علم امامان(ع) /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

در مورد علم امامان(ع) نکاتى را باید مد نظر قرار داد: یکم. پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) در مسائل عادى، فردى و امور اجتماعى، موظّف به استفاده از علم عادى بوده اند. از این رو همواره در این گونه مسائل، از طرق معمولى تحقیق و کسب آگاهى نموده و بر اساس برآیندهاى آن عمل مى کردند.سر این مسأله نیز آن است که آنان الگوى بشریت اند و اگر در مسیر زندگى و حرکت هاى اجتماعى، راهى غیر از این بپویند، دیگر جنبه اسوه بودن خود را از دست خواهند داد و جهانیان به بهانه آنکه آنان با علم لدنى عمل مى کرده اند، از حرکت هاى سازنده، انقلابى و اصلاحى باز خواهند ایستاد.


در مورد علم امامان(ع) نکاتى را باید مد نظر قرار داد: یکم. پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) در مسائل عادى، فردى و امور اجتماعى، موظّف به استفاده از علم عادى بوده اند. از این رو همواره در این گونه مسائل، از طرق معمولى تحقیق و کسب آگاهى نموده و بر اساس برآیندهاى آن عمل مى کردند.سر این مسأله نیز آن است که آنان الگوى بشریت اند و اگر در مسیر زندگى و حرکت هاى اجتماعى، راهى غیر از این بپویند، دیگر جنبه اسوه بودن خود را از دست خواهند داد و جهانیان به بهانه آنکه آنان با علم لدنى عمل مى کرده اند، از حرکت هاى سازنده، انقلابى و اصلاحى باز خواهند ایستاد. دوم. برخى بر این عقیده اند که علم غیب براى پیامبر(ص) و امامان(ع) شأنى است؛ یعنى، چنان نیست که همواره هر چیزى را بالفعل بدانند؛ بلکه اگر بخواهند از طریق غیبى بدانند، خواهند دانست و یا اگر خدا بخواهد، علم چیزى را در اختیار آنان قرار خواهد داد. سوم. علم غیب گاهى به واقع محتوم و تغییر ناپذیر تعلق مى گیرد. بنابراین بعضى از چیزهایى که پیامبر(ص) و امامان(ع) از طریق غیبى مى دانند، همان چیزى است که حتما واقع خواهد شد؛ مانند کسى که از عمارت بسیار بلندى پرتاب گردیده و در بین راه مى داند که به سرعت به زمین اصابت خواهد کرد. این گونه آگاهى چیزى نیست که با آن بتوان تغییرى ایجاد نمود و سرنوشت چیزى را تغییر داد.به عبارت دیگر، گاهى علم به صورت تعلیقى و شرطى است؛ مثل اینکه انسان بداند اگر از منزل بیرون رود تصادف خواهد کرد. این قضیه اى شرطى است و فرد ممکن است با بیرون نرفتن از منزل، خود را حفظ کند؛ ولى اگر بداند که در روز معینى فلان حادثه براى او اتفاق خواهد افتاد و چیزى اختیارى در دگرونى آن دخیل نیست، آیا باز هم خواهد توانست از بروز آن جلوگیرى نماید؟ علم ائمه(ع) به کیفیت مرگ خود مى تواند از این نوع نیز تفسیر شود. نکته دیگر آن که بین علم لدنی و علم معمولی و عادی تفاوت اساسی وجود دارد و آن این که علم لدنی معیار و میزان تکلیف نمی باشد، آن چه را که ائمه طاهرین(ع) در مسایل مختلف از جمله شهادت خود از این قبیل بوده است؛ برعکس علم عادی و عمدی که زمینه اش برای همه مردم وجود دارد - معیار تکلیف پذیری است که ائمه اطهار(ع) براساس همین علم گاهی به کاری دست می زدند و گاهی از کارهایی پرهیز می کردند (نظر علامه طباطبایی، نقل استاد جوادی آملی در درس تفسیر).از نظر شیعه امام معصوم علیه السلام داناترین فرد زمانش است و به تمام احکام شریعت احاطه کامل دارد و بدون اینکه مکتب و کلاس و معلم معمولی دیده باشد. امام علی(ع) و امام جواد(ع) نیز از چنین علمی برخوردار بودند حال باید دید یک چنین علمی را چگونه به دست آورده بودند و منبع علم آن حضرت چه بود؟ و از کجا سرچشمه می گیرد؟1. خداوند متعالسرمنشأ اصل علوم انبیاء و ائمه علیهم السلام از علم لایزال و بی منتهای الهی است. این حقیقت را خود امام جواد علیه السلام این گونه فرمود: « ... من جوادم من عالم به نسبهای مردم در صلبها(ی پدران) هستم. من داناترین(مردم) به باطن و ظاهر شما و آنچه به سوی آن برمی گردید، هستم، علمی که از طرف خالق همه مخلوقات بعد از فناء آسمانها و زمینها به ما عطا شده است»(اعلام الهدایه، المجمع العالمی اهل البیت(ع)، اول، 1422، ج11، ص31، مستدرک العوام، ج23، ص159)2. پیامبر و یا امام قبلیهر چند علوم ائمه علیهم السلام به خدا منتهی می شود ولی در روایات گاه مستقیما این علم به خداوند نسبت داده شده است(که در روایت قبلی بیان شد) و گاه با پیامبر و یا امامان قبلی نسبت داده شده است.»راوی می گوید: خدمت امام رضا(ع) عرض کردم: شما فرزند را دوست می داری، دعا کن خداوند فرزندی روزی شما گرداند! حضرت فرمود: « به من یک فرزند روزی می شود که او از من ارث می برد.» سپس هنگامی که ابوجعفر(جواد الائمه علیه السلا) به دنیا آمد، حضرت از اول شب تا صبح با او سخن گفت و این قضیه چندین شب ادامه داشت. راوی می گوید: عرض کردم فدایت شوم! مردم قبل از فرزند(شما) دارای فرزندها شده اند، آیا همه را تعویذ(و دعا) کرده ای؟ فرمود: « وای بر تو این تعویذ نیست بلکه فقط علم فراوان را به او انتقال دادم(بسان مرغی که به جوجه خود دانه می دهد).(اعلام الهدایه، همان، ج11، ص31؛ اثبات الوصیه، مسعودی، ص210) و درباره علم علی علیه السلام خود آن حضرت فرمود: «رسول خدا هزار باب علم به من آموخت و از هر بابی هزار باب باز شد، سپس(یک میلیون) و هزار هزار در علم بر من باز شد تا آنجا که گذشته و آینده را تا قیامت متوجه شدم ... »(اصول کافی، کلینی، ج1، ص239، سلیمان قندوزی، ینابیع الموده، ج1، ص75) این تعلیم، تعلیم عادی و به صورت مدرسه ای و کلاسی و یا دانشگاهی نبوده بلکه از راه اشراق و تنویر باطن بوده است.(بدایه المعارف، محمدرضا مظفر، شرح محسن خرازی، جامعه مدرسین قم، ج1، ص46)منبع سوم: برای علم امامان از جمله امام علی علیه السلام و امام جواد علیه السلام( که در واقع به همان منبع اول بر می گردد) روح القدس است که به امر الهی با آنها سخن می گوید. امام باقر علیه السلام فرمود: «به درستی اوصیاء( و امامان) محدث هستند و روح القدس با آنان سخن می گوید، در حالی که او را نمی بینند.»(بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، داراحیاءالتراث، ج25، ص57، ح24)و همین طور از طریق الهامات واقعی و یا دیدن مصحف فاطمه زهرا(س) و ... به واقع علم پیدا می کنند.تمام راه های فوق جزء زیر مجموعه های علم لدنی و الهی است در نتیجه علم غیر عادی امام علی علیه السلام و همین طور امام جواد(ع) هم علم لدنی است منتهی این علم لدنی یا از طریق پیامبر و امام قبلی به آنها رسیده است و یا از راه سخن گفتن ملائکه و یا مستقیما از خداوند به آنها عنایت و الهام شده است. در این جهت فرقی بین امام علی(ع) و امام جواد(ع) و ما بقی امامان نیست. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image