تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه
سؤال شما، پرسشی است بسیار عمیق و اساسی؛ چرا که پاسخ این پرسش همانند قطبنمایی است که جهت حرکت وجود آدمی را تعیین میکند و نقش بسیار اساسی در زندگی او دارد. به راستی (از دیدگاه اسلام) تکامل و کمال چیست و چگونه میتوان به آن رسید؟ مقدمتاً باید بگوییم: در این جا یک اصل مورد وفاق است و آن «حرکت به سوی کمال» است. گویی این حقیقت در فطرت همۀ آدمیان نهاده شده و همگان برای نیل به این کمال درحرکتند؛ گرچه در انتخاب هدف و مسیر دچار خطا و لغزشهای فراوانی میگردند. اما کمال آدمی چیست؟ کمال انسان، گسترش وجودی او در دو عرصۀ معرفت و عمل است. هر مقدار در این دو عرصه کوشاتر باشد، به کمال نزدیکتر شده است. در بینش اسلام، برترین معرفت برای شناختن وجود حق است؛ چرا که او مبدأ و منتهای هستی است و گویا همۀ اجزای هستی پیکانهایی هستند که به طرف معرفت خداوند جهت گرفتهاند، تا او به وحدانیت و احدیت شناخته شود و رتبه او در هستی معلوم گردد. روشن است که این معرفت، اقتضائاتی را در عمل ایجاب میکند. خداوندی که به حکمت و علم شناخته شد، روشن است که بندگان خود را بدون هدایت نیافریده است؛ بلکه همۀ اسباب را برای راهیابی او فراهم ساخته و آن چه که بایسته است، از زبان پیامبران الهی و به واسطۀ وحی بیان کرده است بنابر این هر چه در این راه موفق تر باشد به کمال نزدیک تر شده است.
مرحلۀ بعد از معرفت و شناخت حق عمل به فرامین و دستورات اوست، پس راه کمال «علم و عمل» است؛ شناخت آن چه که باید عمل کرد و عمل به آن چه که شناخته میشود: «و العصر ان الانسان لفی خسر الا الذین امنوا و عملوا الصالحات...».
خلاصه آن که دستورهای قرآن و پیامبر، روشنترین راه برای کمال آدمی است؛ حرکت در بستر عبودیت خداوند و تلاش برای کسب فضایل اخلاقی و پرهیز از رذایل و آن چه که موجب آلودگی جسم و روح انسان میشود و... چرا که: «ان اللّه یحب التوابین و یحب المتطهرین؛ خداوند بازگشت کنندگان به سوی او و پاکان را دوست دارد»[1]
در فراسوی این راه، اوج کمال انسان قرار دارد که همان «لقاءاللّه» و برخورداری از سعه وجودی و نعمتهای بیپایان الهی است: «فلا تعلم نفس ما اخفی لهم من قره اعین...؛هیچ کس نمیداند که پاداش نیکوکاریاش چه نعمت و لذتهای بینهایت است که موجب روشنی دل و دیده میگردد»[2]. بنابراین بایستی از وسایط گذشت و به غایات رسید. تمام عوامل مادی زندگی، وسیلهای است تا ما را به آن مقصد برساند. زنهار که در واسطهها بمانیم و آنها را ارزش بدانیم! اگر کسی تمام خانهاش طلا باشد و همۀ انسانها نیز خدمتگذار او باشند؛ ولی از ایمان و عمل خالی باشد، هیچ ارزش واقعی در او وجود ندارد؛ بلکه سرگرم اعتبارات و فرو رفتۀ در منجلاب مادیات است. پس ارزش واقعی به آن چیزی است که در درون آدمی شکل گرفته و ملکه او شده است. زندگی پیامبران و اولیای الهی، الگویی روشن برای این گفتهها است. امید آن که ما و شما با توفیقات الهی، موفق به پیمودن راه کمال شویم.
در آغاز بهترین روش برای خودسازی، استفاده از برنامه مراقبه میباشد. برای موفقیت در مراقبه یکی از راه های تجربه شده و کاربردی آن است که بدانیم ندای فطرت، خود یک پیامبر درونی است که به طور همیشگی همراه ما می باشد. اگر در برخورد با هر گناهی و با لغزشگاهی به الهام فطرت پاسخ مثبت دهیم. این الهامات رحمانی رو به فزونی می گیرد و با هر بار تجربه مراقبت نفس، کنترل گناه آسان تر می شود. تا آن جا که رفته رفته انسان احساس می کند یک نیروی الهی همیشه به کمک او می آید و پاکی او را حفظ می کند و قلب او را روشن تر می کند. نتیجه این که وقتی به دستورات الهی عمل شد آن وقت می توان گفت این شخص در مسیری قرار گرفته که خداوند دستور داده و اهل بیت و حضرت علی(ع) در آن مسیر قرار دارند. اما مثل اهل بیت(ع) شدن کار آسانی نیست بلکه غیر ممکن است که پرداختن به این موضوع نیاز به بحث های فراوانی دارد.
حضرت علی (ع) می فرمایند: ای پسر حنیف نگاه کن به غذائی که از این غذا می خوری آن چه را که از آن غذا شبههناک است از دهنت بیرون انداز و آن چه را که یقین به پاکی و حلالی آن داری از آن بخور آگاه باش که همانا برای هر پیروی زمامداری است که از او پیروی می کند و از نور دانش آن زمامدار روشن میشود.
آگاه باش که پیشوای شما از دنیای خود به دو جامۀ کهنه و از خوراکش به دو گردۀ نان قناعت کرده بدان که شما بر چنین کاری قدرت و نیرو ندارید ولی مرا به پرهیزکاری و کوشش و پاکدامنی و درست کاری یاری کنید.[3] .
پایگاه اطلاع رسانی حوزه
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.