقوق طبیعی او است که چون حق حیات در همه حال با او است و نباید از وی سلب شود اما همه انسانها عزتمند نیستند از میان آنان تنها کسانی که در پرتوی عقل به تقوا و ایمان راه می یابند از عزت بهره برده اند. چنانچه مربی بتواند با راهکارهای عملی غزت نفس متربی را افزایش دهد، خود متربی به صورت خودکار به سمت کارها و اعمال پسندیده سوق پیدا می کند.(همان)12. اصل حریتاز آنجایی که انسان اراده و اختیار دارد در انتخاب امور گوناگون آزاد است در تربیت نیز باید به این اصل توجه داشت و نمیتوان فرد را با اجبار و اکراه تربیت کرد. اساساً تربیت با میل و خواست متربی است نه با زور و تهدید. بنابراین باید خود فرد بخواهد و میل همراهی در تربیت در او ایجاد شود، که اگر همه عوامل فراهم شود مادامی که فرد رغبت و انگیزه نداشته باشد و با تربیت همگام نشود، تربیت در او محقق نخواهد شد.(همان) البته در برخی موارد در تربیت کودک استفاده از اجبار لازم است اما به هیچ عنوان مجبور ساختن کودک روشی همیشگی محسوب نمی شود و مربی باید برنامه تربیتی خود را به گونه ای تنظیم کند که رفته رفته از میزان اجبار کاسته شود و خود کودک با خواست و اراده خود اهداف تربیتی را انجام دهد.بخش دوم؛ روش های تربیت :روش کلی تربیت چیزی جز انس و عادت دادن کودک به داشتن صفات و رفتار پسندیده و رفع علاقه نسبت به رفتار ناپسند و صفات زشت نیست. در تربیت دینی انس به خداوند از طریق عادت دادن به عبادات و بیان اهمیت و نقش عبادت و داشتن صفات نیک و زشتی گناه و صفات رزیله مهمترین عامل تربیت است. در این راستا نماز خواندن خود والدین و وادار کردن کودک در سنین هفت سال به بعد به نماز و همراه بردن به مجالس دعا و ذکر اهل بیت(ع) و آموزش قرآن کریم و امور معنوی دیگر در تربیت دینی کودک تاثیر بسزایی خواهد داشت.روش های تربیت دینی1- در آموزش: در آموزش دینی شیوه ها و فنونی برای تربیت مطرح است که اهم آنها عبارت اند از : بحث کردن در مورد جهان و طبیعت و آفاق و انفس، دادن تذکر در موارد لازم و ضروری ( مثلاً دروغ کار زشتی است و ...) ، توجه دادن به خود و ابعاد وجود ی خود ، واداشتن به تفکر و تدبر در امور، تعقل و استدلال ، استفاده از تجارب شخصی ، سیاحت و زیارت اماکن و در سایه آن دادن آگاهی ، عبرت آموزی و ... درس های دینی نمی توانند صرفاً ذهنی باشند ! چون در آن صورت خشک و بی حاصل خواهند بود. باید در مواردی او را به تماشای زیبایی های آفرینش و مذهب و تعالیم آن جهت دهیم تا عظمت و قدرت آفریدگار در اعمال و روح او تجلی کند. به هرحال روش آموزش نباید به صورتی باشد که فکر و مغز او را تسخیر کند و او را به صورت برده ای درآورد. به همین نظر نباید کوشش در القای مطالب خشک و بی حاصل باشد ، بلکه عرضه و ارائه ی عمل و نمایاندن چهره واقعی مذهب در حیات خانوادگی و در موضع گیری های عملی مهم است. پس قدرت درک او را از طریق سؤالات بالا ببرید و قدرت تعمیم او را با این گونه پرسش ها تقویت کنید : زمین را که آفرید؟ درخت را که آفرید؟ آب را چه کسی به وجود آورد؟ آسمان را چه کسی ؟ و ... و سپس نتیجه بگیرید که : همه چیز را خدا آفرید. با پرسش های مکرر ، خدا را در ذهن کودک بزرگ و دوست داشتنی کنید؛ روح مذهب را در اعماق وجود او نفوذ دهید، و شک ها را از درون او بزدایید. آموزش ها به صورت سمعی و بصری و حتی لمس و درک باشد تا کودک را به خود آورد و او را قلباً به مکتب خود معتقد و علاقه مند سازد. 2- در پرورش : در پرورش مذهبی ، تکیه به مسائل و جنبه هایی است که اهم آنها عبارت اند از : احیای فطرتدر سرشت و ذات کودک جنبه هایی وجود دارند که فرد را به سوی تقوا و عدالت ، پاکی و صداقت وا می دارند. میل به پاکی و صفا در کودکان امری است که در همه جای جهان می توان از آن سراغ گرفت . ما در هیچ کجای جهان فردی را نمی شناسیم که در کودکی و خردسالی خواستار خیر و پاکی ، جوانمردی و صداقت نباشد و یا کمک به مظلوم مورد تحسینش قرار نگیرد .احیای فطرت ، خود گامی است به سوی رشد ، و در پرورش و سازندگی افراد نقشی فوق العاده دارد. در تربیت ، سعی بر این است که طفل را به فطرت ارجاع دهیم و داوری را از وجدان او بطلبیم و حظّ و بهره ی او را بر اساس آن قرار دهیم که فطرت و وجدانش تأیید می کند. در تربیت و سازندگی نسل ، سعی بر این است که تنها از حق طرفداری شود و به کودک نیز القاء گردد و عرضه حق دور از هر گونه شائبه ای و پیراسته از هرگونه مصلحت جویی باشد. اجازه دهیم که فطرتش سالم و دست نخورده باشد و به راستی و درستی و پاکی همچنان مأنوس و دوست دار فضائل باشد. تزریق محبت خداما باید کاری کنیم که کودک خدا را دوست داشته باشد . در این صورت است که او می تواند عامل به احکام خدا شود . در طریق وصول به این هدف ضروری است خدا را دوست داشتنی ، مهربان و بخشنده و صمیمی تر از پدر و مادر معرفی کنید.همچنین ضروری است این تصور در ذهن کودک مستقر شود که خدا او را دوست دارد و می خواهد او فردی ارزنده شود و خوشبخت و سعادتمند گردد. با کودکان لااقل تا شش سالگی باید دائماً از مهر و عنایت خدا و از لطف و کرامت او سخن گفت ، نه از خشم و غضب و جهنم و عذاب او. در طریق تزریق محبت خدا دردل کودک از هر وسیله حقی می توان استفاده کرد و داستانها و قصه هایی در این رابطه می توان ساخت ؛ البته باید درنظر داشت که تصور و سخن والدین درباره خدا در کودک مؤثر است . اگر آنان خدا را فردی خشمگین معرفی کنند یا رحیم ، در تلقی کودک مؤثر خواهد بود. ایجاد عُلقه به اولیای الهیکودک باید به اولیای دین، به رسول خدا و ائمه علیهم السلام و دیگر پاسداران مذهب علاقه مند باشد تا امر و نهی شان و راه و روششان در او اثر گذارد و شیوه های زندگی آنان را سرمشق قرار دهد. در طریق وصول به این هدف می توان از شیوه های گوناگونی استفاده کرد که یک نمونه ی آن ذکر داستان زندگی و شرح فداکاری و خدمات آنهاست .اصولاً کودکان نسبت به کسانی که جنبه اعجاب و تحسین آنها را بر می انگیزند و راه و روش قهرمانان را دارند علاقه مندند. اگر بتوانیم پیشوایان مذهب را به همان گونه ای که بودند بزرگ و عظیم معرفی کنیم و شرح ایثارگری های آنان را به زبان ساده و قابل فهم برای کودک بیان کنیم ، در طفل علاقه ای قلبی نسبت به آنها پدید آمده و دوستدار آنها خواهد شد و جنبه ی همانند ی وادارش می سازد که عملاً از راه و روش آنها تبعیت کند. ایجاد روحیه تعاون و تشکلدر پرورش مذهبی سعی بر این است که جنبه تولی و تبری را در او تقویت کنیم . آنچنان که ولایت اولیای حق و دوستداران مذهب را بپذیرد و از دشمنان دین بیزاری جوید. در عین دوست داشتن بشریت و خیر خواهی برای آنان ، ضروری است اولویت ها در جنبه خیررسانی برای او مطرح شود.سلسله مراتب کسانی که در معرض بهره مندی از حمایت افراد قرار می گیرند. عبارتست از والدین و خویشان ، همسایگان، افرادی که با ما هم کیش و برادرند و در مناصب گوناگون سرگرم خدمت و تلاشند و آنگاه ، دیگر انسانهایی که اهل کتابند و هم آنها که شاید حکمت و عقیده درستی ندارند ولی مزاحم کسی هم نیستند. روحیه سازماندهی و تشکل در کودکان باید قوی شود آنچنان که در سایه ی یاری ها و همراهی ها ، وحدت و الفتی حاصل شود و افراد به کمک هم و با تمرکز ، وحدت و قدرت بتوانند در سطح ملی و بین المللی کارهای مهمی را انجام دهند . و یا به تعبیری که رسول خدا (ص) دارد همه چون یک دست و یک قدرت در برابر بیگانه گردند. فنون و ابزار لازم1- در جنبه ابزار: وسایل وابزار تربیت در این راه بسیار و برخی از آنها عبارت اند از: داستان ها : منظور داستان های مربوط به پیشوایان مذهب است که ذکر آن ضمن بالا بردن سطح فکر و معرفت کودکان سبب ایجاد عُلقه ( دلبستگی ) و تلاش برای همانندی هم خواهد بود. شما به همراه داستان و شرح حال و زندگی اولیای مذهب می توانید معارف و مباحثی را به کودک القاء کنید. محافل و مجامع: قرار دادن کودک در جو مذهبی مثل مساجد و محافل، جلسات مذهبی ، اجتماعات سالم دینی در رشد و پرورش دینی آنها بسیار مؤثر است . کودکان ما از حدود سه سالگی چنین آمادگی را دارند و در ضمن آن به فراگیری آیات و دعا و برنامه ها می پردازند. طفل از همراهی با پدر برای رفتن به مسجد و مجلسی خوشحال می شود و به مسائل مذهبی با علاقه گوش می کند. از حدود هشت سالگی دوست دارد عضو سازمان مذهبی شود و به خاطر آن احساس غرور می کند. رفتارهای مذهبی جمعی : برگزاری نماز جماعت ، تربیت گروه سرودهای مذهبی و مشارکت دادن کودک در آن ، خود از مسائل مورد علاقه کودک است . دکلمه ، نمایش ، عبادت های جمعی ، آوازهای مذهبی به صورت گروهی در تربیت مذهبی کودکان بسیار مؤثر است و موجباتی را برای رشد مذهبی ، صفا و اخلاص فراهم می آورد ؛ اگر چه برخی از آنها برای خوشایند دیگران صورت گیرد. منطق و استدلال : به کار بردن منطقی کودک پسند ، و بیان مسئله به زبانی که کودک را اقناع کند خود در رشد مذهبی او مؤثر است . برنامه ها باید به صورتی منسجم و هماهنگ باشند، طوری که به کودک نظمی فکری بدهند ، برای طفل قابل درک و فهم باشند و او را درحد توان فکری قانع سازند. و البته فراموش نخواهیم کرد که تفکر منطقی در کودکان از حدود هفت سالگی ظهور کرده و تدریجاً رشد خواهد کرد. فرصت ها: در جریان زندگی و در مسیر آن گاهی فرصت هایی پدید می آیند که دقایق آن برای مربی غنیمت و کل آن به صورت ابزار و وسیله ای در اختیار است. در جامعه اسلامی ما جشنها ، وفات ها ، اعیاد و مراسم بسیارند. دراین فرصت ها می توان بحث هایی را ترتیب داد و ضمن آن از مسائل اسلامی ، از راه و رسم حیات اسلامی ، از اخلاق و عادات مذهبی سخن گفت و بذر رفتار اسلامی را در نهاد کودک کاشت. 2- در جنبه فنون : در این جنبه ها نکات و شرایط متعددی مطرحند که ذکر همه آنها در این مختصر میسر نیست، آنچه با رعایت اختصار دراین رابطه می توان ذکر کرد عبارتست از : - ارائه الگو: ما ناگزیریم دراین رابطه بیشتر حرف بزنیم از آن بابت که نقش الگو ها در رنگ دادن زندگی کودک سرنوشت ساز است. اصولاً تربیت ، و به ویژه تربیت دینی بر اساس دستورات عملی و مدل هایی خواهد بود که والدین و مربیان به کودک عرضه می کنند. طفلی که رفتاری را از والدین خود ببیند از آن تبعیت خواهد کرد، خواه رفتاری سالم باشد وخواه ناسالم . جنبه تبعیت از الگو درهمه ی سنین مهم است و در شش تا دوازده سالگی دارای نقشی قوی تر از دیگر سنین است . البته فراموش نخواهیم کرد که تصور کودک چهار ساله از پدرش این است که او قدرت مطلق است، همه چیز را می داند و هرچه را که انجام می دهد درست است. به همین نظر است که ما توصیه می کنیم والدین و مربیان مراقب رفتار و سخنان خود باشند. ما حتی معتقدیم که الگوهای تربیتی کودکان در جنبه ی اخلاق ، و در صبر و اخلاص و امانت و پاکی و برکناری از شبهات باید خدا گونه باشند، صاحب علم و آگاهی باشند و نظریه ای را عرضه و ارائه کنند که مدافع آن هستند ، در نظر داشته باشند که ذهن کودک به زمین آماده ای شبیه است که همه چیز را می پذیرد ، حتی اوهام و خرافات را. ما به نصیحت زبانی در پرورش دینی چندان معتقد نیستیم ، قائلیم که نقش عملی والدین کارسازتر است و رفتار مذهبی کودک به میزان علاقه و شایستگی و میزان درک و فهم والدین و نوع رفتار و موضعگیری آنها در برابر حوادث بستگی دارد. عبرت آموزی: این هم نکته ای مهم و سازنده در تربیت است که هر واقعه و جریانی را به صورت درسی در آوریم که کودک از آن استفاده کند. این که فردی دروغ گفته و رسوا شده ، این که فردی دیگر خیانت کرده و آبرویش رفته است و آن سومی که تنبلی و تن پروری کرده و گرفتارشده و آن چهارمی نتیجه بد عمل خود را کشف کرده ، و آن پنجمی که از دنیا رفته و از او نام نیک یا بدی باقی مانده برای کودک درس است. مربی لایقی می خواهد تا این درس را به کودک القاء و وقایع را به نحوی مفید و شایسته ارزیابی کند. توجه به رغبت: کودک همه گاه آماده انجام دادن همه کارها نیست . در ساعتی نمی خواهد با شما نماز بخواند او را تحت فشار قرار ندهید و مجبورش نکنید که حتماً برخیزد و چنین کند که زیان آن از نفعش بیشتر است . بگذارید خود با رغبت به سوی شما آید تا براساس حضور قلب به عبادت بپردازد . تحمیل به اسم مذهب مفید نیست. از مجاورت نیکو با کودک استفاده کنید و بکوشید کودک با شما یا فرد دیگری که پایبند به مذهب است مأنوس شود. انس ها و الفت ها ، انضباط مذهبی را درونی می کنند. طفل درعین آزادیِ فکر، به آزادی عبادت و اطاعت هم دست خواهد یافت و این امر اگر ازهمان آغاز کودکی پیگیری شود ، در قبل از ده و حتی در هشت سالگی ثمرات خود را نشان می دهد و به اصطلاح قواعد مذهبی در او ریشه دار می شوند. مراقبت های لازمدر طریق تربیت دینی کودکان مراقبت هایی باید صورت گیرد تا امر تربیت مؤثرتر باشد . این مراقبت ها از جهات مختلفی مورد بحث هستند که اهم آنها عبارت اند از: 1- پاسخ درست به سؤالات : درک و فهم کودک نسبت به مسائل مذهبی بسیار محدود است و به همین نظراو دائماً در زمینه های گوناگون به سؤال و پرسش می پردازد تا دامنه اطلاعات خود را وسیع تر سازد. پرسش های او نشانه ی علاقه مندی او به عقلانی و مستدل کردن اطلاعات مذهبی است و برای مربی نقطه مثبتی می باشد . آنچه مهم است دادن پاسخ به سؤالات است که باید درست و قانع کننده باشد. ما نیاز نداریم که با استدلالِ نیرومند و قوی به کودک جواب دهیم ؛ زیرا او دراین رابطه شاید نتواند حقایق را درک کند و مبانی درک منطقی و مستدل او چندان رشدی ندارند ؛ ولی ضروری است پاسخ ها قاطع باشند آن چنان که او را قانع کنند نه ساکت ، قلب پاک و منزه او باید آن را بپذیرد و ذهنش آن را در خود جای دهد. موفقیت در این امر بسته به آن است که والدین و مربیان ، خود اعتقادات و اطلاعات روشنی داشته باشند و به آنچه که می گویند مؤمن باشند. اگر جای ابهامی در زمینه ای خاص برایشان وجود دارد از خود دور سازند و در پاسخ هم خود را در وضع درک و فهم و موقعیت کودک قرار دهند. 2- جلوگیری از بدآموزی ها: چه بسیارند شبهات و بد آموزی هایی که برای کودک پدید می آیند و ناشی ازجهل و یا بی توجهی مربیان است و البته آنها هم در این امر شاید معذور باشند. از آن بابت که برخی از مستشرقان خیانتکار، دوستان نادان و دشمنان دانا ذهن ها را آلوده کرده اند و افسانه ها و اساطیری را به نام مذهب وارد جامعه نموده اند و اذهان مردم را آلوده اند. عقاید و افکارغلطی که وارد مغزها شده اند به زودی از بین رفتنی نیستند و ای بسا که خود به گروه و نسل های دیگر القاء شوند ودر ذهن آنها هم ریشه دار گردند. در آموزش ها، بویژه در آموزش مذهبی باید چیزی را به کودک آموخت که بعدها نیازی به اصلاح نداشته باشد. والدین و مربیان اعتقاد به خدا، به مذهب و تعالیم آن را به گونه ای در کودک پدید آورند که روح مذهب در آنان به صورتی صحیح استوار گردد. همچنین مسائل و مباحث آموخته شده به صورتی باشند که کودک در حال و بعد ، آنها را منافی با حق و حقیقت نیابد. غرض این است بدانیم که عقاید مذهبی کودکان با زندگی روزمره و تجارب و آگاهی های خانواده و مدرسه ارتباط نزدیک دارد. 3- ایجاد عادات مذهبی : زندگی خود و خانواده خود را مذهبی کنید. آن چنان که رفتار و گفتار، رفت و آمدها ، معاشرت ها ، خور و خواب ها و موضعگیری ها همه رنگ مذهب داشته باشند. نماز خود را در اول وقت بخوانید و برنامه کار و بازی کودک را طوری ترتیب دهید که در آن ساعت فارغ البال و با شما همراه باشد؛ روح خیر خواهی نسبت به همنوع را درخود زنده و متجلی سازید تا فرزند شما از آن درس بیاموزد؛ در برخوردها خوشرو باشید که حاصل آن عملاً خوشرویی فرزند شما باشد و درهمه ی آنچه که مورد نظر است به طور مداوم و مستمر عمل کنید تا این خوی ها در شما و فرزندنتان به صورت عادت درآید. 4- خستگی جسمی و ذهنی : ما دوست داریم که فرزندان ما عامل به مذهب و تعالیم آن باشند ولی نمی خواهیم که کودک را در طریق مذهب و عبادت و طاعت آن چنان خسته کنیم که از آن متنفر و بیزار گردد. طفلی که از همان آغاز حیات از عبادت خسته شود ترجیح خواهد داد که بدون مذهب باشد. غرض این است که در اعمال مذهبی ظرفیت جسمانی ، روانی، فکری و عاطفی کودک را در نظر گیریم و ببینیم تا چه حد آمادگی پذیرش و عمل دارد. از کودک هفت ساله خود انتظار نداشته باشید که پا به پای شما در راهپیمایی ها شرکت کند و چون شما شعار دهد. او کودک است، خسته خواهد شد . از فرزند ده ساله خود انتظار نداشته باشید که چون شما در جلسه مذهبی چند ساعته ساکت و آرام بنشیند وهمانند شما به خواندن دعا، سینه زنی و مرثیه خوانی بپردازد. بررسی های علمی نشان می دهند که بیشتر لامذهبان و یا مخالفان مذهب از دو گروهند:یکی فردی که در دوران کودکی و نوجوانی آگاهی و تربیت مذهبی به او نداده اند و دیگر فردی که تربیت مذهبی دوران کودکی اش با خشونت و سختگیری توأم و همراه بوده است و یا کودک را در عین نفهمیدن مسئله ای وادار به عمل کرده اند. برای مطالعه بیشتر در زمینه تربیت فرزند می توانید به منابع زیر مراجعه نمایید :1- تربیت کودک، ابراهیم امینی2- راه تربیت، مجید رشید پور، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان3- آشنایی با تعلیم و تربیت اسلامی، مجید رشید پور، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان4- روانشناسی و تربیت کودکان و نوجوانان، دکتر غلامعلی افروز، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان5- تربیت طبیعی در مقابل تربیت عاریه ای، عبدالعظیم کریمی، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان6- والدین و مربیان مسؤول، رضا فرهادیان، انتشارات دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم7- خانواده و دشواری های رفتاری کودکان، دکتر علی قائمی، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان8- مجموعه کتاب های خانواده، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان9- پرورش مذهبی کودکان، دکتر علی قائمی10- آزادی کودک و حدود آن، دکتر علی قائمی11- اصول و روشهای تربیت در اسلام ، احمدی ،سید احمد ، تهران : انتشارات انجمن اولیاء و مربیان ، 137312- اسلام و تعلیم و تربیت ،حجتی ، سید محمد باقر ، تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامی ،136813- گفتارهائی پیرامون اثرات پنهان تربیت آسیب زا ،کریمی ، عبدالعظیم ، تهران : انتشارات انجمن اولیاء و مربیان ، 137314- با تربیت مکتبی آشنا شویم ، مظلومی، رجبعلی ، تهران : انتشارات امیر کبیر، 136615-جایگاه پرورش حسِ دینی در تربیت کودکان نویسنده : محمد قمی فر موفق و سربلند باشید. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image