عرفان /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

آيا مي توان همه وقت به ياد خدا بود؟ آيا تصورات ذهني ما از خدا ، ياد اوست؟


اين پرسش، در چند محور بايد جواب داده شود: 1. اگر ذهنيت و تصور ما، مستند به هيچ دليل عقلي يا نقلي از آيات و روايات نباشد و صِرفاً برداشتي بدون پشتيباني علمي باشد و هنگام ياد خداوند، بخواهد آن تصور و ذهنيت خود را متذكر شود، يا به ياد آورد، اين را نمي توان ياد خداوند تلقي كرد. امّا اگر تصور و ذهنيت انسان نسبت به خداوند، مستند و برگرفته از دلايل عقلي و نقلي و باورهاي ديني باشد، و انسان به عنوان يك اعتقاد ديني، با تكيه بر مستندات علمي آن را قبول كرده باشد و بدان معتقد باشد و به هنگام ياد خداوند، همان معرفت برگرفته از مستندات ديني خود را ياد كند، اين بي ترديد يكي از مراتب ياد و ذكر خداوند محسوب مي شود؛ مثلاً براساس باورهاي ديني، شناخت ما از خداوند آن است كه او خالق، رازق، حافظ، معبود، پروردگار و مانند آن است؛ پس اگر به هنگام ياد خداوند انسان همان معرفت خود را يادآوري نمايد، مثلاً خدا را به عنوان خالق و رازق يا پروردگار خود ياد نمايد و بخواند، به طور يقين اين كار از مصاديق ياد خداوند است. زيرا ياد خدا، فرع بر معرفت خداوند است و طبق روايات تصور همراه با ايمان، در شناخت خدا كافي است؛ لذا وقتي كسي به امام صادق ـ عليه‎ السلام ـ عرض كرد: هر آنچه ما از خدا درك مي كنيم موهوم و ساخته ذهني ماست و خدا نيست، حضرت فرمود: اگر مسئله آن گونه باشد كه شما مي گوييد، توحيد از ما برداشته مي شود، چون ما بيشتر از آنچه درك مي كنيم، به شناخت توحيد مكلف نيستيم. پس ياد خدا به اندازه معرفت ما از خداست. البته اين معرفت بايد مستند به متون ديني باشد. 2. همان طوري كه عبادات انسان مراتب متعدد دارد، ياد خداوند نيز داراي مراتب مختلف است. هر اندازه ذکر از نظر وجودي، كامل تر باشد، ياد خدا بودن بيشتر صدق مي كند؛ بنابراين ياد خدا، با ذكر اسماء لفظي الهي، يك مرتبه از ياد خداوند است. درك آن الفاظ و مفاهيم كه از اسماء و صفات خداوند حكايت مي كند، مرتبه ديگري از ياد خداوند است. از الفاظ و مفاهيم، فراتر، شهود عيني و با چشم دل ديدن حقايق اسماء و صفات خداوند، مرتبه كامل تر از ياد خداوند است و همه اين مراتب در جاي خود درست و مفيد و آموزنده و سبب نجات انسان و تكامل وجود انسان مي شود. چون هر كدام از اين مراتب ياد خداوند است و سبب نجات انسان از غفلت و نسيان مي شود، به همين دليل يكي از بزرگان كه متخصص اين گونه امور است، مي گويد: (ياد خداوند، عبارت از خلاصي يافتن از غفلت و نسيان است كه درجات متعدد دارد. يك درجه آن ذكر ظاهري، مثل ثناء، دعاء و مراعات خداوند در انجام تكاليف است. درجه ديگر ياد خداوند، با قلب و خود را دائم الحضور در محضر او ديدن و او را در همه حالات و زمان و مكان ها حاضر و ناظر بر خود دانستن و مانند آن است. درجه سوم كه ذكر حقيقي و ياد واقعي خداوند محسوب مي شود، آن است كه انسان خود را بگونه اي بسازد كه ياد خداوند را در تمام هستي خود ايجاد كند؛ يعني به طور كامل، فاني در حق باشد و احساس نكند كه بدين پايه از كمال رسيده كه مي تواند تمام هستي او را ياد خداوند شكل مي دهد.) در اين بيان، به عنصر غفلت زدائي در مسئله ياد خداوند، تكيه شده است؛ پس يكي از معاني به ياد خدا بودن، آن است كه انسان از خدا غافل نباشد و خدا در همه حال فراموش نكند. 3. اما درباره اين كه چگونه به ياد خداوند باشيم و يا چه كار نمايم كه به ياد خدا باشيم؟ در اين باره منابعي كه در پايان معرفي مي شود مفيد و آموزنده است، اما به اختصار در اين جا اشاره مي شود: قرآن كريم نحوة ياد خدا را در آيات متعدد بيان كرده از جمله فرمود: وَ اذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعاً وَ خِيفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الاصالِ وَ لا تَكُنْ مِنَ الْغافِلِينَ يعني پروردگارت را در باطن خويش، به حال رغبت و رهبت ياد كن و به زبان نيز بدون اينكه آواز بركشي و فرياد نمايي، پروردگار خود را صبح و شام ياد كن و از غافلان مباش. يكي از كارشناسان ضمن طرح اين آيه مي گويد: مقصود از ياد و ذكر خدا در اينجا، ياد و ذكر نفس است؛ يعني ياد حق در باطن. به اين معنا كه باطناً هميشه و در همه احوال به ياد او و مشغول به ذكر باشد و از حضرت او غفلت نكند، چه زبان هم به ذكر داشته باشد يا نداشته باشد. منظور اجتناب از غفلت و توجه باطني به حضرت معبود، در همه احوال است. البته بعضي از جزئيات و مسايل مربوط به اين امر را در اينجا نمي شود گفت و بايد به اهل آن در جاي خود گفته شود. اما از نظر مصاديق، عبادت هايي كه مؤمنين انجام مي دهند، در واقع ياد و ذكر خداست و اساساً عبادت، همان ياد و ذكر خداست؛ مثلاً درباره نماز فرمود: اقم الصلوة لذكري يعني نماز براي ياد من برپا داريد. و يا مثلاً خواندن قرآن و ياد و ذكر خداوند است؛ چون قرآن ذكر الهي است؛ لذا فرمود: انا نحن نزلنا الذكر يعني بي ترديد ما ذكر را فرو فرستاديم. و يا فرمود: ان هو الا ذكر و قرآن مبين يعني آن نيست، مگر ذكر و قرآن بيان شده. پس عبادت ها، بخصوص نماز و قرائت قرآن، از بهترين مصاديق ياد خداوند است، و انسان را از غفلت و فراموشي نجات مي دهند و از آنجا كه در عبادت نيّت قربت و رضايت الهي شرط است، يكي از راهكارهايي كه با آن هميشه مي توان به ياد خدا بود، روشن مي شود؛ زيرا اگر كارهاي معمولي (از قبيل، تعليم، مسافرت غذا خوردن، لباس پوشيدن و...) براي رضاي الهي انجام پذيرد، همه عبادت و ذکر است. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image