تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

ديدگاه روايات اسلامي پيرامون هم زيستي با پيروان ديگر مذاهب چيست؟


در روايات اسلامى نكات زيادى در اين زمينه به چشم مى‏خورد از جمله: 1 امام على در فرمان معروف مالك اشتر مى‏فرمايد: «وَ اشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعيَّهِ وَالْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ وَ لاتَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبَعاً ضارياً تَغْتَنِمُ اكْلَهُمْ، فَانَّهُمْ صِنْفانِ، امّا اخٌ لَكَ فِى الدِّينِ اوْ نَظير لَكَ فِى الْخَلْقِ قلب خود را نسبت به ملّت خويش، سرشار از رحمت و محبّت و لطف كن و همچون حيوان درّنده‏اى مباش كه خوردن آنان را غنيمت بدانى، زيرا آنها دو گروهند يا برادر دينى تواند و يا انسانى همانند تو». تعبيرى از اين گوياتر و رساتر دربارة همزيستى محبّت‏آميز نسبت به غير مسلمانان پيدا نمى شود و با توجّه به اينكه على (ع) در اين فرمان اين محبّت و مدارا و رحمت و لطف را وظيفه رئيس حكومت اسلامى مى‏شناسد، تكليف افراد يك جامعه در مقابل يكديگر كاملًا روشن مى‏شود. 2 در حديث ديگرى از امام صادق (ع) مى‏خوانيم كه على (ع) با يك كافر ذمّى همسفر بود، ذمّى از آن حضرت پرسيد شما عازم كجا هستيد؟ فرمود كوفه، هنگامى كه آن مرد ذمّى سر دو راهى از على (ع) جدا شد، اميرمؤمنان نيز همراه او آمد، مرد ذمّى گفت مگر نفرمودى كه شما عازم كوفه هستى؟ فرمود آرى چنين است، عرض كرد پس چرا راه كوفه را رها كردى؟ فرمود دانسته اين كار را كردم، عرض كرد پس چرا با اين كه مى‏دانستى چنين كردى؟ فرمود: «هذا مِنْ تَمامِ حُسْنِ الصُّحْبَةِ انْ يُشَيِّعَ الرَّجُلُ صاحِبَهُ هُنَيْئَةً اذا فارَقَهُ، وَ كَذلِكَ امَرنا نَبيُّنا(1) اين ازكمال حسن معاشرت است كه انسان هنگامى كه همسفرش از او جدا شد، كمى او را بدرقه كند، اين گونه پيامبر به ما دستور داده است». مرد ذمّى از روى تعجّب پرسيد راستى چنين است؟ امام فرمود آرى مرد ذمّى گفت بنابراين كسانى كه از او پيروى مى‏كنند به خاطر همين اعمال بزرگوارانة اوست، و من گواهى مى‏دهم كه به دين توام 3 در حديثى از پيامبر اكرم (ص) مى‏خوانيم: «مَنْ ظَلَمَ مُعاهِداً وَ كَلَّفَهُ فَوْقَ طاقَتِهِ فَانا حَجيجُهُ يَوْمَ الْقِيامَهِ(2) هر كس بر غير مسلمانى كه پيمان (دوستى و همزيستى) با مسلمانان دارد ستم كند، يا به او بيش از توان و قدرتش تكليف نمايد، در روز قيامت، من خودم طرف حساب او هستم و حقّ او را مطالبه مى‏كنم». 4 در حديث ديگرى كه در كتاب خراج ابو يوسف آمده است مى‏خوانيم: «حكيم بن حزام» مشاهده كرد كه «عياض بن غنم» جمعى از اهل ذمّه را در آفتاب نگهداشته به خاطر اينكه «جزيه» خود را نپرداخته بودند (و از اين طريق مى‏خواست آنها را تحت فشار قرار دهد) «حكيم» گفت اى عياض اين چه كارى است مى‏كنى؟ من از رسول خدا (ص) شنيدم كه فرمود: «انَّ الَّذينَ يُعَذِّبُونَ النَّاسَ فِى الدُّنْيا يُعَذِّبُونَ فِى الْاخِرَهِ(3) كسانى كه مردم را در دنيا آزار مى‏دهند، خداوند آنها را در آخرت مجازات خواهد كرد». اين مسأله به قدرى در ميان مسلمين معروف بود كه از «عمر بن عبدالعزيز» نقل مى‏كنند كه «يكى از فرماندارانش به نام «على بن ارطاه» به او نوشت گروهى نزد ما هستند كه خراجشان را بدون اينكه آنها را آزار دهند و ايذاء كنند نمى‏پردازند، عمر بن عبدالعزيز به او نوشت «راستى بسيار عجيب است كه تو از من اجازه مى‏خواهى انسانى را شكنجه كنى گويى من سپر تو در مقابل عذاب الهى هستم و گويى اجازه و رضايت من تو را از عذاب الهى رهايى مى‏بخشد (اگر چنين فكر مى‏كنى، سخت اشتباه كرده‏اى) هنگامى كه نامة من به تو مى‏رسد هر كس خراج خود را با ميل خود بپردازد مشكلى ندارد و الّا او را سوگند بده (كه توانايى ندارد و به همين سوگند قناعت كن) سپس افزود به خدا سوگند من روز قيامت، خدا را در حالى ملاقات كنم كه آنان جنايت كرده‏اند (و حق بيت المال را نپرداخته‏اند) نزد من محبوبتر است از اين كه خدا را ملاقات كنم درحالى كه آنها را شكنجه يا آزار كرده‏باشم» پى‏نوشت‏ (1)) بحارالانوار 41/ 53) (2)) فتوح البلدان/ 167) (3)) الخداج/ 124) پيام قرآن ج 10، حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى و ساير همكاران‏ .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image