نظریه پوریم و صحت آن را توضیح دهید.

نظريه «پوريم» توسط «ناصر پورپيرار» مطرح شده است. نظريه اي که بيان مي کند پس از پوريم (قتل عام ايرانيان توسط يهود) به مدت 1200 سال ايران و شرق ميانه بدون سکنه بوده است. اين نظريه به حدي سخيف و بي پايه و خنده دار است که بنابر نظر برخي مي تواند از سوي جهانيان به عنوان برترين جوک سال، نه برترين جوک قرن انتخاب شود. ناصر پورپيرار مي نويسد: «پس از نسل کشي کامل مردم شرق ميانه به وسيله يهوديان در پايان حکومت مشترک داريوش اول و خشايارشاه که تورات از آن به عنون قتل عام پوريم ياد مي کند، به ازاي 1200 سال يعني تا ظهور اسلام جنبنده اي در جغرافياي فرضي ايران زندگي نمي کرده است». ايشان قصه پوريم را به قول خودش بر اساس تورات اين گونه نقل مي کند: «در روزگار داريوش يهوديان 75000 نفر جمعيت ايران را که در 127 استان مملکت پارس ساکن بودند را کشتند». اين مطالب به حدي سخيف و بي پايه است که چندان لزومي به مطرح کردن و ابطال آنها نيست. اشکالات اساسي بر اين مطالب وارد است، که به برخي از آنها اشاره مي شود. 1. اگر اين جريان واقعيت داشته باشد پس چرا هيچ مورخي به آن اشاره نکرده است، لابد يهوديان همه اسناد را نابود کرده اند تا اين نسل کشي از چشم همه پنهان بماند. 2. اگر اين گونه باشد، تمام پادشاهان پس از خشايارشاه ساختگي مي باشند در حالي که اين مطلب بسيار دور از ذهن است. 3. پادشاهي خشايارشاه در حدود 486 تا 465 قبل از ميلاد بوده است. اگر سال 465ق را سال پايان پوريم بگيريم فاصله اين واقعه تا يورش اسکندر حدود 134ق سال مي شود. بنابراين اسکندر مقدوني بايد با ارواح در ايران جنگيده باشد، چرا که در اين زمان ايران خالي از سکنه است! 4. اگر ايران خالي از سکنه و به تبع آن ماليات دهنده و ثروت بوده، براي اسکندر چه لزومي داشت به ايران حمله کند. اگر ايران خالي از سکنه بوده، چرا اسکندر نتوانست به راحتي سرزمين ايران را تصرف کند. کساني که در مقابل او جنگيدند از کجا آمده بودند؟!. 5. اگر ايران خالي از سکنه بوده، پس شهرهايي چون نيشابور، سبزوار، سمنان، ري، تبريز، اصفهان، يزد، شيراز، همدان، کرمان و... بايد مقارن ظهور اسلام به صورت ناگهاني پيدا شده باشند. در حالي که اين شهرها همزمان با ظهور اسلام داراي تمدني پيشرفته و در خور توجه بوده اند. شهر ري در سده نخست هجري چنان مهم بود که عمر سعد براي رسيدن به حکومت آن حاضر شد، امام حسين ـ عليه السلام ـ را به شهادت برساند. 6. اگر واقعه پوريم صحت داشته، پس در صدر اسلام، اعراب مسلمان که مي خواستند وارد ايران شوند با چه کساني جنگيده اند؟ و اصولاً اعراب در اين سرزمين پوريم زده مي خواستند مردم چه شهري و چه روستايي را به دين اسلام درآورند؟ اين اشکالات و صدها اشکال اساسي ديگر بطلان نظريه بي پايه پوريم را به اثبات مي رساند. به نظر مي رسد ايشان مي خواهد گذشته پر افتخار اين سرزمين و تمدن و پيشرفت هاي نسبتاً مهم ايرانيان را مورد انکار قرار دهد، در حالي که اين امر واقعيتي است که همه محققان و مورخان آن را پذيرفته اند و در کتاب هاي خويش ذکر کرده اند. شهيد مطهري در کتاب خدمات متقابل اسلام و ايران کاملاً به اين موضوع توجه کرده است و قائل است که خدمتي که ايران و ايراني به پيشرفت فرهنگ و تمدن اسلامي کرده خدمتي بي نظير مي باشد. نتيجه گيري: نظريه پوريم که توسط يک ضد ايراني به نام ناصر پورپيرا مطرح شده بود، بدون مدرک و دليل مي باشد و در حدي از بي پايگي قرار دارد که بطلان آن بر همگان واضح است. جهت آشنايي بيشتر با اين نظريه بي اساس مي توانيد به کتاب «تأملي در بنيان تاريخ ايران» مراجعه کنيد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19

لینک کوتاه