تخمین زمان مطالعه: 2 دقیقه
در توضیح مطلب مورد پرسش چند نکته را باید توجه داشت:1. مقصود از علت، علّت تامّه است که وجود معلول را ایجاب میکند و به آن ضرورت میدهد. علّت تامّه همان امرى است که وجود معلول، مستند به آن است و فقط مستند به آن میباشد؛ یعنى امکان ندارد وجود معلول از امر دیگری ناشى شود.[1]2. علم عبارت است از: حضور معلوم نزد عالم.[2]3. نسبت میان علم به معلول و علم به علت همان نسبتى است که میان خود معلول و خود علت برقرار میباشد؛ چون علم کاملاً مطابق با معلوم است.[3]4. مقصود از علم به علت از آن نظر که علت است، این است که علم به علت به آن خصوصیتی که علت است؛ یعنى علم به همان جهت و حیثیتى که شىء از آن جهت علت میباشد.حال با توجه مطالب گذشته میتوان گفت؛ علم به علت از آن جهت که علت است، مستلزم علم به معلول است؛ به بیان دیگر، هنگامی که به علت آگاهی حاصل شود، در واقع علم به تمام کمالات وجود معلول حاصل شده است؛ زیرا همهی کمالات معلول در نزد علت حاصل است، و بیان کردیم که علم عبارت است از: حضور معلوم نزد عالم و معلول با تمام وجود خود نزد علت حاصل است، بلکه معلول جلوهای از جلوههای علت است. یعنی بعد از شناختهشدن علت، معلول چیزی از خود ندارد که ناشناخته باقی بماند. .
اسلام کوئست
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.