علت گریز عده ای از جوانان نسبت به امر تقلید از مرجع تقلید چیست؟

1. مانور شيطان: شيطان که از درگاه خداوند مطرود شد قسم خورد که از هر جهت و از هر ابزاري براي گمراه کردن افراد مؤمن کمک مي گيرد. دشمنان انسي هم با ايراد شايعات، خبر پردازي و دروغ سازي و ايجاد شبهات سبب ضعف باورها مي شوند. از جمله کارهايي که آنها مي کنند اين است که مغالطه مي کنند که تقليد توهين به عقل است، در صورتي که هر انسان عاقلي در مسائلي که تخصص ندارد به متخصص رجوع مي کند. 3. عدم توجه به اصول دين: متأسفانه به اصول دين و اعتقادات توجه نمي شود. اعتقادات ديني، پایه‌ها و فنداسيون هاي دينداري محسوب مي شوند. در اولين مرحله دينداري که از کودکي شروع مي شود کمتر خانواده اي است که با مطالعه و حساب شده به تربيت ديني فرزندان خود بپردازد. در مهدها و مدارس نيز کار اساسي اي در اين رابطه نمي شود. وقتي اصول دين و اعتقادات سست باشد، فروع دين که از دل آن اصول بيرون مي آيد، پژمرده می‌شود. بنابراين ممکن است افراد توجيه خوبي براي تقليد نيابند. 4. تحميل و اجبار: اجبار و تحميل دستورات دين باعث مي شود که طعم دين به کام افراد تلخ شود. گاهي جوانان در ظاهر نه قلباً با بي توجهي به مراجع در واقع به نوعي به برخي از کارهاي متدينان اعتراض و مخالفت مي کنند. 5. بحران هويت: در دوران نوجواني و جواني ويژگي هاي عاطفي، ذهني و اجتماعي و معنوي خاصي پيدا مي شود. آنها دوست دارند باورهاي خود را خودشان مستقلاً کشف کنند. نمي خواهند باور هايشان تقليدي باشد بنابراين باورهاي قبلي را شخم مي زنند و سازمان باورهاي خود را از نو بازسازي مي کنند. بنابراين ترديد در باورها و دستورات ديني به شکل گذرا در اين سنين هنجار است اما والدين و مربيان و رسانه ها بايد با مهارت هاي روان شناختي، ارتباطي (همدلي، احترام، صميميت) با آنها برخورد کنند و آنها را براي رسيدن به باورهاي اصيل کمک کنند. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19

لینک کوتاه