معناى وحى و اقسام آن /

تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

معناى وحى و اقسام آن را توضیح دهید


معنای وحی الف. وحی در لغت: وحی در لغت به معانی مختلفی آمده است از جمله: اشارت، کتابت، نوشته، رساله، پیام، سخن پوشیده، اعلام در خفا، شتاب و عجله و هر چه از کلام یا نوشته یا پیغام یا اشاره که به دیگری به دور از توجه دیگران القا و تفهیم شود وحی گفته می‌شود( محمد هادی معرفت، علوم قرآنی، ص11-12) . ب. وحی در اصطلاح: در اصطلاح وحی(پیامبران)، نوعی تکلیم آسمانی است که درک آن از طریق حس و عقل، امکان پذیر نیست و شعوری خاص می طلبد که در اندکی از برگزیدگان،به ارادة خدا حاصل می شود و در نتیجه ،پیامهای غیبی با علم حضوری دریافت می گردند. (ر.ک: درسنامه علوم قرآنی، جوان آراسته، ص 50).   وحی و اقسام آن در تفسیر نمونه راجع به این مساله این گونه آمده است که: اصل وحى چنان که راغب در مفردات مى گوید اشاره سریع است خواه با کلام رمزى باشد، و یا صداى خالى از ترکیب کلامى، و یا اشاره با اعضا (با چشم و دست و سر) و یا با نوشتن. از این تعبیرات به خوبى استفاده مى شود که در وحى اشاره از یک سو و سرعت از سوى دیگر نهفته شده، و به همین دلیل براى ارتباط مرموز و سریع انبیاء با عالم غیب، و ذات پاک پروردگار، این کلمه استخدام شده است. در قرآن مجید و لسان اخبار وحى به معانى مختلفى به کار رفته است، گاه در مورد انبیا، گاه در انسانهاى دیگر، گاه در مورد ارتباطهاى رمزى میان انسانها، و گاه ارتباط مرموز شیاطین و گاه در مورد حیوانها. جامع ترین سخن در این زمینه سخنى است که از على علیه السلام در پاسخ شخصى که از مساله وحى سؤال نمود نقل شده، امام آن را به هفت قسم تقسیم فرمود: 1- وحى رسالت و نبوت، مانند: «إِنَّا أَوْحَیْنا إِلَیْکَ کَما أَوْحَیْنا إِلى نُوحٍ وَ النَّبِیِّینَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَوْحَیْنا إِلى إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ عِیسى وَ أَیُّوبَ وَ یُونُسَ وَ هارُونَ وَ سُلَیْمانَ وَ آتَیْنا داوُدَ زَبُوراً؛ ما به تو وحى فرستادیم همانگونه که به نوح و پیامبران بعد از او وحى فرستادیم، و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط (طوائف بنى اسرائیل) و عیسى و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحى نمودیم، و به داود زبور دادیم»، ( نساء 163). 2- وحى به معنى الهام، مانند: « وَ أَوْحى رَبُّکَ إِلَى النَّحْلِ؛ پروردگارت به زنبور عسل الهام فرستاد»، (نحل 68) . 3- وحى به معنى اشاره، مانند: « فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرابِ فَأَوْحى إِلَیْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا بُکْرَةً وَ عَشِیًّا؛ زکریا از محراب عبادتش به سوى مردم بیرون آمد و با اشاره به آنها گفت: صبح و شام خدا را تسبیح گوئید»، (مریم 11). 4- وحى به معنى تقدیر، مانند: « وَ أَوْحى فِی کُلِّ سَماءٍ أَمْرَها؛ خداوند در هر آسمانى تقدیر و تدبیر لازم را فرمود»، (فصلت 12 ). 5- وحى به معنى امر، مانند: «وَ إِذْ أَوْحَیْتُ إِلَى الْحَوارِیِّینَ أَنْ آمِنُوا بِی وَ بِرَسُولِی؛ به خاطر بیاور هنگامى را که به حواریین امر کردم که به من و فرستاده من ایمان بیاورید»، (مائده 111) . 6- وحى به معنى دروغ پردازى، مانند: « وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطِینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ یُوحِی بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً؛ اینچنین در برابر هر پیامبرى دشمنى از شیاطین انس و جن قرار دادیم که سخنان فریبنده و دروغ را به طور سرى به یکدیگر مى گفتند»، (انعام ، 112). 7- وحى به معنى خبر، مانند: « وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَیْنا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْراتِ؛ و آنها را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما هدایت مى کردند و انجام کارهاى نیک را به آنها خبر دادیم»، ( انبیا 73 ).   (ر.ک: بحار الانوار، ج 18، ص 254). .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image