نگهداری بت در کعبه /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

برایم این سوال پیش آمده که مگر اجداد پیامبر(ص) همه یکتا پرست نبوده اند و جد پیامبر(ص) حضرت عبدالمطلب پرده دار کعبه نبوده پس چرا در آنجا بت نگهداری می کردند؟


اولین فردی از بنی کعب بن لؤیّ که حاکمیتش مورد قبول قبیله اش واقع شد، جدّ چهارم پیغمبر قصیّ بن کلاب است. قصیّ بن کلاب پس از حُلَیلِ خُزاعی متولّی کعبه شد و مناصب و مسئولیت های کعبه را به تنهایی به دست گرفت. این مسئولیت ها عبارت بودند از :الف) حجابت (کلید داری کعبه)ب) سقایت ( آب دادن به حاجیان)ج) رِفادَت (میهمانداری حاجیان)د) ریاست دارالندوه( ریاست مجلس مشاوره)ه) لِواء (پرچمداری نیرو های رزمی) (1)قصیّ بن کلاب تولیت کعبه را به پسرش عبد الدار سپرد و این مسئولیت ها از آن او شد. (2)پس از عبد الدار، فرزندانش این مسئولیت ها را به عهده گرفتند.فرزندان عبد مناف با فرزندان عبد الدار به رقابت برخاستند و طوائف مختلف قریش، به طرفداری از این ها پرداختند و تا جنگ و خونریزی پیش رفتند ولکن کار به صلح و تقسیم این مسئولیت ها انجامید. سقایت و رفادت به عهدة فرزندان عبد مناف گذاشته شد و حجابت، لواء و ریاست دارالندوه به فرزندان عبد الدار داده شد. (3)هاشم فرزند عبد مناف بود و به این ترتیب مسئول رفادت و سقایت شد. (4)پس از هاشم، مسئولیت رفادت و سقایت به مطّلب و پس از مطّلب به عبد المطّلب رسید. (5)همان طوری که ملاحظه می کنید مسئولیت های مهم که حجابت، لواء و ریاست مجلس مشاوره است در دست عبد المطّلب نبود و در نتیجه خانة خدا در دست عبد المطّلب قرار نداشت تا دربارة بودن بت در داخل کعبه و یا نبودن بت تصمیم بگیرد.مطلب دیگری که باید در نظر گرفت این است که در آن زمان اکثریت مردم مکه بت پرست بودند و همانند عبد المطّلب نبودند. چنین نبود که مردم مکه گوش به حرف عبد المطّلب بدهند. برای همین عبد المطّلب توان از بین بردن بت پرستی را نداشت. علاوه بر بت پرست بودن اکثر مردم مکه ؛ بر آنان جاهلیت حاکم بود نه فهم و شعور و به این جهت عبد المطلب نمی توانست در باره بت پرستی کار مهمی انجام بدهد . نکته دیگری که باید به آن توجه بکنیم این است که در آن عصر، مردم مکه زیر نظر یک حکومت نبودند تا یک نفر رهبر باشد و بقیه گوش به حرف او بدهند بلکه هر طایفه ای رئیس مستقل داشت و بر پایة برخی پیمان ها با هم روابط حسنه داشتند و گاهی هم با هم درگیر می شدند.در کتاب اسلام و عقائد و آراء بشری آمده است :قریش برای بسط نفوذ و تحکیم موقعیت خود برای ادارة مکه و حرم تشکیلاتی پدید آوردند، و برای آن که کشمکش و اختلافی به ظهور نرسد، سران تیره های متنفّذ این قبیله، قدرت ها و مقام ها را میان خود تقسیم کردند.مهمترین تیره های قریش عبارت بودند از : بنی هاشم، بنی امیه، بنی نوفل، بنی عبد الدار، بنی اسد، بنی عدی، بنی مخزوم، بنی تیم، بنی جمح و بنی سهم.هر یک از این تیره های ده گانه قسمتی از مقامات حکومت و امارت مکه و حرم را عهده دار بودند. مقامات عمده بدین قرار بود :1. ریاست دارائی و نگهبانی و اموال : گردآوری و پاسداری دارائی کعبه و نذورات بت هایی که در کعبه جا داشتند و هدایایی که به آن ها تقدیم می شد ، به عهدة رئیس «بنی سهم» بود.2. پرچمداری : قریش پرچم یا لوائی به نام «عقاب» داشتند، که به هنگام جنگ به دست یکی از سران سپاه خود می دادند؛ مقام پرچمداری مخصوص زعماء «بنی عبد الدار» بود.3. ریاست دار الندوه یا «مجلس شورا» : قصی بن کلاب در کنار کعبه؛ خانه ای بنا کرد که در مواقع حساس، سران و بزرگان قریش در آن گرد می آمدند و به مذاکره و مشورت می پرداختند. مراسم امضاء زناشویی ها، اخذ تصمیمات برای صلح یا جنگ، انجام تشریفات برای تملک کنیزان و امور مهم دیگر در آن منزل که «مجلس شورا» نام گرفت، به عمل می آمد. ریاست این مجلس نیز با «بنی عبد الدار» بود. این منزل در آغاز اسلام و فتح مکه به صورت دارالاماره یا استانداری در آمد.4. پرده داری کعبه، مهمانداری، سقایت حجاج : پرده داری کعبه به منزلة ریاست روحانی نیز قلمداد می شد. مهمانداری بدین منوال بود که قبل از موسم حج، قریش از محل دارائی کعبه و محل های دیگر، وجوهی به منظور اطعام حجاج و فقراء به متصدیان مهمانداری تسلیم می نمودند و آن ها از حجاج پذیرایی می کردند. سقایت یا عهده داری سیراب ساختن حجاج نیز در آن محیط که بسیار کم آب و گرمسیر بود خالی از اشکال نبود. این سه مقام حساس در دست زعماء «بنی هاشم» مانند عبد المطّلب جد رسول خدا و پس از وی ابوطالب عم آن حضرت بود.(بر اساس انچه پیش از این آوردیم ؛ فقط مهمانداری و سقایت در اختیار بنی عبد مناف بود و حجابت در دست بنی عبد الدار قرار داشت . )5. مؤسسة فالگیری : این مؤسسه عهده دار حل و فصل بسیاری از مشکلات و امور روزمرّه و محل فصل خصومات به وسیلة قرعه کشی و فال بودکه تحت ریاست زعماء «بنی جمح» اداره می شد.6. مؤسسة پرداخت دیه و غرامت : اگر نزاع و جنگی میان قریش با قبائل دیگر واقع می شد، قضاوت در کمیت و کیفیت دادن و گرفتن غرامت و دیه را این مؤسسه که به دست زعماء «تیم» بود، عهده دار بود.7. سفارت : مقصود از سفارت، روانه ساختن نماینده ای برای انجام مذاکرات جنگ و یا صلح با قبائل دیگر، و نیز مأمور ساختن اشخاص برای نشر و تبلیغ مفاخر قریش در بازار عکاظ و مواضع دیگر بود؛ این مؤسسه نیز تحت ریاست زعماء «تیم» بود؛ و مؤسسات و مقامات دیگر؛ تحت ریاست تیره های دیگر بود.(6)کتاب هایی که به آن ها مراجعه کردم :سیرة ابن هشام، تاریخ طبری، فروغ ابدیت، تاریخ اسلام(جعفریان)، حیاه محمد(محمد حسین هیکل)، الصحیح من سیره النبی، خاتم پیامبران(محمد ابو زهره)، اسلام و عقائد و آراء بشری(یحیی نوری).1. سیرة ابن هشام ج1 ص 1312. همان صص 137 و 1363. همان صص 140 و 1394. همان5. همان ص 1506. اسلام و عقائد و آراء بشری ص 647 چاپ 1353 .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image