تخمین زمان مطالعه: 11 دقیقه
درپاسخ این سوال توجه به چند نکته لازم است . 1 ادله وجوب خمس نظریه فقهى , علما بیانکننده حکم شرعى است و به وسیله دلیل , از منابع اصلى فقه استنباط مىشود . بنابراین , نظریه فقهى نتیجه استنباط است و فرق آن با حکم صادر شده از معصوم , همین است . استنباط یعنى استخراج حکم فقهى از منابع آن به وسیله دلیل . بنابراین , هر نظریه فقهى نیازمند دلیل است , دلیلى که استناد آن نظریه را به منابع اصلى دین گواهى کند . منابع اصلى دین نیز چهار موردند : کتاب و سنت و اجماع و عقل , که اجماع و عقل نیز به کتاب و سنت باز مىگردند , یعنى کاشف از حکم کتاب و سنتاند که در نتیجه , منابع اصلى دین در کتاب و سنت خلاصه مىشودولذاآنچه فقها بیان مى کنند ، تنها بر اساس فهم آن ها از کتاب و سنت است . . باتوجه به این مطلب مى توان براى وجوب خمس ولزوم پرداخت آن ازقران کریم وروایات ایمه ( ع ) که درواقع ترجمان کلام الهى است دلیل آورد . الف ) خمس درقران « خمس » یکى از فریضههاى اسلامى است و قرآن مجید آن را در کنار جهاد قرار داده و هر دو را از ریشه ایمان دانسته است چه اینکه نشانه صداقت ایمان ، مبارزه با مال اندوزى و تطهیر نفس است . قران کریم درآیه 41 سوره انفال مى فرماید : « وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَىْءٍ فَأنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِى الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ ، بدانید که هر چه غنیمت گرفتید ، یک پنجم آن براى خدا و رسول و از آن خویشاوندان ( او ) و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان است » . براساس این ایه ، تمام مذاهب اسلامى ( شیعه و سنى ) در اصل وجوب خمس ، اتفاق نظر دارند . تنها اختلاف میان آنان ، موارد و مصارف آن است لذا بیشتر اهل سنت بر این باورند که تنها به غنایم جنگى و گنج خمس تعلق مىگیرد . . ک : مغنیه ، محمدجواد ، الفقه على المذاهب الخمسه ، ص 186 و خویى ، سیدابوالقاسم ، مستند العروه الوثقى ، کتاب الخمس ، ص . 197 امّا فقیهان شیعى معتقدند : خمس در هفت چیز واجب است : . 1 غنایم جنگى ، . 2 غواصى ( اشیایى که با فرورفتن در آب دریاها به دست مىآید ) ، . 3 گنج ، . 4 معدن ، . 5 سود تجارت ، . 6 مال حلال مخلوط به حرام ، . 7 زمینى که کافر ذمى از مسلمان بخرد . پنج قسم اول مورد اتفاق شیعه و دو قسم اخیر نظر مشهور آنان مىباشد . آنچه که اکنون مورد بحث و پژوهش است ، خمس سود و درآمد کسب مىباشد . خداوند متعال مىفرماید : « و اعلموا انما غنمتم من شىء فان لله خمسه و للرسول و . . . » . این آیه - که به آیه خمس معروف است - به نظر فقیهان شیعى نه تنها بر وجوب خمس غنایم جنگى دلالت مىکند بلکه شامل هر گونه درآمد کسب نیز مىباشد . واژه « غنیمت » از نظر لغت معناى گستردهاى دارد و به هرگونه درآمد و فایدهاى که به انسان مىرسد ، گفته مىشود . . ک : مجمع البحرین ، لسان العرب ، تاج العروس ، ماده « غنم » . غنیمت جنگى و سود تجارت ، هر دو غنیمت شمرده مىشوند و مشمول آیه مىگردند . البته هر چند شأن نزول آیه در مورد غنایم جنگى است ، ولى این سخن معروف است که شأن نزول ، هیچ گاه مخصص نیست و نمىتواند آیه را به آن محدود کند . و دانشمندان اهل سنت هم - که خمس را در غیر غنایم جنگى انکار نمودهاند - در این آیه ، مورد را تخصیص دهنده و محدود کننده ندانستهاند ، در حالى که آیه در غزوه بدر نازل شده ، آن را شامل تمامى جنگها شمردهاند و اگر قرار بود مورد خاص ، در آیه مخصص باشد ، باید آن را محدود به جنگ بدر بدانند . زبده المقال ، ص . 5 گذشته از همه اینها ، در روایت معتبرى ( معروف به صحیحه على بن مهزیار ) ، امام جوادعلیه السلام غنیمت در آیه را به معناى گستردهاى در نظر گرفته و آن را به درآمد کسب تفسیر نموده است . در بخشى از آن آمده است : « فاما الغنائم و الفوائد فهى واجبه علیهم فى کل عام قال الله تعالى : و اعلموا انما غنمتم من شىء فان لله خمسه . . . » . وسائل الشیعه ، ج 6 ، باب 8 ، ابواب ما یجب فیه الخمس ، ح . 5 در این حدیث امامعلیه السلام واژه « الفوائد » را در کنار « الغنائم » جاى داده و هر دو را مصداق آیه قلمداد نموده است و تردیدى نیست که منظور از « فواید » هر گونه سود و درآمدى است که به انسان مىرسد . بنابراین از مجموع موارد و قراین یاد شده ، به دست مىآید که خمس درآمد در قرآن ، به صراحت از آن یاد شده و بر وجوب آن دلالت مىکند به ویژه آنکه حضرتعلیه السلام نیز از آن معناى وسیعى را دریافته و براى ما تبیین و تفسیر کرده است . چنانچه کسى در تمام آنچه که بیان شد ، اشکال کند و آیه را در خمس غنایم جنگى منحصر کند ، در پاسخ خواهیم گفت : به جز قرآن ، روایات متعددى از ائمهعلیهم السلام وارد شده است که به خوبى بر وجوب خمس درآمد دلالت مىکند . . ک : وسائل الشیعه ، ابواب ما یجب فیه الخمس و ابواب الانفال . و تمامى فقیهان شیعى نیز به آنها استناد جسته و در کتابهاى فقهى خود ذکر کردهاند . بنا برایناین آیه که براى بیان وجوب خمس نازل گردیده ، با تأکیداتى همراه است که کاملاً اهمیت خمس را مىرساند . ونمى توان گفت : خمس را چون یک بار مطرح کرده , پس درجه وجوبش کمتر از درجه وجوب زکات است زیرا حکم الهى و دستور و قانون خدا چه یک بار گفته شود و چه چند بار , در وجوب آن فرقى نیست ب ) خمس درروایات روایات درمورد وجوب خمس فراوان است . ازباب مثال به برخى از آن ها اشاره مى کنیم : حضرت باقر ( ع ) فرموده است : « لا یَحِلُّ لِاَحَدٍ أنْ یَشْتَرى مِنَ الْخُمْسِ شَیْئَاً حَتى یَصِلَ اِلَیْنا حَقَّنا ، براى هیچ کس جایز نیست از مالى که خمس به آن تعلق گرفته ، چیزى بخرد مگر اینکه حق ما را به ما برساند » . ( وسائل الشیعه ، ج 6 ، باب 1 ، ح . 4 ) : - حضرت صادق ( ع ) فرمود : » من با این که نیازمند نیستم ، از شما درهم ( خمس ) را مىگیرم ، به خاطر آن که مىخواهم با دریافت خمس ، مال شما را پاکیزه گردانم « . ( وسایل الشیعه ، ج 6 ، 338 ) - امام باقر ( ع ) فرمود : » خمس بسیار مهم است . عمل نمىکند به آن مگر کسى که قلبش با ایمان مورد آزمایش قرار گرفته باشد « . ( همان ، ص 350 ) حضرت صادق ( ع ) فرمود : » خداوند صدقه ( زکات ) را بر ما حرام نموده و به جایش خمس را حلال فرموده است « . ( همان ، باب 29 ، از ابواب مستحققین زکات ، حدیث . 7 ) پس مسئله خمس به عنوان یک واجب دینى در قرآن و حدیث مطرح شده ، آن هم به گونهاى که کاملاً حکایت از عنایت شرع امقدس به این واجب الهى دارد - در مکاتبه امام رضا ( ع ) به یکى از یارانش آمده است : « اِنَّ اِخْراجَهُ ( خمس ) مِفْتاحُ رِزْقِکُم و تَمْحیصُ ذُنُوبِکُم » « پرداخت خمس کلید جلب روزى و وسیله آمرزش گناهان است » : همان ، ابواب الانفال ، باب 3 ، ح . 2 ج ) فلسفه وجوب خمس . 1 تردیدى نیست که اسلام به صورت یک مکتب اخلاقى ، فلسفى و یا اعتقادى محض ظهور نکرد بلکه به عنوان یک آیین جامع - که تمام نیازمندىهاى مادى و معنوى در آن پیشبینى شده - پا به عرصه ظهور گذاشت . از سوى دیگر ، این مکتب از همان عصر پیامبر اسلامصلى الله علیه وآله با تأسیس حکومت همراه بود در نتیجه براى اداره آن نیاز به یک پشتوانه مالى غنى و منظم داشت که بتواند در سایه تشکیل حکومت اسلامى از بینوایان ، بیماران ، بىسرپرستان ، معلولان و یتیمان جامعه دستگیرى نماید و این خلأ اقتصادى را پر کند . خداوند متعال با نزول آیات زکات ، دست یارى و رحمت بىپایانش را به کمک نبى اکرمصلى الله علیه وآله فرستاد و با واجب ساختن زکات ، این نقص و کاستى را برطرف کرد . این فریضه الهى از مالیاتهایى است که در حقیقت جزو اموال عمومى جامعه اسلامى محسوب مىشود و نیز به غیر بنى هاشم ( سادات ) اختصاص دارد و لذا مصارف آن عموماً موارد یاد شده است . ولى امامعلیه السلام به عنوان رئیس حکومت نیز هزینههایى دارد که باید تأمین شود . او براى پیشبرد نظام اسلامى و اداره جامعه ، به بودجه فراوانى نیاز دارد . فریضه خمس براى تأمین این منظور ، بر متمکنان جامعه واجب گردیده است . 1 لذا در روایت از خمس به عنوان « وجه الاماره » یاد شده است . 2 . 2 خداوند متعال براى حفظ کرامت و عزت پیامبر اسلام ، محل تأمین بودجه فقرا از بنىهاشم و منسوبان به آن حضرت را از خمس قرار داد و سهم آنان را قرین سهم خود و رسول فرمود تا زمینه تحقیر نسبت به آنان را از بین ببرد چون ممکن است برخى از مردم در پرداخت زکات به فقیران ، یک نوع برترى براى خود و حقارتى نسبت به گیرنده احساس کنند . در حالى که در پرداخت خمس و آنچه که به عنوان « وجه الاماره » تلقى مىشود ، قضیه عکس آن است و برترى براى گیرنده مىباشد . 3 « فما کان للّه فهو لرسوله یضعه حیث شاء » « آنچه خاص خدا است ، براى پیامبر اسلام است ، هر جا صلاح بداند قرار مىدهد » : همان ، ابواب الانفال ، باب 1 ، ح . 12 . 4 خمس وسیلهاى براى رشد و کمال انسان محسوب مىشود . همچنان که هر فرد با انجام دادن هر وظیفهاى ، مرحلهاى از کمال را مىپیماید با اداى خمس به قصد قربت و بریدن از دنیا نیز وظیفهاش را انجام داده و خود را از گناهان پاک نموده و به سوى کمال ترقى مىکند . 4 در همان مکاتبه آمده است « انّ الخمس عوننا على دیننا » « خمس ، کمک ما در پیاده کردن دین خداست » : همان ، ابوابالانفال ، باب 3 ، ح . 2 نیاز به بودجه مستقل و جداى از بودجه زکات دارد . خمس ثروت بسیار عظیمى براى تأمین هزینههاى یک انقلاب جهت رسیدن به حکومت عدل الهى است . « قدرت » موجودیت دینى تشیع و زنده ماندن این مکتب در طول عصر حضور و غیبت ، بر اساس خمس استوار بوده است و به اهلبیتعلیهم السلام و علما - که وارثان آنان هستند - این توانایى را داد تا با فشار و اختناق دستگاه ظلم در راه خدا ایستادگى کنند . ( 1 ) مکارم شیرازى ، ناصر ، یک صد و هشتاد پرسش و پاسخ ، ص 423 - 425 و تعلیقات على العروه ، کتاب الخمس ، ص . 392 ( 2 ) . ک : وسائلالشیعه ، ج 6 ، کتابالخمس ، باب 2 ، ح . 12 ( 3 ) . ک : وسائل الشیعه ، ج 6 ، ابواب قسمه الخمس ، باب 1 ، ح 4 و . 8 . 3 خمس براى تأمین بودجه هر کار خیرى است که امام بخواهد انجام دهد و براى هر موردى که صلاح بداند ، مصرف کند . ( 4 ) در مکاتبه امامرضاعلیه السلام به یکى از یارانش آمده است : « ان اخراجه ( خمس ) مفتاح رزقکم و تمحیص ذنوبکم » « پرداخت خمس کلید جلب روزى و وسیله آمرزش گناهان است » : همان ، ابواب الانفال ، باب 3 ، ح . 5 . 2 تحقق احیاى دین خدا و پیاده کردن حکومت اسلامى - که هدف اصلى این مکتب است -
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.