چرا رسیدن به حیات معنوی برای اغلب افراد مهیا نیست؟ / اخلاق و تربیت اسلامی / ارزش ها / قرب خدا /

تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

چرا با اینکه حکمت و رحمت خدا اقتضا می کند که حیات معنوی و جسمی برای همه افراد آماده و مهیا باشد، حیات معنوی برای اغلب افراد مهیا نیست؟ و یا نمی توانند به آن برسند؟


احکامی که در عالم طبیعت عمل می شوند چون دارای هندسه و اندازه خاص بوده و قابل خط کشی هستند، راهنمایی به آن­ها و درکشان برای عموم آسان بوده و می توان براحتی حدود و ثغور ظاهری و حسی آنان را دریافت کرد. اما امور معنوی اموری هستند که از حواس ظاهری ما غایب هستند و به راحتی امور حسی قابل دسترسی نیستند و نمی توان اندازه و حدود آنان را اندازه گرفت. اما در این مورد چند نکته قابل توجه است : الف) بنابر آنچه قرآن کریم می فرماید: نفس آدمی بگونه ای خلق شده است که پاکی ها و پلیدی ها را به درستی فهم می کند و به او الهام می شوند، در سوره شمس می­فرماید: *وَ نَفْسٍ وَ ما سَوّاها* [1] و قسم به جان آدمی و آن کس که آن را (آفریده و) منظّم ساخته، سپس فجور و تقوا (شرّ و خیرش) را به او الهام کرده است، که هر کس نفس خود را پاک و تزکیه کرده، رستگار شده؛ و آن کس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخته، نومید و محروم گشته است ! با توجه به مفاد این آیات می فهمیم که ضمیر انسان امور معنوی اعم از منفی یا مثبت را به خوبی دریافت می کند اگر چه برای خود عذر می تراشد. بلکه انسان خودش از وضع خود آگاه است، هر چند (در ظاهر) برای خود عذرهایی بتراشد. ب) حیات معنوی که در قرآن کریم مورد اشاره و بلکه تصریح است، غیر از مفاهیم معنوی می­باشد و متفاوت از زندگی بر پایه مقتضیات دنیای طبیعی و حیات طبیعی ما است. طبق آن چه از آیات قرآن کریم استفاده می­شود، این حیات معنوی ناشی از یک دانش و آگاهی تأثیر گذار در عرصه زندگی می باشد و پایه این دانش دست کم این دو گزاره هستند: 1- خداوند قادر علی الاطلاق است و همه نظام هستی در قبضه قدرت اوست. 2- انسان موجودی جاودانه است و حیات او محدود در زندگی طبیعی و دنیوی نیست. با اعتقاد عمیق به این دو گزاره، تفسیر انسان از نظام هستی و رفتار او در این عالم به کلی متفاوت از یک حیات طبیعی و دنیوی خواهد بود و چه بسیار اموری را که تاکنون منفعت می شمرد، منفعت نمی داند و چه بسیار اموری را که ضرر بر می­شمرد نفع و سود می بیند و... و یک زندگی عاری از رذائل اخلاقی و پلشتی های روزمره خواهد داشت و این اشارت مولا امیرالمؤمنین است که فرمود: " التوحید حیات النفس [7] یعنی: توحید حیات نفس است." ج: درک حدود و ثغور معنوی برای ما در ابتدای راه مشگل است ولی فهم آن به تدریج برای کسی که واقعاً این معنا را قصد کرده و آهنگ رسیدن به آن را دارد، به همان مقدار که به دستورات الهی عمل می­کند، بیشتر ­شده و شخص آگاه­تر می­گردد؛ همچنانکه قرآن می­فرماید: * یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْییکُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ * [8] ای کسانی که ایمان آورده‏اید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی می‏خواند که شما را حیات می‏بخشد! و بدانید خداوند میان انسان و قلب او حایل می‏شود، و همه شما (در قیامت) نزد او گردآوری می‏شوید! و در نهایت کسی که بر این امر پایدار بماند، طبیبی روحانی می­گردد که مراحل بالای این شناخت برای او عادی و ساده خواهد بود. همان گونه که در شناخت امور حسی و مادی نیز مراتب و مراحلی وجود دارد و ما آن قدر هم که فکر می کنیم در مقایسه با متخصصین علوم زیست شناسی (بیولوژی) در ساحت جسمانی تسلط و سیطره نداریم. .

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

مرجع:

ایجاد شده در 1401/04/17



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image