امام حسین / کربلا / اصحاب و دوستداران /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

وقتی اسرا در منزلگاه های گوناگون می ایستادند بعضی از اصحاب پیامبر(صلی الله علیه وآله) به روش برخورد یزیدیان با آنان اعتراض داشتند پس چرا اینهایی که از دوستداران امام حسین علیه السلام و اصحابشان بودند در کربلا حضور پیدا نکردند؟


می دانیم که حضرت امام حسین ـ علیه السلام ـ موقع خروج از مدینه به سوی مکه مکرمه، و سپس از آنجا به طرف کوفه، هرگز به کسی نفرمود که می رویم تا با لشکر چند هزار نفری یزید وارد جنگ شویم. از این رو براحتی می توان حدس زد که بسیاری از افراد نمی دانستند که عاقبت این قضیه چه خواهد بود تا درباره آن تصمیم خاصی اتخاذ کنند.اما مهم تر این که دستگاه تبلیغاتی یزید برای این که بتواند برای جنایت خود، مشروعیتی در نظر مردم درست کند، قیام گران عاشورا را خارجی و شورشی قلمداد می کرد و آنان را یاغی علیه امام و خلیفه مسلمین معرفی می نمود و در مقابل از کسی هم اسمی برده نمی شد که اینان که هستند. برای همین غالب مردم به خصوص، مردم شام، تا قبل از افشاگری های حضرت زینب ـ سلام الله علیها ـ و امام سجاد ـ علیه السلام ـ نمی دانستند که انقلابیون کربلا، خاندان عصمت و طهارت نبوی ـ علیهم السلام ـ هستند. مخصوصاً مردم از کلمه خارجی ذهنیت بدی داشتند چرا که سابقه استعمال این لغت به خوارج نهروان باز می گشت. از این رو می بینیم که عبیدالله خطاب به مسلم بن عقیل می گوید: بر امام خود خروج کردی و جمع مسلمین را شکافتی و بین آنها فتنه برانداختی.[1]لذا به دنبال این گونه تبلیغات بوده که وقتی کاروان اسیران وارد شام شد، پیرمردی نزدیک امام سجاد ـ علیه السلام ـ آمد و گفت: « خدا را شکر که شما را کشت و هلاک نمود. شهرهای مسلمین را از شما آسوده ساخت و امیر المومنین را بر شما مسلط گردانید.» اما چون امام سجاد ـ علیه السلام ـ خویش را بر او شناساند، پیرمرد به گریه افتاد و گفت: خدایا بیزاری می جویم از دشمنان آل محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ ، ای پسر رسول خدا آیا توبه من پذیرفته است؟»[2]از سوی دیگر می دانیم که به حکم صریح قرآن، کیفر یاغی در دین قتال با اوست.[3] لذا آن چنان که مشهور است با اخذ فتوای وجوب دفع آن حضرت، از قاضی وقت، از حربه دین علیه او استفاده کردند.[4] هم چنان وقتی قتال قطعی شد و یزید فرمان به کشتار داد دیگر کسی غیر از حاضرین در معرکه از روند اوضاع باخبر نبود و وسایل ارتباط جمعی سریع امروزه هم موجود نبود که بتوانند اخبار آن دشت پر بلا را به دیگران رساند. در هر صورت برای اطلاع بیشتر به صحابه ای که در قضیه حضوری داشته اند نظری می افکنیم.زید بن ارقم: او در سن پیری بود که واقعه عاشورا رخ داد. وقتی سر مبارک امام را به کوفه آوردند و عبیدالله بی حرمتی نموده گفت: به خدا قسم دیدم که رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ بارها با لب های مبارکش این لبها را می بوسید. او در سال 68 هـ . ق در گذشت[5] فلذا توان حضور در میدان را نداشته است.سلیمان بن صرد خزاعی: نام سلیمان را پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ بر او نهاد. از جمله کسانی بود که به امام برای آمدن به کوفه نامه نوشت. قبل از این که خود را به جمع یاران امام برساند عبید الله بن زیاد او را دستگیر و زندانی کرد لذا پس از آزادی از زندان ، رهبری قیام توابین را به عهده گرفت و در جنگ «عین الورده» شهید شد.[6]سهل بن سعد: از صحابه و شیعیان بود. بیرون دروازه دمشق چون اسراء را شناخت، گفت اگر کاری دارید برایتان انجام دهم؟ حضرت سکینه ـ سلام الله علیها ـ فرمود: به آن نیزه دار پولی بده تا سرها را از میان اسراء ببرد تا مردم به ما نگاه نکنند. او سال 88 هـ . ق وفات یافت.[7] معلوم است که او از قضیه بی اطلاع بوده و حتی اسراء را نمی شناخت لذا از قیام امام ـ علیه السلام ـ بی خبر بوده است.عبد الله بن عباس: او سعی داشت امام را از رفتن به کوفه باز دارد، در مورد موضع سیاسی او در باره عثمان و امویان نظرات مختلفی وجود دارد. ظاهراً در اواخر عمر نابینا شده بود. در سال 68 به سن هفتاد سالگی درگذشت.[8]البته بعد از حادثه عاشورا نابینا شده است. در هر صورت توجیهی در عدم پیوستن او به امام وجود ندارد به خصوص معروف است که در خوابی دید که امام ـ علیه السلام ـ شهید می شود.[9]عبد الله بن عفیف ازدی: او وقتی ابن زیاد در مسجد خاندان پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ را تحقیر نمود بر او اعتراض کرد، ابن زیاد سربازانی فرستاد و شهیدش کرد. او نیز نابینا بوده است.[10]مسور بن مخزمه: او مدینه بود و به امام ـ علیه السلام ـ نامه نوشت که فریب کوفیان را نخورد و به طرف عراق نرود. خودش با یزید بیعت نکرد. ظاهراً او نمی دانسته است که عاقبت حرکت امام حسین ـ علیه السلام ـ به کجا خواهد انجامید چنان چه بسیاری از عاقبت قضیه جاهل بودند.[11]مسیب بن نجبه فرازی: او پس از شهادت سلیمان و قیام توابین، فرماندهی جنگ را به عهده گرفت از این که نتوانسته بود در عاشورا حضور یابد خود را ملامت می کرد فلذا توبه کرده به صف توابین پیوسته بود. او حسرت خود مبنی بر عدم شرکت در عاشورا را در خطابه ای اعلام کرد.[12] نکته دیگر آنکه ، صحابی رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ بودن دلیل بر این نخواهد شد که شخص دوستدار اهل بیت ـ علیهم السلام ـ باشد چنانچه روزی بعد از رحلت آن حضرت، کسانی که ادعای صحابه بودن و تقدم در اسلام داشتند چه رفتاری با دختر آن حضرت نمودند و حادثه عاشورا و عوامل آن را باید نتیجه کودتای سقیفه و بازیگران آن دانست.معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:فرهنگ عاشورا نوشته جواد محدثی و لهوف تالیف سید بن طاوس پاورقی ها:[1] . سید بن طاووس، الملهوف، قم،‌ دارالاسوه، 1417 هـ . ق، چاپ دوم، صص 212 ـ 121.[2] . سید بن طاووس، الملهوف، قم،‌ دارالاسوه، 1417 هـ . ق، چاپ دوم، صص 212 ـ 121.[3] . سورة‌ حجرات، آیة 9.[4] . جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف، چاپ دوم، 1376، ص 157.[5] . سید محسن امین، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف، 1403، ج 7، ص 87.[6] . علامه مجلسی، بحارالانوار، بیروت، موسسه الوفاء، 1403 هـ . ق، ج 45، ص 358.[7] . همان، ص 127.[8] . سید محسن امین، پیشین، ج 8، ص 55.[9] . شیخ صدوق، امالی، بیروت، موسسه الاعلمی، 1400 هـ . ق، ص 480.[10] . علامه مجلسی، پیشین، ص 119.[11] . باقر شریف قریشی، حیاه الامام الحسین بن علی ـ علیه السلام ـ ، قم، دارالکتب العلمیه، 1396 هـ . ق، ج 3، ص 24.[12] . مسعودی، مروج الذهب، بیروت، دارالاندلس، 1385 هـ .ق، ج 3، ص 94.منبع: اندیشه قم .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image