ادیان و مذاهب /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

آيا عرفان مخالف دين است؟


عرفان در لغت، به معني درک و شناختن اشياء با تفکر و تدبر در اثر آن آمده است. و در اصطلاح به اين معنا است که شخص با تفکر و تدبر از خود شناسي به خدا شناسي برسد که مصداق اين حديث گردد «من عرف نفسه فقد عرف ربه» کسي که خويش را بشناسد پروردگار را به حقيقت ميشناسد. معرفت الله و عرفان در وجود هر انساني ريشه فطري دارد که «کلّ مولود يولد علي الفطرة». هر مولودي که تولد ميشود بر فطرت پاکش متولد ميشود. مراتب عرفان و شناخت حق بر حسب درک و استعدادها و عمل نمودن يا ننمودنها متفاوت است در حقيقت عرفان همان شناخت خداوند و صفات جمال و جلال اوست و هر کسي به مقدار توان خود و صفاي قلبش ميتواند از آن بهره اي داشته باشد ولي در عين حال عرفانهايي هست که موافق مکتب اهل بيت ـ عليهم السلام ـ است و بعضي عرفانها مخالف مکتب اهل بيت ـ عليهم السلام ـ است که ما به آنها اشاره ميکنيم. عرفان مثبت و موافق با مکتب اهل بيت ـ عليهم السلام ـ کدام است؟ عرفان، توجه قلب به خداوند و نوعي کامل از خدا شناسي است و داراي مراتبي است و اين حاصل نميگردد مگر با: 1. ياد گرفتن مسائل شرعيه فرعيه عمليه از طريق متخصصين فقه که همان مراجع عظام تقليد باشند. 2. مواظبت بر ترک گناهان و انجام واجبات و پس از آن تا حدي که ممکن باشد مستحبات را به جا آوردن. 3. ارتباط با اهل بيت عصمت و طهارت ـ عليهم السلام ـ بدين معنا که در همه وفيات و اعياد آنها را زيارت کند و کسب فيض از خوان کرمشان بکند و از آنها وساطت و شفاعت بطلبد که مصداق اين حديث شريف گردد «شيعتنا.... يفرحون لفرحنا و يحزنون لحزننا و يبذلون اموالهم و انفسهم فينا اولئک منا و الينا...» شيعيان ما آنهايي هستند که در اعياد ما شاد و در غم و مصيبت ما اندوهناک هستند و جان و مال خودشان را در راه ما فدا ميکنند آنها از ما هستند و به سوي ما ميآيند. اگر شخص، مداومت بر اين اعمال که گفته شد داشته باشد خود شخص خواهد ديد که روحش از گناه و از حرام، از انسانهاي هوسران، از مجالس بي نفع، از اعمال ضايع کننده عمر، بيزار است و پيوسته ميل به حق و کارهاي نيک دارد آن گاه او عارف مي شود که عرفانش مثبت و مورد تأييد ائمه ـ عليهم السلام ـ است. امّا اگر معيارهاي شناخت خداوند و اهل بيت ـ عليهم السلام ـ بر اساس مطالب واهي و تخيلات خود ساخته و بافته هاي ديگران باشد که احيانا رنگي از اسلاميت و تشيع را هم به آن زده باشند اين طور شناختي را عرفان نمينامند و به عامل اين مطالب نيز عارف نميگويند بلکه اگر شخصي معيارهايش مطالب فوق باشد دزدي است که باعث بدبيني عده اي نسبت به عرفاي حقيقي قرآن و پيروان راستين اسلام و مطيعان امام زمان ـ عليه السلام ـ ميگردد. نمونههاي زيادي از عرفانها مورد نفي اهل بيت ـ عليهم السلام ـ چه در گذشته و چه الان وجود داشته و دارد. که ما بعضي از آنها و به عقايد خرافيشان اشاره ميکنيم: يکي از آن مواردي که مورد نفي اهل بيت ـ عليهم السلام ـ قرار گرفته و آنها به خيال خودشان عارف هستند مسلک صوفيه است مرحوم امام خميني (ره) در مورد اعتقادات آنها اين طور ميگويد: آن چه پيش اهل تصوف معروف است اين است که نماز وسيله معراج و وصول سالک است و پس از وصول، سالک مستغني از رسومات شرعي و احکام ميگردد، اين امر باطل و بي اصل و خيال خام بي مغزي است که با سلک اهل الله نميسازد بلکه فقط صرف تخيلات خودشان است. در روايت آمده که حضرت علي بن محمد ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: «... الصوفيه کلهم مخالفونا و طريقتهم مغايرة لطريقتنا...» صوفيه همه شان مخالف ما اهل بيت ـ عليهم السلام ـ هستند و طريقت و راه و روش آن ها مغاير با راه و روش ماست. و در روايت ديگر هست که حضرت رسول اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ ميفرمايد: «لا تقوم الساعة علي امتي حتي يخرج قوم من امتي اسمهم صوفيه ليسوا مني و انهم يهود امتي يحلقون للذکر و يرفعون اصواتهم بالذکر يظنون انهم علي طريق الابرار بل هم اضل الکفار و هم اهل النار...؛ روز قيامت بر پا نميشود براي امت من تا اين که در آخر الزمان قومي از امتم خارج مي شوند اسم آنها صوفيه است آنها از من نيستند و آنها يهود امت من هستند حلقه هاي ذکر و دعا تشکيل ميدهند و صداهايشان را به واسطه ذکر بالا ميبرند و گمان ميکنند که بر طريق و راه عاقلان و عارفان هستند نه بلکه آنها گمراه ترين کفار هستند و آنها اهل دوزخ و آتش جهنم هستند». با ذکر اين مطالب فهميده ميشود که عرفان هاي مخالف دين و مورد نفي اهل بيت ـ عليهم السلام ـ وجود دارد و عارف نماياني در اين بين هستند که مدعي عرفان و حلقههاي ذکر تشکيل دادند و جلسات اخلاق به خيال خودشان انجام دادن امّا در عين حال حضرت رسول اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ آنها را اهل النار مينامد. نتيجه گيري کلي و خلاصه عرفان: اين که شخصي با تفکر و تدبر از خود شناسي به خدا شناسي برسد آن هم از طريق اهل بيت ـ عليهم السلام ـ عرفان بر دو قسم است: منفي که مخالف دين است 1 مثبت که عرفاني است موافق دين. عرفان منفي: معيارهاي خود شناسي و خدا شناسي از طريق اهل بيت عصمت و طهارت ـ عليهم السلام ـ نيست بلکه بر اساس مطالب واهي و تخيلات خود ساخته و بافتههاي ديگران است به نمونهاي از آنها اشاره کرديم که مسلک صوفيه يکي از عرفانهاي مورد نفي اهل بيت ـ عليهم السلام ـ بود آنها خود را عارفان درگاه حق و حقيقت ميخوانند... . عرفان مثبت: آن که انسان با تفکر و تدبر از طريق اهل بيت ـ عليهم السلام ـ از خود شناسي به خدا شناسي برسد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image