تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه
پديد آمدن مهريه نتيجه تدبير ماهرانهاي است كه در متن خلقت و آفرينش براي تعديل روابط زن و مرد و پيوند آنها به يكديگر بكار رفته است. مهريه ريشه در حيا و عفاف زن دارد. زن با الهام فطري دريافته است كه عزت و احترام او به اين است كه خود را رايگان در اختيار مرد قرار ندهد. و همين سبب شده كه زن توانسته با همه ناتواني جسمي، مرد را به عنوان خواستگار به آستانه خود بكشاند و مردها را به رقابت با يكديگر وادار كند. در طول تاريخ زن در مرد تأثير فراوان داشته است، تأثير زن در مرد از تاثير مرد در زن بيشتر بوده است بسياري از هنر نماييها و شجاعتها و دلاوريها و نبوغها و شخصيتهاي مرد مديون زن و خودداريهاي ظريفانه او است، مديون حيا و عفاف زن است. براي همين زن هميشه در روحيات مرد تأثير ميگذاشته و مرد دراجتماع، آنگاه كه حيا و عفاف و خود داري زن از ميان برود و زن بخواهد در نقش مرد ظاهر شود اول به زن مهر باطله ميخورد و بعد مرد مردانگي خود را فراموش ميكند و سپس اجتماع در اثر فساد و بي بندباري و شكسته شدن نظام و اركان خانواده منهدم ميگردد. در روايات اسلامي وارد شده كه مرد از زن شهوانيتر نيست بلكه بر عكس است. لكن زن در مقابل شهوت از مرد تواناتر و خود دارتر آفريده شده است و مرد در مقابل غريزه از زن ناتوانتر است، اين خصوصيت همواره به زن فرصت داده است كه دنبال مرد نرود و زود تسليم اونشود و بر عكس مرد را وادار كرده است كه به زن اظهار نياز كند و براي جلب رضاي او اقدام نمايد. يكي از آن اقدامات اين بوده كه براي جلب رضاي او و به احترام موافقت او هديهاي بنام«مهريه» نثار او ميكرده است.{1} مهريه مادهاي است از يك آئين نامه كلي كه طرح آن در متن خلقت ريخته شده است و با دست فطرت تهيه گرديده است. در اسلام هم مهريه يك چيز ابداعي و اختراعي نبوده بلكه اسلام مهريه را به حالت فطري و طبيعي آن برگردانيد. قرآن كريم با لطافت و ظرافت بي نظيري ميگويد: (وآتُو النِسأَ صَدُقاتِهِنَّ نَحْلًَْ)؛{2} يعني مهريه زنان را كه به خود آنها تعلق دارد (نه به پدران يا برادران آنها) و عطيه و پيشكشي است از جانب شما به آنها به خودشان بدهيد. قرآن كريم در اين جمله كوتاه به سه نكته اساسي اشاره كرده است: اولاً با نام صدُقه ياد كرده است نه با نام مهريه زيرا نشانه راستين بودن علاقه مرد است. ديگر اينكه با ملحق كردن ضمير (هُنَّ) به اين كلمه ميخواهد بفرمايد كه مهريه به خود زن تعلق دارد نه پدر و مادر، مهريه مزد پرورش و شيردادن و تغذيه و خوراك او نيست. سوم اينكه با كلمه نحله كاملاً تصريح ميكند كه مَهر هيچ عنواني جز عنواني تقديمي و پيشكشي و عطيه و هديه ندارد.{3} بنابراين مهريه از احساسات دقيق و عطوفتآميز مرد ناشي شده نه از احساسات خشن و مالكانه او، آنچه از ناحيه زن در اين امر دخالت داشته، حسن خودداري مخصوص او بوده نه ضعف و بي اراده بودن او، مهريه تدبيري است از ناحيه قانون خلقت براي بالا بردن ارزش معنوي زن و قرار دادن او در سطح عاليتري. در حقيقت ارزش معنوي مهريه براي زن بيش از ارزش مادي آن است.{4} گذشته از اينها ميتوان مهريه را بعنوان يك پشتوانه اجتماعي براي زن محسوب كرد زيرا در صورت جدايي زن و مرد، زن متحمل خسارت بيشتري ميشود زيرا مرد طبق استعداد خاص بدني معمولاً در اجتماع نفوذ و تسلط بيشتري دارد و همچنين مردان براي انتخاب همسر مجدد امكانات بيشتري دارند ولي زنان بيوه با از دست رفتن سرمايه جواني و زيبايي امكاناتشان براي انتخاب همسر جديد كمتر است مهريه چيزي به عنوان جبران خسارت براي زن و وسيلهاي براي تأمين زندگي آينده اوست. پی نوشتها:[1]. با استفاده از «نظام حقوق زندر اسلام»، ص 201. [2]. سوره نسأ، آيه 4. [3]. تفسير فخر رازي، ج9، ص180. [4]. نظام حقوق زن در اسلام، ص206.eporsesh.com .
راسخون
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.