آفرینش انسان و جهان /

تخمین زمان مطالعه: 2 دقیقه

سلام؛ اگر اول فقط خدا وجود داشت و چیزی در کنار او از قدیم وجود نداشت و بعد شروع به آفرینش کرد، باید در خدا یک تغییر به وجود آمده باشد که به فکر خلقت افتاده است، آن تغییر چه بوده و چرا خدا به آفریدن و موجودات قابل آفرینش فکر کرد؟!


«خدا بود و چیزی با او نبود». این موضوع در روایاتی آمده، اما درک آن کمی دشوار است. دانشمندان اسلامی بر اساس مبانی مختلف، برداشتهای گوناگونی از این موضوع دارند: 1. متکلمان بر اساس نظریه حدوث زمانی عالم، ظاهر این روایات را پذیرفته و معتقدند که زمان یا برهه‌‌ای بود که جز خدا چیزی وجود نداشت و خداوند از یک وقت خاص، خلقت را آغاز کرد. 2. بیشتر فیلسوفان مسلمان، معتقدند هیچ زمانی(با تعریف مادی) فرض نخواهد شد که خدایی بدون مخلوق باشد؛ و معنای روایات آن است که هیچ چیزی در رتبه‌ی خدا نبوده و همه‌ی موجودات تأخر رتبی از خداوند دارند. 3. بر اساس مبانی عرفانی و نیز حکمت متعالیه؛ جز ذات متعالی خداوند چیزی وجود ندارد، تا این پرسش مطرح شود که آیا مخلوقاتی همزمان با خدا بوده و معیت وجودی با خدا دارند؟ یا تمام و یا برخی از آنان پس از خداوند به‌وجود آمده‌اند؟! اصلاً چنین پرسشی، سالبه به انتفاء موضوع است؛ زیرا وجود و موجود منحصر در ذات خداوند است و بقیه همه تجلی و ظهور ذات حضرتش هستند. اما به هر حال این پرسش همیشه در میان خداجویان مطرح بوده که اگر زمانی خدا تنها بود و بعد شروع به آفرینش کرد، باید در او تغییری رخ داده که به فکر خلقت افتاده باشد! آن تغییر چه بوده و چرا خدا به آفریدن و موجودات قابل آفرینش فکر کرد؟! همانگونه که بیان شد بر مبنای حکمت متعالیه و عرفان، چنین پرسشی قابل طرح نیست، ولی در هر صورت یکی از بزرگ‌ترین مباحث دشوار کلامی و فلسفی، چگونگی پیدایش کثرت از وحدت و آغاز آفرینش است. چکیده پاسخ اهل معرفت این است که این نوعی از تجلیات ذات، بدون ایجاد تغییر در ذات و منشأ آن نیز علم ذات خداوند به ذات خود است. در پاسخ تفصیلی بیشتر به این استدلال پرداخته‌ایم. .

اسلام کوئست

مرجع:

ایجاد شده در 1400/12/23



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image