تخمین زمان مطالعه: 19 دقیقه
ازدیدگاه اخلاق توحیدى اسلام ریشه حسادت در ضعف شناخت توحیدى و اعتماد به خداوند است . از نگاه توحیدى اسلام ریشه حسادت در عدم درک توحیدى هستى و دین است . انسان موحد و خداپرست هرگز به بندگان خداوند حسادت نمى ورزد , چون خداى متعال را قادر مى داند و معتقد است که همو به بندگان خویش نعمت عطا مى کند و اگر بخواهد به ما هم نعمت خواهد داد , انسان مومن و موحد تسلیم خواست خداوند است , بنابراین دلیلى براى حسادت وجود ندارد . ولى از دیدگاه روان شناسان ریشه حسادت ضعف اعتماد به نفس است یعنى به دلایل روانشناختى ، افرادى که اعتماد به نفس پایینى دارند و هویت خود را از درون خویش دریافت نمىکنند و نیازمند و وابسته به تایید دیگران هستند . در واقع افراد حسود به دنبال ضعف اعتماد به نفس و احساس نداشتن امنیت در شرایطى که هستند به رقابتهاى ناسالم دست مىزنند . براى مثال ، همه ما دوست داریم در روابط اجتماعى نسبت به هم ردیفهاى خودمان رشد کنیم و براى این رشد و ترقى همواره تلاش مىکنیم و موفقیتهاى دیگران را علاوه بر تحسین کردن ، گاهى به صورت الگوى خود قرار مىدهیم اما افراد حسود سعى مىکنند با خراب کردن چهره کسانى که در سطح بالاترى از آنها هستند و در واقع با کاستن ارزش آن اشخاص در نظر دیگران ، خود را بالاتر و بهتر جلوه دهند . آنها مدام در تلاشاند که موازنه منفى ایجاد کنند و به جاى کوشش براى رسیدن به سطوح بالاتر ، آنهایى را که در سطح بالا هستند ، به پایین مىکشند تا به اصطلاح با هم در یک مقطع قرار بگیرند . این تلاش ناسالم ، انرژى زیادى از آنها مىگیرد و بسیار آزارشان مىدهد . ( . در بچهها اغلب حسادتها به علت مورد توجه قرار گرفتن از سوى والدین است ) در بزرگسالان ریشه آن همان نداشتن اعتماد به نفس است . گاهى حسادت در روابط میان زن و شوهرها دیده مىشود که متاسفانه جنبه بیمارىزایى دارد . براى مثال ، مردى نسبت به زیبایى همسرش حسادت مىکند و ناخودآگاه او را به نازیبا شدن ترغیب مىکند . در خانمها نیز حسادت دیده مىشود و اغلب در مواردى که شوهرشان برجسته و مورد توجه باشد ، دیده مىشود اما بیشتر اوقات چون آقایان هستند که تمایل دارند همیشه همسرشان در برخى زمینههاى اجتماعى و غیره از آنها پایینتر باشد و این موضوع را قانون مىدانند ، به خانمهاى خود حسادت مىکنندیا گاهى جلوگیرى از ادامه تحصیل و . . . . دادن اعتماد به نفس و بالا بردن حس امنیت طرف وظایف شماست . امام محمد غزالى گفته : حسادت معمولا در حوزه مادیات اتفاق مى افتد . چیزهایى مثل پول ، شهرت ، قدرت و امثال این ها . در حوزه معنویات ، معمولا حسادتى در کار نیست ، چرا که معنویات ، ماهیتا تمام شدنى نیستند . یعنى نامحدودند و هر کسى به هر میزانى که دلش بخواهد و به هر میزانى که براى آن دلخواسته اش زحمت بکشد ، به فراخور حالش نصیب مى برد . لابد به همین دلیل است که مى گویند در بهشت ، هیچ حسادتى وجود ندارد . امام محمد غزالى معتقد است که حسادت ، ریشه در 7 چیز دارد : 1 دشمنى : وقتى کسى با کسى دشمن است ، تحمل ندارد که دشمنش را برخوردار ببیند . یعنى نمى تواند مواهب دنیوى را در زندگى دشمنش ببیند و دم برنیاورد . بعضى ها این گونه به حسادت مى افتند . 2 جاه طلبى : آدم جاه طلب ، از جاه طلبى سیر نمى شود . چنین آدمى نمى تواند هیچ کسى را در هیچ زمینه اى ، بالاتر و برتر از خودش ببیند و به هر کسى که در هر چیزى از او بالاتر و برتر باشد ، حسادت مى کند . 3 غرور و تکبر : آدم مغرور هم نمى تواند کسى را پیشاپیش خودش و بهره مندتر از خودش ببیند . آدم هاى مغرور در چنین موقعیتى ، احساس شکست مى کنند و به گرداب حسادت مى افتند . 4 حیرت و شگفت زدگى : گاهى اوقات ، بعضى ها از این که شخص دیگرى به چیزى رسیده است که آن ها به آن نرسیده اند یا اصلا نمى توانند برسند ، دچار حیرت و شگفتى مفرط مى شوند . این شگفتى نیز ، از دیدگاه امام محمد غزالى ، مى تواند زمینه ساز حسادت باشد : چطور او توانست این قدر موفق شود ؟ . . . چطور او توانست این همه ثروت و شهرت به دست بیاورد ؟ و . . . 5 ترس : گاهى آدم وقتى مى بیند کسى یا کسانى به بعضى چیزها و موقعیت ها رسیده اند ، مى ترسد که مبادا خودش به آن چیزها نرسد و به واسطه همین نرسیدن ، مورد سرزنش و تحقیر واقع شود . این موقعیت هم ، موقعیت حسادت آورى است . بعضى ها این گونه گرفتار حسد مى شوند . 6 طلب احترام : همه انسان ها دوست دارند که در جامعه دور و بر خودشان مورد عزت و احترام باشند . اما براى رسیدن به این عزت و احترام ، از نگاه غزالى ، دو راه پیش رو داریم : یا محترم و قابل احترام شویم و یا این که چهره آدم هاى محترم و قابل احترام را مخدوش کنیم . امام محمد غزالى ، ضمن تقبیح عمل این گروه دوم ، مى گوید : این دسته به ورطه حسادت درمى غلتند ، به شهوت کسب احترام بیشتر . 7 سرشت بد : بعضى ها هم بدون هیچ دلیل خاصى ، اصلا نمى خواهند و نمى توانند که دیگران را خوشبخت و کامیاب ببینند . اگر انتخاب با این قبیل آدم ها باشد ، آن ها دلشان مى خواهد همه مردم در فلاکت و بدبختى غرق شوند ، به جز خودشان . رزیلت حسادت از دیدگاه اسلام : از نظر اسلام ، حسادت ، صفتى ناشایست و بیمارى اخلاقى خطرناکى است که باعث فساد و هلاکت روح و جسم آدمى مىشود . بىتردید ، هنگامى که انسان مشاهده مىکند که دیگران نعمت یا امکاناتى دارد ، که او ندارد ، به طور طبیعى ملول و افسرده مىشود . در اصل این حالت که در تمامى انسانها کم و بیش وجود دارد ، شرّ و ضد ارزش نیست آنچه در اخلاق اسلامى به عنوان « صفت مذموم و ضد ارزشى » معرفى شده است ، حالت افراطى و ظهور عملى آن است . هنگامى که فردى آرزو مىکند ، نعمت و امکانات دیگران از ایشان سلب شود یا از بین برود و این آرزو را در عملکرد خود نیز آشکار مىسازد ، « حسود » و عمل چنین شخصى نیز « حَسَد یا حسادت » نامیده مىشود . البته رقابت با حسادت فرق دارد . رقابت باعث رشد و شکوفایى انسان مىشود ولى حسادت خوره روح و جسم آدمى و موجب تباهى دنیا و آخرت اوست 1 و به فرمایش معصومین ( ع ) حسادت ایمان را تباه مىکند ، آنچنان که آتش هیزم را مىخورد و نابود مىسازد . ( الحسدُ یأکُل الایمان کما یأکلُ النار الحطب » {S من از حسود به رنجم ولى هزاران شکر # که نیست با حسود رشک خاطرم محزون S} 2 {J شناخت و درمان حسد J} ابتدا باید فرق بین « غبطه » و « حسادت » روشن گردد . « حسادت » آن است که انسان از نعمت دیگران ناراحت شود و آرزوى از بین رفتن آن را داشته باشد . اما در « غبطه » ، انسان از نداشتن خود آزرده خاطر است نه از بهرهمندى دیگران . در نتیجه آرزو یا تلاش نمىکند که نعمت از دیگرى سلب گردد بلکه از نعمت دیگران خوشحال است و دعا و تلاش مىکند که خود نیز به آن برسد . معمولاً در نعمتهاى عبادى و معنوى ، مِثلِ حالِ خوش در نماز و سجده نسبت به دیگران ، حالت غبطه به انسان دست مىدهد . درمان حسد ، دو رکن اساسى دارد : درمان نظرى ( شناخت ابعاد و نتایج آن در دنیا و آخرت ) و درمان عملى . {J یک . درمان نظرى J} درمان نظرى حسد زمینهها و ابعاد مختلفى دارد از جمله : 1 - . 1 شناسایى ریشهها ، علل و عوامل پدید آورنده و رشد دهنده حسد 1 - . 2 گستره ، انواع و اشکال بروز حسد 1 - . 3 زیانهاى فردى و اجتماعى حسد 1 - . 4 انگارهها و دانستههایى که تأثیر مستقیم در درمان حسد و یا کاهش آثار آن دارند . اکنون به اختصار پارهاى از آنچه به این بخش مربوط است بیان مىشود : 3 الف . حسد ، نه تنها زیانى براى شخص مورد حسد ( محسود ) ندارد بلکه چه بسا به نفع او و به ضرر حسود است زیرا به فرض که حسادت دیگران موجب غیبت یا تهمت او شود این کار باعث از بین رفتن گناهان او و به دوش کشیده شدن آنها توسط حسود نیز مىگردد . در حالى که انسان خردمند ، هیچ گاه ضرر خود را نمىخواهد و چه ضررى بالاتر از حسدورزى ! ب . خداوند بنابر حکمت بالغه خود ، نظام جهان را به گونهاى قرار داده است که انسانها از جهاتى - چون استعداد ، قیافه ، مال ، خانواده و . . . - با یکدیگر تفاوتهایى داشته باشند . یکى از حکمتهاى این مسئله ، امتحان و ابتلایى است که باید برقرار باشد . اگر آدمى حقیقت این مطلب را درک کند و به عمق آن دست یابد ، آن گاه بر موقعیت دیگران رشک نخواهد برد چرا که همه این موهبتها و تفاوتها را به جهت جریان حرکت زندگى و فلسفهاى که وراى آن است ، مىداند . افزون بر آن این نکته را در نظر دارد که هر نعمتى مسئولیتهاى سنگینى نیز در پى دارد و تحمل هر کاستى و صبورى در برابر هر مشکلى ، پاداشهاى بزرگى به ارمغان مىآورد . ج . توجه به معاد و نعمتها و درجات والاى پرهیزگاران در قیامت و آخرت ، آدمى را از چشم دوختن به متاع دنیا باز مىدارد . خداوند در قرآن خطاب به پیامبرصلى الله علیه وآله مىفرماید : « لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ » 4 « چشم از این متاع ناقابل دنیوى که به برخى دادهایم [ براى امتحان ] ، بازگیر و بر اینان اندوه مخور » . اگر آدمى به حقیقت ، معناى « و رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقى » 5 را دریابد ، دیگر چشم به امکانات و برخوردارىهاى این و آن نخواهد دوخت و عمر خود را بر سر این غصه گزاف نخواهد گذاشت . به گفته حافظ : {S نقد عمرت ببر و غصه دنیا به گزاف # گر شب و روز در این قصه مشکل باشى S} {S گرچه راهیست پر از بیم زما تا بر دوست # رفتن آسان بود ار واقف منزل باشى S} د . بسیارى از نعمتهایى که به دیگران مىرسد ، جنبه اختصاصى ندارد و با تلاش و کوشش ، همراه با درایت و بینش مىتوان بهتر از آن را نیز فراچنگ آورد . بنابراین راه رشد ، ترقّى و تعالى بسته نیست لیکن باید واقعبینانه راه آن را شناخت و در جهت آن اقدامات لازم را به عمل آورد . {J دو . درمان عملى J} بدون درمان عملى و تلاش و مجاهدت براى ریشه کنى بیمارى خطرناک حسد ، نمىتوان سلامت نفس از این صفت ناپسند انتظار کشید . از این رو کاربست شیوههاى عملى در این راستا ضرورى و اجتنابناپذیر است . پارهاى از این روشها عبارت است از : 2 - . 1 رفتار مخالف : عمل بر ضد مقتضاى حسد در گفتار و کردار مانند : تواضع ، خیرخواهى ، خدمت به دیگران ، شاد شدن از رسیدن خیر به دیگران و ریشه کنى حسد از طریق نابود کردن خباثتهاى نفسانى ( مانند تکبر ، ریاست طلبى ، دنیا خواهى و . . . ) . آیه اللَّه صدر به استناد سخن پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله : « هنگامى که رشک ورزیدى ، در پى آن مرو » 6 مىنویسد : « آنچه که حسود در مقام عمل باید انجام دهد ، چیزى است که در آغاز بر او بسیار تلخ و ناگوار مىباشد . البته دارو تلخ است ولى سرانجام شیرین دارد . حسود باید آنچه را دلش مىخواهد ، نکند . براى مثال اگر دلش مىخواهد که از کسى بدگویى کند و رسوایش سازد ، دهان خود را ببندد و دندان بر جگر بگذارد و کلمهاى بر زبان نراند اگر آزردن کسى را مىخواهد ، او را نیازارد اگر مىخواهد براى نابودى یا سرنگونى کسى به وسایلى متشبث شود ، نشود و به طور کلى خواسته دل را زیر پا بگذارد » . 7 این روش وقتى به کمال مىرسد که به جاى پیروى از حسد ، شخصى عکس آن عمل کند . به عنوان مثال نسبت به کسى که به او رشک مىبرد ، خوبى کند از خوبىهاى او نزد دیگران سخن بگوید در حق او دعا کند و از صمیم قلب از خداوند بخواهد که نعمتهایش را بر آن شخص افزون گرداند . 2 - . 2 یادکرد نعمتها : هرگاه از متنعّم بودن شخصى ناراحت و آزارده شد ، باید متذکر نعمتهایى شود که خداوند به خود او داده است چرا که خداى کریم هیچ فردى را محروم از همه نعمتها نمىکند . همچنین اگر در زندگى خود گرفتار مشکلاتى است ، باید افرادى را به یاد آورد که مشکلات بیشترى نسبت به خود دارند . 2 - . 3 تقویت عقل : انسان باید عقل خود را با عمل تقویت کند . اگر آدمى از نیروى عقل و خرد به خوبى استمداد جوید و آن را بر دیگر قواى خود ، حاکم و از آن پیروى کند به تدریج تقویت خواهد شد و هراندازه به آن پشت و بر خلاف رهنمودهاى عقل عمل کند ، به تضعیف آن پرداخته است . یکى از راههاى تقویت عقل ، گسترش معارف دین و پیروى دقیق از رهنمودهاى پیامبران است زیرا تعالیم آنان بازگشاینده گنجینههاى خرد است : H « و یثیروا لهم دفائن العقول » E 8 . 2 - . 4 تبدیل حسد به غبطه : علت اصلى « حسد » ، ناراحتى انسان از عدم موفقیت خویش است یعنى ، چرا او پیشرفت نکرده و دیگرى رشد خوبى کرده است . حسود به جاى تلاش براى رشد خویش ، مىخواهد رشد دیگرى را متوقف کند . حال اگر انسان توجه کند که شکست دیگرى ، هیچ کمک و سودى براى او ندارد بلکه چه بسا مشکلاتى نیز به بار مىآورد ، در این صورت راه درست را انتخاب مىکند و به جاى تخریب دیگران ، مىکوشد خود را مانند آنان به موفقیت برساند . این حالت انسان ( غبطه ) ، نه تنها بد نیست بلکه موجب رشد و ترقّى او مىگردد . بنابراین مىتوان با تبدیل حسد به غبطه ، راه رشد و ترقّى را بر خود باز نمود و از آثار منفى آن در امان ماند . 2 - . 5 خوشبینى : یکى از آفات حسد این است که باعث مىشود شخص حسود ، به خوبىها و درستکارىهاى دیگران با سوء ظن نگریسته و آن را حمل بر ریاکارى ، عوام فریبى و . . . مىکند و به تخریب چهره مردم مىپردازد . درمان حسد ، عمل بر ضد این حالات و نگرش خوش بینانه و برخورد دوستانه و صمیمانه با دیگران است . 2 - . 6 دعا : تضرع و درخواست از خداوند ، در پیراستن نفس از آلودگىها - از جمله حسد - بسیار مفید و سودمند است . از جمله دعاهایى که در تصفیه نفس و پالایش آن تأثیر به سزایى دارد ، دعاى شریف « مکارم الاخلاق » از صحیفه سجادیه مىباشد . 2 - . 7 تلقین : تلقین یکى از راههاى پیراستن نفس از صفات ناپسند است . کار بست این روش با مخاطب قرار دادن خود ، تأثیر زیادى دارد . بدین سان هر گاه شرارههاى حسد در دل زبانه کشید ، شخص مىتواند قدرى در خود تأمل کند سپس بگوید : « نه ، من دیگر چنین نیستم » ، « من دیگر خوب شدهام » ، « من از حسد نفرت دارم و ریشه شیطانى حسد را از وجود خود کندهام » و « اى شیطان ! از من دور شو که دیگر مرا با تو کارى نیست » . 9 راه حل معالجه و از بین بردن حسادت مانند سایر بیمارى هاى درونى و قلبى از دو راه علم و عمل ممکن است . از نظر علم و آگاهى باید فرد حسود به چند نکته توجه داشته باشد : 1 - دنیا محل گذر و سراى فنا است و در این چند روز که در دنیا مهمان هستیم ، حسد بر بندگان خدا بردن کارى عاقلانه نمى باشد . تا چشم بر هم زنیم نه از حاسد اثرى مانده و نه از حسود : {S آخر همه کدورت گلچین و باغبان # گردد بدل به صلح چون فصل خزان شود S} 2 - حسد باعث ضرر دین و دنیاى حاسد است و به محسود نه تنها ضررى نمى رسد ، بلکه نفع دنیا و آخرت نصیب او مى گردد . 3 - حسادت در واقع اظهار ناخشنودى از قضاى پروردگار و ناخرسندى از بخشش و عطاى اوست و حاسد بر این باور است که کار خدا درست نبوده و خداوند به عدالت رفتار نکرده است و در نتیجه اصل توحید و ایمان حاسد فاسد و تباه مى گردد . 4 - حسادت باعث کینه و دشمنى و فاصله گرفتن از محبت و مهربانى مى گردد و حسود شریک و هم فکر و دنباله رو شیطان است . 5 - انسان حسود پیوسته غمگین و تنگدل و پریشان خاطر است ، چنانچه در حدیث آمده است : « الحسود مغموم » 10 یعنى انسان حسود غمگین و افسرده است و در زندگى طعم گواراى نعمت هایى را که خداوند به او عنایت کرده نمى چشد . در حدیث دیگرى مى خوانیم : « اقل الناس لذه الحسود حسود در زندگى از همه کمتر لذت مى برد » 11 6 - خداوندى که فیاض و عطابخش مطلق است هر عزت و نعمت را که به بندگانش عنایت کرده ، براى آن مدت معینى قرار داده و هیچ کس نمى تواند این مدت را تغییر دهد و اگر با حسادت کسى ، نعمت خداوندى از کسى گرفته مى شد ، نعمتى در عالم براى هیچ کس باقى نمى ماند چون کسى نیست که مورد حسادت نباشد . 7 - حسود در واقع کمر به دشمنى خود بسته و قصد نابودى خود را نموده و هر لحظه با غصه و غم خود را ذوب مى کند و از عمر و جسم خود مى کاهد و به جاى بهره مندى از عمر و جوانى و نعمت هاى الهى در فکر نابودى و زوال نعمت هاى دیگران است . {J راه حل هاى عملى براى ریشه کنى حسادت : J} باید برخلاف اقتضاى حسادت خود را موظف به خیرخواهى و احسان به فرد محسود کرد ، مثلا اگر به خاطر حسادت بر کسى تکبر ورزیده ایم باید خود را وادار به تواضع در برابر او نموده و اگر از او بدگویى و یا غیبت او را کرده ایم باید در برابر مردم و در مجالس از خوبى و امتیازات او بگوییم و زبان به مدح و ثنا و تعریف و تمجید او بگشاییم و اگر از دیدن او مکدر و ناراحت شده ایم و به او جسارتى کرده و یا زخم زبانى زده ایم باید خود را به شکفته رویى و خوش برخوردى و گفتار خوش با او وادار نماییم و اگر حسادت مانع احسان و هدیه دادن به او شده با عطا و بخشش و دادن هدایایى او را خرسند نماییم . تکیه و اصرار و مداومت بر این اعمال باعث مى شود که این کارها ملکه انسان گردد و حسد از درون انسان ریشه کن گردد و علاوه بر این دل محسود را با انسان صاف و مهربان مى کند و محبت حاسد را در قلبش جا مى دهد و کدورت تبدیل به دوستى و صفا مى گردد . منابع اصلى اخلاق اسلامى : - راه روشن , ترجمه مهجه البیضاء فیض کاشانى - اخلاق اسلامى , ترجمه جامع السعادات ملا مهدى نراقى - معراج السعاده ، ملا احمد نراقى - نقطه هاى آغاز در اخلاق عملى آیت الله مهدوى کنى - اخلاق در قرآن ( 3 جلد ) مصباح یزدى - اخلاق در قرآن ، آیت الله جوادى آملى کتاب هایى در زمینه حسادت : - حسادت ، زمینه هاى رشد و راه هاى جلوگیرى از آن - حسادت فرزندان ( روش هاى کاهش مشکلات خواهر و برادرها ) . مولف : دکتر محمد بهشتیان . - حسادت در اسلام . تالیف مولانا عبدالعلى خیرشاهى . ( 1 ) قال امیرالمؤمنین على ( ع ) : ثمرهُ الحَسَدِ شَقاءُ الدُّنیا وَ الآخرهِ امیر مؤمنان على ( ع ) فرمودند : میوه و نتیجه حسد ، بدبختى در دنیا و آخرت است . ( غررالحکم ، ح 4632 ) ( 2 ) ( ملکالشعراى بهار ) ( 3 ) جهت آگاهى بیشتر نگا : صدر ، سید رضا ، حسد ، ( قم : بوستان کتاب ، چاپ سوم 1382 ) ، صص 211 - . 290 ( 4 ) حجر ( 15 ) ، آیه . 88 ( 5 ) « و [ بدان که ] روزى پروردگار تو بهتر و پایدارتر است » ، طه ( 20 ) ، آیه . 131 ( 6 ) « اذا حسدت فلاتبع » ، بحارالانوار ، ج 74 ، ص 153 و ص . 122 ( 7 ) صدر ، سیدرضا ، حسد ، صص 298 - . 299 ( 8 ) بحارالانوار ، ج 11 ، ص 60 نیز ، نهجالبلاغه ، خطبه . 1 ( 9 ) جهت آگاهى بیشتر نگا : صدر ، سید رضا ، همان صص 291 - . 304 ( 10 ) ( بحار الانوار ، ج 73 ، ص 256 ، ح 29 ) ( 11 ) ( همان ، ص 250 ، ح 8 ) .
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.