تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
در روايات شيعه بطور متواتر نقل شده است كه فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ در نزد پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ جايگاه ويژه اي دارد كه در منابع اهل سنت نيز قابل قبول است اگرچه در اواخر منابع اهل سنت دچار سانسور شده و نسبت به خاندان پيامبر و فضائل آنها كمتر توجه نموده اند و تعصبات خود را در تحريف حقايق نشان داده اند اما در هر صورت منابع گذشته مطالب زيادي دارند كه بخشي از آنها ارائه مي شود. 1. پيامبر خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: «فاطمه پارة تن من است، هر كس او را به خشم آورد، مرا به خشم آورده است.» 2. همانا كه فاطمه پاره اي از من است، مرا مي آزارد هر كه وي را بيازارد» و در روايتي «فاطمه پاره اي از من است» مرا آزرده خاطر مي سازد هر كه او را آزرده خاطر نمايد، و مرا شاد مي كند هر كه وي را شاد كند.» 3. رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ به حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ فرموده است. «خداوند براي خشم تو، خشمگين و براي خشنوديت خشنود مي شود.» 4- حاكم در مستدرك خود آورده است كه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: «هنگامي كه روز قيامت فرا رسد، منادي از درون عرش ندا سر مي دهد: اي حاضران جمع شويد، سر به زير انداخته، چشمان خويش را فرو بنديد تا فاطمه دختر محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ بر صراط بگذرد، پس او همراه با هفتاد هزار كنيز از حورالعين همچون برق مي گذرد. همه اين نه روايت در منابع اهل سنت نقل شده است . ماجرای ضربت خوردن بعد از رحلت پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ عدهاي انصار در سقيفه بني ساعده جمع شدند تا سعد بن عباده را بر خود امير كنند. وقتي كه اين خبر به گوش ابوبكر رسيد او به شدت ناراحت شد و با عمر به سرعت به سوي سقيفه حركت كردند. اين در حالي بود كه جنازه پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ، در اطاق روي زمين بود و علي ـ عليه السّلام ـ مشغول تغسيل پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ بود. در همان روز رحلت پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ، با ابوبكر بيعت نمودند و سپس بر جنازه پيامبر كه توسط اهل بيت غسل و كفن شده بود نماز گزارده و به خاك سپردند. به ابوبكر خبر رسيد، گروهي از بيعت تخلف كرده و در خانه، علي بن ابيطالب ـ عليه السّلام ـ جمع شدهاند، وي، عمر بن خطاب را فرستاد كه آنها را بياورد. عمر به در خانه علي ـ عليه السّلام ـ، آمده و آنها را صدا زد، پس خارج نشدند در اين هنگام عمر دستور داد هيزم بياورند و خطاب به اهل خانه گفت: قسم به آن كس كه جان عمر در دست اوست! بايد خارج شويد وگرنه خانه را با اهلش به آتش ميكشم. در اين هنگام عدهاي به خانه علي ـ عليه السّلام ـ حمله ور شده و به آنجا هجوم آوردند و درب خانهاش را به آتش كشيدند و او ـ علي ـ عليه السّلام ـ ـ را به زور از خانه خارج كردند، آنها سيده زنان ـ فاطمه ـ عليها السّلام ـ ـ را پشت درب فشار سختي دادند به حدي كه محسن ـ فرزندش ـ را سقط كرد و سيلي به صورت آن مظلومه زدند. بنابراين در اكثر كتب تاريخي بزرگان اهل تشيّع و بعضي از بزرگان اهل تسنّن به اين مطلب اذعان شده كه بيت مقدّس فاطمه عليها السلام مورد حمله و يورش قرار گرفته و به نقل بعضيها، تهديد به آتش و به نقل بعضي ديگر به آتش كشيده شد و فاطمه عليها السلام در اين حمله و يورش بيرحمانهي حكومت غاصب، به گونهاي ميان در و ديوار قرار گرفت كه علاوه بر وارد آمدن صدمات سخت بر وجود گران مايهاش ، فرزند وي نيز سقط گرديد و تازيانههاي بيدادي كه بر پيكرش فرود آمد، بدنش را مجروح و خون آلود ساخت و آثار عميقي بر آن بدن نازنين بر جاي نهاد كه تا لحظهي شهادت پا بر جا بود، و نيز ضربات شديد ديگري بر او وارد شد كه جسم و جان و روح ملكوتياش را به شدّت آزرد . در كنار تمام اين فشارها و دردها و رنجها، سوگ پدر و گريهي بسيار بر آن حضرت نيز از عواملي بود كه باعث شدّت بيماري و زوال شادابي و طراوت از خورشيد جهان افروز وجود او ميشد و از طرف ديگر، ستم و خشونت و مواضع ناجوان مردانهي برخي از مسلمان نماها و نيز تحوّل ارتجاعي در سيستم سياسي و دگرگوني كارها و تغيير اوضاع و شرايط به سود ارتجاع و جاهليّت را نيز ميتوان از عواملي بر شمرد كه فشار دردها و رنجها را هر لحظه بيشتر ميساخت و خورشيد وجود گل سر سبد آفرينش را به سوي افق مغرب پيش ميبرد. و آن چه آن بانوی دوسرا را را سخت رنج ميداد و پيكر مطهّرش را آب ميكرد، امواج رنجها و دردها و مصيبتهايي بود كه هر روز بر آن افزوده ميشد و اين فشارها و رنجها بود كه بر درد و بيماري برخاسته از صدمات وارده در حمله و يورش دژخيمان حكومت غاصب به بيت مقدّسش، كمك كرد تا بانوي سرفراز گيتي و آفرينش را به بستر شهادت بكشاند. نحوهي شهادت مظلومهي زهرا عليها السلام: به دستور دختر فرزانهي پيامبر صلي الله عليه وآله بسترش را به وسط اطاق آوردند و فاطمه عليها السلام پس از تدبير امور منزل و نظافت و شست و شوي بدن مبارك و لباس هايش رو به قبله در بستر خويش آرميد. از برخي روايات چنين به نظر ميرسد كه امير مؤمنان عليه السلام به همراه دو فرزندش در واپسين لحظات زندگي بانوي جهان هستي، در منزل نبودند و تنها اسماء بنت عميس در خدمت حضرتش حضور داشت، لحظههاي آخر فرا ميرسيد و از پي آن، شرايط پرواز روح ملكوتي برترين بانوي جهان هستي فراهم ميآمد. فاطمه عليها السلام نگاهي عميق به اطراف افكند و فرمود: درود بر فرشتهي وحي، سلام بر پيامبر رحمت و عدالت، بار خدايا مرا به همراه پيامبر گران مايهات برانگيز و غرق در مهر و خشنوديت ساز، و در جوار رحمت و خانهي مهر و منزل گاه سلامت و آرامش خويش پناه ده. آن گاه فرمود: آيا آن چه من ميبينم شما نيز ميبينيد؟ پرسيدند مگر شما چه ميبينيد؟ فرمود: اين ها، انبوه انبوه، از فرشتگان آسمانها هستند و اين نيز فرشتهي وحي است و آن هم پدر بزرگوارم پيامبر صلي الله عليه وآله كه ميفرمايد: "دخترم، به نزد ما بشتاب كه آن چه نزد ما داري، براي تو از دنيا و تمام ارزش هاي دنيوي بهتر و پسنديدهتر است. بشتاب به نزد من كه در شوق ديدار توأم... فاطمه عليها السلام لحظاتي چشمان خود را روي هم نهاد و آنگاه فرمود: "سلام بر تو اي دريافت دارندهي جان ها به فرمان خدا، هر چه زودتر روح مرا از اين تن خاكي و زميني برگير، سپس فرمود: به سوي تو روانم و اي پروردگار پر مهر؛ نه بسوي آتش. سپس پلك و ديدگان را روي هم نهاد، دستها و پاهاي خويش را دراز كرد و افسوس و دريغ كه ريحانهي نبياكرم صلي الله عليه وآله جهان را بدرود گفت.... .
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.