عرضه روایات به قرآن /

تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

منظور از عرضه کردن روایات به قرآن چیست؟مگر تمام موضوعات در قرآن آمده؟


مرحوم شهید سید محمد باقر صدر در کتاب بحوث فی علم الاصول به تقریر آیه الله سید محمود هاشمی بحثی مفصل در ارتباط با روایات عرض بر کتاب نموده که که طرح تمامی مباحث ایشان در یک پرسش و پاسخ معمولی نمی گنجد اما به صورت اجمالی سه احتمال را از وجوه مختلفی که ایشان مطرح کرده اند ذیلا می آرویم :الف: مقصود از موافق نبودن با قرآن مخالفت با قرآن است ونه عدم طرح آن در قرآن نفیا واثباتا استدلال مرحوم شهید صدر بر این برداشت این است که مقصود از عدم موافق هر چند هم می تواند به معنای نبودن موضوع آن در قرآن باشد که سالبه به انتفای موضوع است و هم به معنای این که در قران مطرح و نفی شده که سالبه به انتفای محمول است لکن فهم عرفی معنای دوم را اقتضا می کند که موضوع مطرح شده ورد شده موید این احتمال این است که در یکی از روایات مورد بحث از آنچه مقابل موافق با قران است به مخالف با قرآن تعبیر شده به این شکل که پیامبر می فرماید: آنچه از من روایت می شود و موافق قرآن است من آن را گفته ام و آنچه مخالف است من آن را نگفته ام بنا بر این مقصود از عدم موافقت با قران یعنی مخالف با قران باشد در عرف نیز گاهی گفته می شود فلان کار موافق با شرع است یعنی شریعت مخالف با آن نیست نه این که تصریح با موافقت شده باشد . ب: اگر مقصود از روایت طرح روایت غیر موافق با قرآن را عدم ذکر آن در قران بدانیم پذیرش این روایات ممکن نیست چون لازمه اخذ به این روایات طرح آن است چون مفاد این روایات طرح روایت ثقه است در حالی که این کار موافق با قرآن نیست و مخالف با آن است چون قران کریم در ایه نبأ و آیه نفر بر پذیرش خبر ثقه صحه گذاشته بنا بر این باید روایات را حمل بر تقیه کرد ویا مربوط به حوزه اعتقادات دانست .ج: احتمال دیگری را به تعبیر لایبعد ایشان ذکر می کند و می گوید ممکن است مقصود از قبول روایت موافق با قرآن یعنی روایتی که با فضای عمومی قران موافق است ونه این که خصوص آن در قران مطرح شده باشد بنا بر این مقصود از این که شاهدی از کتاب داشته باشد این است که اشباه ونظایر آن در قران مطرح باشد و مقصود از مخالفت با قران نیز این است که با روح کلی قرآن ناسازگار باشد و اشباه ونظایر آن در قرآن نفی شده باشد قرینه بر این برداشت این که در برخی روایات مورد بحث این تعبیر آمده که اگر شبیه به قرآن است حق است و اگر شبیه نیست باطل است {فان اشبهها فهو حق و ان لم یشبهها فهو باطل} ودر روایت دیگری امده است اگر یک شاهد ویا دو شاهد از قرآن بر ان یافتید آن را بگیرید طرح موضوع دو شاهد در این روایت نشان می دهد مقصود نظایر آن است ونه این که همان موضوع دوبار طرح شده باشد دو مثال ایشان برای این موضوع ذکر می کند مثال اول این که روایات مربوط به پست بودن برخی از انسان ها و یا بودن آنان از جن با فضای کلی قرآن که انسانها را از یک نزاد وبرابر می داند مخالف است مثال دوم ایشان این است روایتی که مفاد ان خواندن دعا هنگام رویت هلال است با فضای کلی قران که دعوت به توجه وتقرب به خداوند در مناسبت و زمان ومکانی است سازگار است .(بحوث فی علم الاصول ج 7 ص 315-334) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image