پیامبران علیهم السلام و خطا یا اشتباه  /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

آیا پیامبر با استناد به آیه ۲سوره الفتح و آیاتی دیگر در قرآن که به گناه پیامبر و بخشش آن دلالت دارد، آیا عصمت پیامبراکرم (ص) زیر سؤال نمیِ رود؟


بهتر است در مورد آیات سوره فتح کمی به گفتگو بنشیم تا حقیقت واضح گردد و روشن شود که این آیات اصلا با اعتقاد به عصمت پیامبر تعارضی ندارد:« إِنَّا فَتَحْنا لَکَ فَتْحاً مُبیناً ــ لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ وَ یُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَ یَهْدِیَکَ صِراطاً مُسْتَقیماً : ما تو را گشایش ایجاد نمودیم ؛ گشایشی آشکار. ــ برای اینکه خداوند ذنب گذشته و آینده تو را بپوشاند و نعمت خود را بر تو تمام گرداند و تو را به راهى مستقیم هدایت کند.»(فتح:1 و 2)اگر در این آیه مراد از ذنب ، گناه شرعی است ، چه رابطه ای است بین فتح و بخشش یا پوشش گناه. از نظر ادبی لام در واژه ی « لیغفره » لام تعلیل است. لذا خداوند متعال در این آیات ، فتح را علّت و سبب غفران ذنب معرّفی می کند. «إِنَّا فَتَحْنا لَکَ فَتْحاً مُبیناً لِیَغْفِرَ لَکَ ... . ــ ما تو را گشایش ایجاد نمودیم ؛ گشایشی آشکار ، برای اینکه خدا بپوشاند برای تو ذنب تو را... » امّا اینکه مراد از فتح کدام فتح است اقوالی در این باره موجود است . برخی گفته اند مراد ، فتح مکّه است ، برخی نیز فتح خیبر را مقصود دانسته اند ؛ امّا نظر علامه ی طباطبایی (قدس سرّه ) این است که مراد ، فتح حاصل از صلح حدیبیه است. و منظور از فتح ، گشایش است نه فتح جنگی . به هر روی ، رابطه ی معقولی بین فتح و غفرانِ ذنب دیده نمی شود. و معنی ندارد که خدا به سبب دادن نعمت فتح به پیامبر ، گناهی را از او ببخشد. به همین سبب است که مفسّرین گفته اند: مراد از ذنب رسول خدا ، جرمهایی بود که اهل مکّه برای آن حضرت قائل بودند. چون در جنگهای متعدد ، افراد فراوانی از اهل مکّه به دست مسلمین به قتل رسیده بودند. و بازماندگان آنها از این جهت رسول خدا را مقصّر می دانستند. و آشکارا بر آن بودند که آن حضرت را به خاطر این ذنوب ، مجازات نمایند. امّا با بسته شدن صلح حدیبیّه که در نهایت منتهی به فتح مکّه شد ، اهل مکّه قدرت انتقام گیری را از دست دادند ؛ لذا دیگر جرأت اینکه آشکارا دم از انتقام گیری بزنند را نداشتند. لذا با فتح مکّه ذنوبی که اهل مکّه برای پیامبر قائل بودند مغفور (پوشانده و مخفی) شد. همچنین اعلام عفوّ عمومی توسّط آن حضرت بعد از فتح مکّه آتش انتقام کشی بسیاری از اهل مکّه را خاموش کرد. لذا دلهای بسیاری از آنها نسبت به آن حضرت نرم شد و بسیاری از آنها به خاطر خلق عظیم آن حضرت مسلمان شدند. به این ترتیب دیگر کسی از اهل مکّه قائل به گناهکار بودن آن حضرت نبودند.در اینجا بهتر است سخن امام رضا (ع) را که در جواب مامون در مورد همین آیه مورد بحث بیان گردید را بیاوریم تا مطلب روشن تر شود. « ... قَالَ الْمَأْمُونُ لِلَّهِ دَرُّکَ یَا أَبَا الْحَسَنِ فَأَخْبِرْنِی عَنْ قَوْلِ اللَّهِ: « لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ. » قَالَ الرِّضَا (ع): لَمْ یَکُنْ أَحَدٌ عِنْدَ مُشْرِکِی أَهْلِ مَکَّةَ أَعْظَمَ ذَنْباً مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص لِأَنَّهُمْ کَانُوا یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ سِتِّینَ صَنَماً فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالدَّعْوَةِ إِلَى کَلِمَةِ الْإِخْلَاصِ کَبُرَ ذَلِکَ عَلَیْهِمْ وَ عَظُمَ وَ قَالُوا أَ جَعَلَ الْآلِهَةَ إِلهاً واحِداً إِنَّ هذا لَشَیْ ءٌ عُجابٌ. وَ انْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَ اصْبِرُوا عَلى آلِهَتِکُمْ إِنَّ هذا لَشَیْ ءٌ یُرادُ. ما سَمِعْنا بِهذا فِی الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ إِنْ هذا إِلَّا اخْتِلاقٌ فَلَمَّا فَتَحَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى نَبِیِّهِ مَکَّةَ قَالَ لَهُ یَا مُحَمَّدُ إِنَّا فَتَحْنا لَکَ فَتْحاً مُبِیناً. لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ عِنْدَ مُشْرِکِی أَهْلِ مَکَّةَ بِدُعَائِکَ إِیَّاهُمْ إِلَى تَوْحِیدِ اللَّهِ فِیمَا تَقَدَّمَ وَ مَا تَأَخَّرَ لِأَنَّ مُشْرِکِی مَکَّةَ أَسْلَمَ بَعْضُهُمْ وَ خَرَجَ بَعْضُهُمْ عَنْ مَکَّةَ وَ مَنْ بَقِیَ مِنْهُمْ لَا یَقْدِرُ عَلَى إِنْکَارِ التَّوْحِیدِ عَلَیْهِ إِذَا دَعَى النَّاسَ إِلَیْهِ فَصَارَ ذَنْبُهُ عِنْدَهُمْ مَغْفُوراً بِظُهُورِهِ عَلَیْهِم . مأمون گفت: خدا خیرت دهاد اى أبو الحسن ! خبر ده مرا از کلام خدا که می فرماید:« لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ. » امام رضا(ع) فرمودند: از نظر مشرکین مکّه، کسى گناهکارتر از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله نبود، چون ایشان پیش از بعثت ، سیصد و شصت بت را مى پرستیدند و چون پیامبر ایشان را به لا إله إلّا اللَّه دعوت نمود، این موضوع بر آنان گران آمده و گفتند:« آیا او بجاى اینهمه خدایان، خداى واحدى قرار داده؟! این براستى چیز عجیبى است. سرکردگان آنها بیرون آمدند و گفتند: بروید و خدایانتان را محکم بچسبید، این چیزى است که خواسته اند(شما را گمراه کنند). ما هرگز چنین چیزى در آیین دیگرى نشنیده ایم ؛ این تنها یک آئین ساختگى است.»(ص:5ـ7) پس هنگامى که خداوند شهر مکّه را براى پیامبرش محمّد صلّى اللَّه علیه و آله فتح کرد به او فرمود: اى محمّد! « ما تو را گشایش ایجاد نمودیم ؛ گشایشی آشکار. برای اینکه خداوند ذنب گذشته و آینده تو را بپوشاند »، همان چیزى را که از نظر أهل مکّه به خاطر دعوت به توحید در گذشته و بعد از آن، گناه محسوب مى شد. زیرا برخى از مشرکان مکّه مسلمان شدند و بعضى از مکّه خارج گردیدند، و آنان که ماندند نتوانستند آن زمان که پیامبر مردم را به توحید دعوت مى کرد در مورد یکتاپرستى نسبت به حضرتش ایراد بگیرند، چه اینکه با غلبه ی حضرت بر ایشان، هر آنچه از دید ایشان ذنب و گناه به حساب مى آمد، پوشیده گشت.»(الإحتجاج على أهل اللجاج، ج 2، ص: 430) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image