تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه
جواب اجمالی:
اسلام در ازای مفهوم "کشور"، مفهوم "سرزمین" و در مقابل مفهوم "ملت"، مفهوم "امّت" را مطرح کرده است. سرزمین اسلام یکی است و خط های فرضی و قراردای از دید اسلام، اثری در هویت یگانۀ آن ندارد. این سرزمین یگانه در حالت ایده آل توسّط یک امام معصوم(ع) باید اداره شود و حکومت جهانی حضرت مهدی) عج( تحقّق این آرمان است. در عصر غیبت معصومان (ع) اگر امکان چنین چیزی فراهم شد و مصلحت مسلمانان در ادارۀ مجموعۀ سرزمین های آنها در قالب یک سرزمین بود، فقیه می بایست مجموعۀ آنها را به همین صورت اداره کند. اما اگر این روش ممکن نبود و ادارۀ هر قسمت از این سرزمین توسّط یک فقیه - بویژه فقیه بومی - با مصالح مسلمانان سازگاری داشت، باید همین شیوه اتخاذ شود. بنابراین، به عنوان یک مبنای ماندنی و جهانشمول در مکتب سیاسی اسلام، سرزمین اسلام یگانه است، ولی میتوان بنابر مصالح متغیّر آن را به کشورهای جداگانه، یا ایالات و استانهای مختلف یک کشور، و یا هر شیوۀ متصوّر دیگری اداره کرد، که این امور در واقع به سازوکار سیاسی مرتبط می شود.
جواب تفصیلی:
امروز، در جغرافیای سیاسی معاصر، جهان به کشورهای مختلفی تقسیم می شود که مرزهای قراردادی و پذیرفته شده از سوی دولت ها، آنها را از هم جدا می کند و در هر کشور، حکومتی برپاست. کسانی که در یک کشور زندگی می کنند، بر اساس موازین خاصّی "شهروند[1]" آن کشور محسوب و دیگران "خارجی[2]" تلقی میشوند. احکام جاری در یک کشور برخی مخصوص شهروندان، گروهی مختصّ به خارجیان مقیم آن کشور و دستهای مشترک میان هر دو است.
آیا این مرزبندی های جغرافیایی از دیدگاه اسلام ارزش و اعتباری دارد؟ به دیگر سخن جهانی که اسلام ترسیم می کند، چگونه است؟
در پاسخ به این سؤال باید گفت: اسلام خود را دین تمام جهان، برای تمام زمان ها معرّفی می کند و همۀ جهان را سرزمین خود می داند که باید در آنجا پذیرفته و به آن عمل شود. قسمت هایی که اکثریت مردم این آیینالهی را پذیرفته اند، "بلد الاسلام" یا "دارالاسلام" (سرزمین اسلام) و قسمتهای دیگر جهان "بلد الکفر" یا "دارالکفر" (سرزمین کفر) تلقّی می شود. پس تنها مرزی که اسلام در جهان می پذیرد، مرز اعتقاد و عقیده است و تنها عقیدۀ ارزشمند از دیدگاه اسلام، همان اسلام است. "إن الدین عند الله الإسلام"[3] اسلام در ازای مفهوم "کشور"،[4] مفهوم "سرزمین" و در مقابل مفهوم "ملت"،[5] مفهوم "امّت" را مطرح کرده است. یعنی تمایزات قومی، نژادیو... را نمیپذیرد و تنها به اعتقادات و باورها نظر دارد.
سرزمین اسلام یکی است و خط های فرضی و قراردای از دید اسلام، اثری در هویت یگانۀ آن ندارد. این سرزمین یگانه در حالت ایده آل توسّط یک امام معصوم(ع)باید اداره شود و حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) تحقّق این آرمان است. در عصر غیبت معصومان(ع)اگر امکان چنین چیزی فراهم شد و مصلحت مسلمانان در ادارۀ مجموعۀ سرزمین های آنها در قالب یک سرزمین بود، فقیه می بایست مجموعۀ آنها را به همین صورت اداره کند. اگر ادارۀ هر قسمت از این سرزمین توسّط یک فقیه - بویژه فقیه بومی - با مصالح مسلمانان سازگاری داشت، باید همین شیوه اتخاذ شود. بنابراین، به عنوان یک مبنای ماندنی و جهانشمول در مکتب سیاسی اسلام، سرزمین اسلام یگانه است، ولی میتوان بنابر مصالح متغیّر آن را به کشورهای جداگانه، یا ایالات و استانهای مختلف یک کشور، و یا هر شیوۀ متصوّر دیگری اداره کرد، که این امور در واقع به سازوکار سیاسی مرتبط می شود.
به هر حال اگر مردم مسلمانی که در دو یا چند کشور زندگی می کنند معتقد و پیرو یک فقیه جامع الشرایط مبسوط الید (دارای حکومت) باشند و مانعی بر سر راه حکمرانی فقیه بر این چند کشور وجود نداشته باشد رهبری او بر همه کشورها جاری می شود. البته همانطوری که در جمهوری اسلامی ایران ولی فقیه در هر استانی نماینده دارد، می تواند در کشور های متعدد نماینده یا نمایندگانی داشته باشد که از طریق آنان مدیریت خود را اعمال کند.
منابع مطالعه بیشتر:
1- مهدی هادوی تهرانی، ولایت و دیانت، مؤسسه فرهنگی خانه خرد، قم، چاپ دوم، 1380.[6] .
پایگاه اطلاع رسانی حوزه
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.