تخمین زمان مطالعه: 19 دقیقه
رهبر معظم انقلاب، در دیدار سالانهی خود با کارگزاران نظام در ماه مبارک رمضان، ضمن تبیین امتیازات و واقعیات حاکم بر کشور، به تشریح وضعیت جبههی معارضان با جمهوری اسلامی ایران پرداختند. ایشان، در بخشی از فرمایشات خود، یکى از واقعیتهاى موجود کشور را «وجود فشارها و تهدیدهایی» دانستند که به رغم قدمت دیرینه، در سالهای اخیر تشدید شده است و بر خلاف تبلیغات رسانههای مغرض، در پَس پردهی آنها نه جامعهى جهانى و نه دولتها و نه ملتها، بلکه چند دولت محدود؛ اما با توان «رسانهاىِ قوى» نقشآفرینی میکنند.
ایشان در توضیح این مطلب افزودند: «این واقعیت دارد که چند دولتاند؛ منتها با همین نیروى رسانهاى، خودشان را به نام "جامعهى جهانى" معرفى میکنند و دروغ میگویند؛ جامعهى جهانى نیست. این یک واقعیت است.»(1)
لذا اگر بنا باشد در نگاهی کلی به بررسی طیفبندی جریانات متخاصم با نظام جمهوری اسلامی ایران در طول سه دههی اخیر بپردازیم، ضروری است نسبت به منشأ و علل شکلگیری تعارضات کشورهای متخاصم با جمهوری اسلامی ایران بپردازیم.
الف) طلوع انقلاب اسلامی؛ نقطهای برای تعارض منافع
پیروزی انقلاب اسلامی نقطهای اساسی در تحلیل حوادث امروز جهان اسلام و منطقه و تقابل چند کشور غربی با نظام جمهوری اسلامی ایران به شمار میرود؛ موضوعی که صحت و سقم آن را میتوان بر اساس گفتهها و تحلیلهای روشنفکران و تصمیمسازان نهادهای قدرت در غرب مشاهده کرد.
به زعم بخش قابل توجهی از نخبگان سیاسی غرب، وقوع انقلاب اسلامی ایران به چهار دلیل عمده حامل و حائز چالش با منافع ساختار سنتی قدرت در عرصهی جهانی است که به اختصار در ذیل مورد اشاره قرار گرفتهاند:
یکم: وقوع ناگهانی انقلاب در ایران
به زعم مراکز قدرت در کشورهای غربی، وقوع انقلاب اسلامی در ایران امری ناگهانی و غافلگیرکننده بوده است. به طوری که تدا اسکاچپل، در این خصوص، میگوید: «سقوط ناگهانی رژیم شاه و آغاز نهضت انقلابی ایران بین سالهای 1977 تا 1979 برای ناظران خارجی، اعم از دوستان شاه، روزنامهنگاران و دانشمندان علوم سیاسی و اجتماعی پدیدهای کاملاً خلاف قاعده و طبیعت به شمار میآمد.»(2)
این واقعیت سبب شده است تا جریانات حاکم بر روابط و ساختار قدرت در عرصهی جهانی قادر به برنامهریزی به منظور کنترل، مدیریت و استحالهی انقلاب اسلامی نباشند و حرکت انقلابی مردم ایران را بهسان آتشفشانی عظیم در عرصهی افکار عمومی جهان برجسته کند.
دوم: تفاوت ماهوی انقلاب ایران با سایر انقلابهای جهان
تفاوت ماهوی انقلاب اسلامی ایران با سایر انقلابهای جهان سبب شده است تا کشورهای معارض با جمهوری اسلامی ایران در تحلیل و بازشناسی ابعاد و عوارض متصور بر انقلاب ایران دچار تردید شوند و در مقام تحلیل آن، اذعان به ناتوانی کنند. به عنوان مثال، نشریهی اونیتا، ارگان حزب کمونیست ایتالیا، در بدو پیروزى انقلاب اسلامى با ارائهی تحلیلى از جریان انقلاب اسلامى در این زمینه مینویسد: «این انقلاب با هیچ یک از ضابطههاى عادى نمىخواند و ما را به بررسى و مطالعهی بسیار دقیقى دعوت مىکند.»(3)
جورج بوش پدر، رئیسجمهور اسبق آمریکا، نیز در تأیید این دیدگاه مىگوید: «من از رئیس وقت سازمان سیا، که به دلیل پیروزى انقلاب ایران از کار برکنار شد، پرسیدم: یعنى شما با این همه آدمى که در دنیا دارید، با این همه تجهیزات فوق پیشرفته، با این همه بودجهاى که صرف مىکنید، نتوانستید انقلاب مردم ایران را پیشبینى کنید؟ او، در پاسخ به من، گفت: آنچه در ایران روى داده است یک "بىتعریف" است؛ کامپیوترهاى ما آن را نمىفهمند!»(4)
میشل فوکو، اندیشمند فرانسوی، نیز در مورد انقلاب ایران میگوید: «نظام حقیقت آنان با نظام حقیقت ما یکی نیست. نظام ما حتی اگر تقریباً جهانیشده باشد، همچنان خاص است... در واقع، مردم چیزی را میگویند که در سطح دادهها حقیقت ندارد، اما به معنای عمیقتری باز میگردد که در قالب درستی و مشاهده غیرقابل هضم است.»(5)
سوم: نقش بیبدیل مذهب در پیروزی انقلاب اسلامی
یکی دیگر از نقاطی که سبب ایجاد اختلافات منافع میان جمهوری اسلامی ایران و دولتهای معارض میشود، ماهیت مذهبی و سکولارستیز انقلاب اسلامی است. موضوعی که مجلهی تایمز، در شمارهی هفتم آوریل 1980، خود دربارهی آن مىنویسد: «انقلابى ساکت در تفکر و استدلال در حال وقوع است و خدا دارد بر مىگردد.»(6)
مشابه این دیدگاه را گیدنز، جامعهشناس مشهور انگلیسی، در فصلی از کتاب خود با عنوان «پدیدهی نوزایی دینی» تکرار میکند و مینویسد: «در گذشته، سه غول فکری جامعهشناسی یعنی مارکس، دورکیم و ماکس وبر با کموبیش اختلافاتی فرآیندِ عمومی جهانی را به سمت سکولاریزاسیون و به حاشیه رفتن دین میدیدند، ولی از آغاز دههی هشتاد و با انقلاب اسلامی ایران، شاهد تحقق عکس این قضیه هستیم؛ یعنی فرآیندِ عمومی جهان روند معکوسی را آغاز و به سمت دینی شدن پیش میرود.»(7)
چهارم: گفتمانزایی انقلاب در عرصهی جهانی
انقلاب اسلامی ایران، با تکیه بر مبانی معرفتی اسلام و مذهب تشیع، توانسته است گفتمانی آرمانی و عدالتخواه را در گسترهی جهانی بسط و توسعه دهد؛ به طوری که همین رویکرد برونگرای آن عاملی برای جلب افکار عمومی و تهدیدی برای جریانات سنتی مسلط بر نظامهای قدرت در عرصهی بینالمللی شده و تعارض منافع را پدید آورده است؛ به طوری که امروزه گفتمان جهانی انقلاب اسلامی در موضوعاتی نظیر عدالت، مسئلهی فلسطین و حق تعیین سرنوشت و مبارزه با یکجانبهگرایی به رویکردی رایج و مقبول مبدل شده و گفتمان مسلط در نظام قدرت جهانی را به چالش کشیده است.
سرکوب اعتراضات مردمی به بهانهی پیروی از انقلاب اسلامی ایران، تشدید فضای مسموم تبلیغاتی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، همکاری با رژیم متجاوز بعثی در جریان 8 سال جنگ تحمیلی، همکاری با کشورهای غربی در ایجاد مراکز جاسوسی از ایران، همکاری با کشورهای غربی در اعمال تحریمهای نفتی و بانکی علیه ایران، همکاری با کشورهای متخاصم با جمهوری اسلامی ایران در حوزههای نظامی و در اختیار قرار دادن مراکز نظامی به ارتشهای فرامنطقهای، حمایت مادی و سیاسی از جریانات تکفیری و ضدشیعی در منطقه و ترویج وهابیت و هراسافکنی از گسترش تشیع در جهان اسلام از مهمترین اقدامات جبههی ارتجاع در مبارزه با جمهوری اسلامی است.
ب) طیفبندی جریانات معارض با جمهوری اسلامی ایران
چهار شاخصهی مهم انقلاب اسلامی، که در بالا مورد اشاره قرار گرفت، سبب شده است تا موضوع جمهوری اسلامی ایران به عنوان عامل برهمزنندهی نظم استثماری و سنتی حاکم در عرصهی روابط بینالملل مورد توجه مراکز قدرت جهانی قرار بگیرد و متناسب با ماهیت آن طیف متنوعی از جریانات معارض سازماندهی شود:
1. طیفبندی جریانات معارض با قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران
با عنایت به ماهیت نرم و گفتمانی نظام جمهوری اسلامی ایران در عرصهی بینالمللی، میتوان عمدهی فعالیت قدرتهای معارضی را که منافع آنها به دلیل وقوع انقلاب اسلامی در ایران مورد تهدید قرار گرفته است در محورهای ذیل دستهبندی کرد:
1.1. پانعربیسمها:
پانعربیسم اندیشه و نهضتی فراگیر در جهان عرب است که مدعی تلاش برای وحدت اعراب است. از این رو، غالباً مترادف با ملیگرایی عرب در نظر گرفته میشود؛(8) البته در باب شکلگیری ایدهی پانعربیسم نظرات مختلفی وجود دارد. به عنوان مثال، عده ای از نویسندگان عرب ریشهی آگاهی به کلیت مفهوم پانعربیسم را به دورهی جاهلیت قبل از اسلام یا عصر نهضت شعوبیه متعلق میدانند و عدهای دیگر آنرا به دوران حکومت ترکهای جوان در عثمانی منتسب میکنند؛ اما آنچه که مشخص است، ظهور بارز این اندیشه در دوران جمال عبدالناصر و مواجههی جهان عرب با شکلگیری رژیم صهیونیستی است؛ موضوعی که خیلی زود ماهیت اسلامی خود را از دست داده است و با غلبهی جریانات ملیگرا و لیبرال در جهان عرب، به مواجههی اعراب با غیر اعراب مبدل شد.
لذا شاهد آن هستیم که دستهبندی مسلمانان به عرب و عجم، از سوی جریانات معارض با جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه، به عنوان سدی در مقابل انعکاس قدرت نرم جمهوری اسلامی در گسترهی جهان اسلام بهکارگیری میشود؛ موضوعی که در دوران دفاع مقدس در اظهارات صدام حسین به وضوح قابل ملاحظه بود و امروز نیز مشابه آن از برخی دولتهای عربی و رسانههای قومگرای وابسته به دولتهای منطقهای شنیده میشود.
2.1. پانترکیسمها:
در تحلیل این دیدگاه، میتوان گفت ویژگی «قومی» جریان ناسیونالیسم عربی و ترکی و تلاش آنها برای ایجاد یک دولت یکدست قومی و بحران هویت شدیدی که در پایان قرن نوزدهم، جامعهی عثمانی را در برگرفته بود، باعث شد تا هر دو ناسیونالیسم قومی عرب و ترک، به تدریج، جنبهی رمانتیک به خود بگیرند و به مرزهای افراطی ایدئولوژی «پان» قدم بگذارند.
لذا از اوایل قرن بیستم به بعد گونهی افراطی ناسیونالیسم «پانترکی» برای یکپارچه کردن و ادغام سرزمینهای پراکندهای که به گمان آنها نشانهای از رگههای قومی داشت، شکل گرفت و بدین ترتیب، حتی پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی، دولت ترکیه، با الهامگیری از ایدئولوژی الحاقگرایانهی «پانترکیسم»، همچون دولتهای جدیدالتأسیس عربی، در پی گسترش نفوذ سرزمین خود به مناطق همجوار برآمد.(9)
این سیاست، در سالهای اخیر، به صورت گستردهتری در دستور کار مقامات آنکارا قرار گرفته و در حوزهی گفتمانی به عنوان جبههای معارض با ادبیات فراقومی انقلاب اسلامی دستهبندی شده است. از این رو، تنشهای ایدئولوژیکی را میان جمهوری اسلامی ایران و مروجان ایدهی پانترکیسم پدیدار ساخته است.
1.3. جریانات غربگرا و سکولار:
گفتمان دینی انقلاب اسلامی، در تقابل با اندیشهی سکولاریزاسیون مورد تأیید غرب، باعث شده است تا یکی از حوزههای تعارضبرانگیز میان جمهوری اسلامی ایران و جریانات مسلط بر قدرت جهانی، حوزههای ایدئولوژیک باشد. لذا، شاهد آن هستیم که در سالهای گذشته، فعالیت جریانات سکولار در جهان اسلام به شکل فزایندهای در حال گسترش بوده است و بهرغم موج بیداری اسلامی، همچنان گروههای سکولار به عنوان عنصری مهم در صحنهی تحولات سیاسی نقشآفرینی میکنند؛ موضوعی که شاهد متأخر آن را میتوان در تحولات این روزهای مصر ملاحظه کرد.(10)
2. طیفبندی جریانات معارض با قدرت سیاسی جمهوری اسلامی ایران
علاوه بر تعارضات جمهوری اسلامی ایران با نظام قدرت در حوزههای نرمافزاری، شاهد آن هستیم که منافع بسیاری از مراکز قدرت جهان با پیروزی انقلاب اسلامی در معرض تهدید قرار گرفته و باعث شده است تا این جریانات به تقابل با نظام جمهوری اسلامی ایران بپردازند. لذا، در یک دستهبندی کلی، میتوان جریانات سیاسی معارض با جمهوری اسلامی ایران را در طیفهای ذیل دستهبندی کرد:
1.2. نظام سلطه:
یکی از مهمترین شعارهای انقلاب اسلامی ایران، علاوه بر استقلال و آزادی که در نهایت به استقرار جمهوری اسلامی منجر شد، مبارزه با استکبار است. در واقع استکبارستیزی، چه در دوران مبارزه با رژیم پهلوی و چه در دوران استقرار انقلاب، از جایگاه خاصی در گفتمان حکومت اسلامی برخوردار بوده است و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و همچنین رهبر معظم انقلاب، علاوه بر اینکه در مقام نظر به تئوریزه کردن استکبار و بیان شاخصههای آن پرداختهاند، الگویی عملی از مبارزه با استکبار را نیز به نمایش گذاشتهاند.(11)
به طوری که در منظومهی نظری و عملی رهبر معظم انقلاب گسترش جنایت، مبارزه با اسلام، دستاویز قرار دادن حقوق بشر،(12) کشتار مردم بیگناه و استفادهی روزافزون از ابزارهای تروریستی(13) از جمله خصایصی است که استکبار به وسیلهی آنها احصا و شناسایی میشود و میباید به دلیل این خوی غیرانسانی در مقابل آن ایستادگی کرد.
بدین ترتیب، یکی از حوزههای مورد تعارض میان جمهوری اسلامی ایران و نظام سلطه ماهیت تقابلی و اندیشهی سازشناپذیر انقلاب اسلامی در مقابله با استکبار جهانی و ایادی وابسته به آن تفسیر میشود و از آنجایی که آمریکا به لحاظ تاریخی و هژمونی سیاسی، امروزه به عنوان قدرتی استکباری شناخته میشود؛ لذا در کانون تعارض سیاسی با جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است.
2.2. جریان ارتجاع:
در جریانات سیاسی معارض با جمهوری اسلامی ایران، جریان ارتجاع را میتوان یکی از جریانات اصلی مخالف با گفتمان انقلاب اسلامی ارزیابی کرد. این جریان از تلاقی سه محور ذیل به وجود آمده است:
- جریان قومی پانعربیسم
- جریان عقیدتی سلفیگری (افراطگرایی مذهبی)
- نظامهای سیاسی وابستهی غیر دموکراتیک
مروجان اندیشهی ارتجاع، با دامن زدن به شکافهای قومی، مذهبی و سیاسی، به دنبال تمایزانگاری میان خود و نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان قدرتی نزدیک در معادلات سیاسی هستند. بهزعم این گروه از کشورها، توان اثرگذاری جمهوری اسلامی در افکار عمومی جهان اسلام میتواند منافع نامشروع و ساختارهای سیاسی وابستهی آنان را مورد تهدید قرار دهد. لذا، بهترین دفاع از خود را در تهاجم به ارزشهای مورد تأکید انقلاب اسلامی ارزیابی میکنند و کوچکترین انتقاد یا حرکت اصلاحطلبانهی مردمی را با تکنیکهای اتهامزنی و برچسبزنی سرکوب، مهار یا به انحراف میکشانند.
به عنوان مثال، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اعتراضات مردمی در بحرین رنگ مذهبی بیشتری به خود گرفت و مبارزان شعارهایی مانند: «لا شرقیه، لا غربیه، جمهوریه اسلامیه»، «کَفا حُنا حسینی، قائدنا خمینی» و «بِالرّوحِ بِالدَّمِ نَفدیکَ یا اِمام» سر دادند و مساجد و حسینیهها مرکز تجمع و حرکت راهپیمایی آنها شد.(14) همین موضوع بهانهای شد تا مقامات رژیم آل خلیفه معترضان را به پیروی از سیاستهای ایران متهم کنند و بهانهی لازم برای تشدید فشارها را به دست آوردند.
یکی دیگر از کشورهایی که از انقلاب اسلامی ایران متأثر شد عربستان سعودی است؛ به طوری که با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و اشاعهی گفتمانهایی نظیر تلاش در جهت برقراری حکومت جهانی اسلام، نفی سلطهپذیری و سلطهجویی، حمایت از مستضعفین و نهضت آزادیبخش و تبلیغ اسلام و دعوت آن به ویژه مذهب شیعه، اولین عکسالعملها درون حاکمیت سعودی برانگیخته شد و تبلیغات اعراب به ویژه محافظهکاران مسلمانان طرفدار عربستان سعودی در مورد شیعی بودن انقلاب ایران تشدید شد.(15)
لذا در یک نگاه کلی شاهد آن هستیم که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، واکنش کشورهای مرتجع منطقه نسبت به پدیدهی جمهوری اسلامی ایران نگاهی تهدیدبرانگیز بوده است. از این رو، در راستای تلاش برای رفع این تهدید بالقوه، به همکاری با نظامهای سلطهگر جهانی پرداخته و از تمامی ابزارهای سیاسی و تبلیغی خود برای سرنگونی جمهوری اسلامی ایران بهره بردهاند که مصادیق اثباتشدهای از آن را میتوان در رخدادهای تاریخی ذیل مشاهده کرد:
- سرکوب اعتراضات مردمی به بهانهی پیروی از انقلاب اسلامی ایران
- تشدید فضای مسموم تبلیغاتی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران
- همکاری با رژیم متجاوز بعثی در جریان 8 سال جنگ تحمیلی
- همکاری با کشورهای غربی در ایجاد مراکز جاسوسی از ایران
- همکاری با کشورهای غربی در اعمال تحریمهای نفتی و بانکی علیه ایران
- همکاری با کشورهای متخاصم با جمهوری اسلامی ایران در حوزههای نظامی و در اختیار قرار دادن مراکز نظامی به ارتشهای فرامنطقهای
- حمایت مادی و سیاسی از جریانات تکفیری و ضدشیعی در منطقه
- ترویج وهابیت و هراسافکنی از گسترش تشیع در جهان اسلام
تأکید مسئولان نظام بر بومیسازی و خودکفایی در صنایع دفاعی، دستیابی به رشد 7.2 درصدی در سرمایهگذاری صنعتی در دولتهای نهم و دهم، افزایش 350 درصدی صادرات غیرنفتی از سال 84 تا 92، رشد 27 میلیون تنی تولیدات کشاورزی از سال 84 تا 92، ارتقای سطح سلامت و بهداشت عمومی در کشور و افزایش سن امید به زندگی به 72.1 سال و پیگیری سیاست اقتصاد مقاومتی بخشی از دستاوردهای مثبت نظام اسلامی در مواجهه با جبههی معارض است.
ج) دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با جریانات معارض
در مقابل این جبههبندی متنوع و متکثر در میان معارضان با جمهوری اسلامی ایران، کشور توانسته است، با اتکا به توانمندیهای ملی و بومیسازی نیازمندیهای خود در حوزههای مختلف علمی و صنعتی، به دستاوردهای مختلفی نایل شود که در یک تقسیمبندی کلی میتوان آنها را در ذیل دو بخش توسعهی نرمافزاری و توسعهی سختافزاری تقسیمبندی کرد:
1. توسعهی نرمافزاری
توسعهی نرمافزار از مرحلهی طرح یک راهحل مفهومی برای مسئلهی خواستهشده آغاز و پس از دریافت خواستهها و تحلیل سیستم، طراحی میشود تا در نهایت این طراحی با کمک ابزارهای پیادهسازی تبدیل به یک سیستم واقعی میشود. هدف این فرآیند برآورده ساختن نیازهای کاربران و ارتقای کیفیت عملکرد سیستم است.
این مفهوم در بُعد کلان در قالب جنبش نرمافزاری تولید علم در کشور به عرصهی ظهور رسیده است؛ به طوری که امروزه کشور در حوزهی تهدیدات نرمافزاری کمترین سطح آسیبپذیری از جانب کشورهای معارض را متوجه خود میداند. بر همین مبنا، مفهوم توسعهی نرمافزاری در ابعاد ذیل، طی سالهای اخیر، مورد توجه سیاستگذاران کشور قرار گرفته است:
یکم: توسعهی علمی
تا چند دههی پیش در مجموعه پارامترهای قدرت کشورها، قدرت نظامی از مهمترین عوامل محسوب میشد؛ اما در دنیای امروز در محور اصلی قدرت و اقتدار، نهادهای دانشگاهی در دو عرصهی آموزش و پژوهش قرار میگیرند؛ به طوری که امروزه دولتهای پیشرفته بالاترین انرژی خود را صرف توسعهی علم و تحقیق میکنند، چرا که آنها به خوبی دریافتهاند اقتدارشان یا به عبارت دیگر توانایی اعمال و کنترل قدرت منوط به گسترش تواناییهای علمی است؛(16) البته دستیابی به این امر جز با انجام اصلاحات در استراتژیها و تاکتیکهای مربوط به مدیریت و ادارهی مراکز علمی و پژوهشی قابل تحقق نیست. لذا از چند سال پیش بحث جنبش نرمافزاری تولید علم در دستور کار نظام علمی کشور قرار گرفته و توانسته بود دستاوردهای مهمی در این زمینه به دست آورد.(17)
جدول ذیل تنها گویای بخش کوچکی از پیشرفتهای بهدستآمده در سالهای اخیر در زمینهی علوم جدید در ایران است که از ثمرات پیگیری سیاست بومیسازی دانش و جنبش توسعهی نرمافزاری علم در کشور به عنوان واکنشی در مقابل محدودیتهای اعمالی غرب بر دانشپژوهان ایرانی است.
مرتبهی علمی در رشتههای علوم و فناوریهای نوین(18)
2011 2010 2009 2008 2007 2006 2005 رشتهی موضوعی
رتبه رتبه رتبه رتبه رتبه رتبه رتبه
8 10 16 20 23 31 35 نانو
12 14 20 34 29 26 34 انرژیهای نو
13 16 18 22 26 29 33 فناوری اطلاعات
14 16 17 21 21 28 33 آب
18 20 27 29 29 31 32 سلولهای بنیادی
20 23 27 29 37 34 37 میکروالکترونیک
دوم: توسعهی گفتمانی
توسعهی مفهومی ادبیات انقلاب اسلامی در جهان اسلام باعث شده است تا اندیشهی انقلاب ایران به شکلی سیال به سایر نقاط جهان اسلام تسری پیدا کند؛ موضوعی که شاهد آن را میتوان در احیای گفتمان مقاومت در برابر سلطه، تأکید بر استقلال ملتها، حرکت به سمت عدالتمحوری و خداباوری و... مشاهده کرد. از سوی دیگر، بروز موج بیداری اسلامی در سطح کشورهای اسلامی باعث شده است تا بار دیگر مفاهیم مورد تأکید جمهوری اسلامی ایران در کانون توجه مراکز سیاسی جهان قرار بگیرد؛ چرا که بیداری اسلامی به مجموعه تحولات فکری، اجتماعی و سیاسی جوامع اسلامی در جهت بازگشت به حاکمیت قرآن، سنّت و ارزشهای اسلامی در زندگی سیاسی و اجتماعی و ساخت تمدن اسلامی اطلاق میشود و ایران به عنوان کشوری پیشتاز در این عرصه شناخته میشود و به همین دلیل از جانب گروههای اسلامی به عنوان الگویی منحصر به فرد مورد توجه قرار گرفته و به اشکال ذیل ظهور پیدا کرده است:
- برخی از گروههای اسلامی در جهان تسنن و تشیّع به صورت آشکار هراسی از مخالفت با دولتهای نامشروع ندارند و به احادیثی که اطاعت از حاکم اسلامی را در هر شرایط لازم دانسته است، چندان توجهی نمیکنند؛ بلکه خواهان استقرار حکومت اسلامی در کشورشان شدهاند و آن را برخی از گروهها در اساسنامه (مانند مجلس اعلای انقلاب عراق) یا در اعلامیههای خود (مانند حزبالدعوه) و... مطرح کردهاند.(19)
- بعضی از گروههای اسلامی دیگر، با طرح لزوم اجرای شریعت اسلامی، مانند نهضت جمعیت ارشاد اسلامی مصر، یا با ترجمهی کتاب حکومت اسلامی امام خمینی (رحمت الله علیه)، مانند الیسارالاسلامی مصر، یا با تأکید بر جمهوری اسلامی ایران به عنوان تنها راهحل، مانند جبههی نجات اسلامی الجزایر و... علاقهمندی خود را برای بر پا کردن یک حکومت اسلامی ابراز کردهاند. آیتالله محمدباقر صدر هم قبل از شروع جنگ تحمیلی در تلاش بود، رژیم عراق را سرنگون کند و یک حکومت اسلامی به شیوهی حکومت ایران؛ یعنی جمهوری اسلامی بر پایهی ولایت فقیه به وجود آورد. در قیام 1370 شیعیان عراق (1991 م.)، میل به تأسیس حکومت اسلامی در رادیو صدای انقلاب عراق به گوش میرسید.(20)
- برخی از حرکتهای دیگر اسلامی، خویش را از دایرهی تنگ ناسیونالیسم خارج کرده و خواهان بر پایی یک نظام اسلامی بر پایهی امت واحد مسلمان از خلیج فارس تا اقیانوس اطلس شدهاند. (مانند رابط الدعوه الاسلامیه در الجزایر) یا اینکه بر اساس اصل ولایت فقیه و قبول آن، از رهبری انقلاب اسلامی ایران پیروی میکنند. این گروهها خود، دوگونهاند: دستهای که از لحاظ عقیدتی و مذهبی خود را مقلد رهبری انقلاب اسلامی ایران میدانند (مانند جنبش امل در لبنان) و دستهای که هم از لحاظ سیاسی و هم مذهبی از رهبری انقلاب اسلامی ایران تبعیت میکنند (مانند جنبش حزبالله لبنان).(21)
لذا آنچه از مجموعهی این مطالب قابل استناد است، افزایش عمق نفوذ گفتمانی و قدرت نرم جمهوری اسلامی در جهان اسلام به رغم تمامی تلاشهای جبههی معارضان در دو سطح نرم و سخت است.
2. توسعهی سختافزاری
اعمال تحریمهای سیاسی و اقتصادی در سه دههی گذشته و تشدید آن در سالهای اخیر به بهانهی واهی فعالیتهای هستهای ایران، نه تنها نتوانسته است زیرساختهای صنعتی و دفاعی کشور را دچار اختلال کند، بلکه توانسته است زمینهای مناسب جهت افزایش کارآمدی و بروز توانمندیهای بومی را در کشور فراهم کند؛ موضوعی که شاهد عینی آن را میتوان در محورهای ذیل دستهبندی کرد.
یکم: تأکید مسئولان نظام بر بومیسازی و خودکفایی در صنایع دفاعی(22)
دوم: دستیابی به رشد 7.2 درصدی در سرمایهگذاری صنعتی در دولتهای نهم و دهم(23)
سوم: افزایش 350 درصدی صادرات غیرنفتی از سال 84 تا 92(24)
چهارم: رشد 27 میلیون تنی تولیدات کشاورزی از سال 84 تا 92(25)
پنجم: ارتقای سطح سلامت و بهداشت عمومی در کشور و افزایش سن امید به زندگی به 72.1 سال
ششم: پیگیری سیاست اقتصاد مقاومتی
منابع:
.1 http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=205342. تدا اسکاچپل، حکومت تحصیلدار و اسلام شیعه در انقلاب ایران، رهیافتهاى نظرى بر انقلاب اسلامى ایران (مجموعه مقالات) عبدالوهاب فراتى، چاپ دوم، قم، معارف، 1379.
3. روزنامهی جمهورى اسلامى، ستون نگاهى از زاویهی دیگر، به نقل از میراحمد رضا حاجتى، عصر امام خمینى (قدس سره)، چاپ 5، قم، بوستان کتاب، 1381، ص 40، 21 بهمن 72.
4. محمد نورىزاد، بىتعریف، روزنامهی کیهان، 10 بهمن 78.
5. ایران روح یک جهان بىروح و 9 گفتوگوى دیگر با میشل فوکو، ترجمهی نیکو سرخوش و افشین جهاندیده، تهران، نشر نى، 1379، ص 66 و 67.
6. مهدى گلشنى، از علم سکولار تا علم دینى، تهران، پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگى، ص 60.
7. آنتونى گیدنز، جامعهشناسى، ترجمهی منوچهر صبورى، تهران، نشر نى، ص 75.
8. http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=26499 . http://www.iranboom.ir/iranshahr/jostar/3204-zayesh-peidayesh-jaryanhaye-panturkism.html10. برکناری مرسی، ارزیابی تحولات و آینده:
/http://peace-ipsc.org/fa11 . http://rasekhoon.net/article/show/69701312. بیانات در دیدار جمع کثیری از نیروهای مقاومت بسیج، 7 آذر 1369.
13. بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، 23 شهریور 1383.
14 . http://borhan.ir/NSite/FullStory/News/?Id=583 .15 http://www.navideshahed.com/fa/index.php?Page=definition&UID=20495016. رضا سیمبر، اصول روابط بینالملل، انتشارات دانشگاه گیلان، 1379، ص 34 تا 79.
17. http://saraj.ibsblog.ir/post/5 .18 http://jahannews.com/vdchqqnik23nk-d.tft2.html19. دستاوردهای عظیم انقلاب شکوهمند اسلامی ایران در گسترهی جهان، سازمان ارتباطات فرهنگی، تهران، ج 2، ص 483.
20. جمعی از نویسندگان؛ انقلاب اسلامی، چرایی و چگونگی رخداد آن؛ نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها؛ قم؛ 1378؛ ص 213.
21. حمید احمدی، انقلاب اسلامی ایران و جنبشهای اسلامی در خاورمیانهی عربی، مجموعه مقالات پیرامون جهان سوم، سفیر، تهران، 1369، ص 117 تا 157.
22 . http://www.irna.com/html/1392/13920216/80644965.htm.23 http://www.dolat.ir/NSite/FullStory/News/?Serv=0&Id=22918524 . http://www.irna.ir/html/1392/13920331/80707393.htm.25 http://www.iana.ir/keshavarzi/item/12771-1.html
*سجاد سلامی؛ کارشناس مسائل سیاسی،برهان ۱۳۹۲/۵/۱۶
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.