تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

اگـر پيامبر اسلام و ساير پيامبران , معصوم از گناه هستند, پس مقصود از آمرزيدن گناه پيامبر اکرم(ص) در اين آيه: «انا فتحنا لك فتحا مبينا * ليغفرلك اللّه ما تقدم من ذنبك و ما تاخر و يتم نعمته عليك و يهديك صراطا مستقيما; ما براى تو پيروزى آشكارى فراهم ساختيم تا خداوند گناهان گذشته و آينده اى را كه به تو نسبت مى دادند ببخشد ( و حقانيت تو را ثابت نموده ) و نعمتش را بر تو تمام كند و به راه راست هدايتت فرمايد» چيست؟


نـخست بايد توجه داشت كه پايه گذاران نهضتها و مردان انقلابى كه بر خلاف مسير افكارعمومى گام برمى دارند و مى خواهند جامعه منحط و آلوده را با برنامه هاى مترقيانه خود اصلاح كنند , در نـخـسـتـيـن قـدم بـا يك رشته مخالفتها و دروغها و نسبتهاى ناروا وتهمتهاى بى اساس روبه رو مى شوند . تـهـمـت زدن يكى از حربه هاى رايج در جامعه هاى عقب افتاده است كه رجال و شخصيتهاى بارز خـود را - بر اثر كوتاهى فكر و كمى ظرفيت -آماج تيرهاى زهرآگين تهمتها و نسبتهاى ناروا قرار مى دهند . پـيـامـبر اسلام صلى اللّه عليه و آله و سلم نيز از اين قاعده مستثنا نبود , آن حضرت نيز با مخالفت قريش و تهمتهاى بى اساس آنان روبه رو گرديد . كـسـى كـه تـا ديروزامين و راستگو و پرهيزكار قريش بود , از روزى كه با افكار پست آنها مخالفت نمودو مردم را به خدا پرستى دعوت كرد به سحر و كهانت , به جنون و افترا بر خدا متهم گرديد و قرآن اين تهمتها را از آنان نقل كرده , بطور مسلم اين گونه نسبتها اگردر حق عده اى موثر نباشد , دربـاره عـده اى سـاده لـوح و كـم ظـرفـيت باعث شك و ترديد درصدق گفتار و ادعاى پيامبر مـى باشد و به راستى يك دسته از مردم براى مدتى در شك وترديد و دو دلى نسبت به اين تهمتها به سر مى بردند . در چنين شرايطى چگونه ممكن است اين تهمتها را از بين برد تا سيماى حقيقت ازلا به لاى اوهام آشكار شود . راه اسـاسـى يـكـى اسـت و آن اين است كه مرد مبارز و ترقى خواه , مردى كه مكتب و فكرو ايده اجتماعى دارد , اگر پيروز شد و محصول و نتيجه كار خود را نشان داد ومردم به چشم خود فوايد و مـنافع آن را ديدند , تهمتها و نسبتها نقش بر آب شده وجاى آن تهمتها را يك سلسله القاب زيبا كه حاكى از عظمت و قدرت و معنويت است مى گيرد ; در غير اين صورت , چه بسا اين تهمتها در اذهان بعضى تا مدتى باقى مانده و درباره عده اى كارگر و موثر افتد . عـيـن ايـن مـطلب را درباره پيامبر اسلام مى توان گفت : او با يك برنامه مترقيانه ,با يك سلسله قوانين تابناك كه به نفع توده و به ضرر دستگاه حاكمه بود , قدم به صحنه مبارزه گذارد . او در ايـن صحنه , از پيروزيها و موفقيتهاى آينده خود خبرمى داد و در پرتو عنايات خداوند و بر اثر اسـتـقـامـت و پايدارى خود و پيروان باوفايش بر تمام مشكلات پيروز آمد و كار به جايى رسيد كه پـايـگـاه شرك و مركز پيدايش اين نسبتها به تسخير مسلمانان درآمد و مكه به عنوان يك پيروزى درخشان فتح گرديد . ايـن پـيـروزى كـه سـبب شد قريش با تمام قدرتهاى خود تحت سيطره و در قبضه اسلام درآيند , نـتـيـجـه بزرگترى را در برداشت و آن اين كه چون اين مرد مبارز در اين صحنه پيروز گرديد و نـتـيـجـه و مـحـصول عالى خود را نشان داد و انقلاب معنوى خود رابه ثمر رسانيد , در پرتو اين پيروزى دهان دروغ پردازان و تهمت زنان بسته شد . ديـگـر در پـرتو اين پيروزى چشمگير نمى توان او را مجنون و ديوانه و يا ساحر و كاهن خواند ; زيرا شخصى كه داراى چنين نقايص فكرى و روحى باشد , نمى تواند چنين انقلابى بكند . بنابر اين مراد از ذنب در آيه , همان تهمتهاى نارواست كه تا پيش از فتح مكه در دل ساده لوحان قريش وجود داشت و اين پيروزى , تمام آن نسبتها را باطل كرد ودامن مقدس اين منجى جهان را از آنها پاك ساخت . بديهى است اگر وضع به همان صورت پيش از فتح مكه باقى مى ماند و پيامبر صلى اللّه عليه و آله و سلم در صحنه مبارزه پيشرفت نمى كرد , تهمتها نيز ادامه مى يافت . گـواه بـر اين تفسير دو چيز است:1. صريح آيه اين است كه ما فتح مكه را به وجود آورديم تا در پرتو آن گناهان توبخشيده شود . اگر منظور از آمرزش گناه , همان باطل كردن تهمتها و نسبتهاى ناروا باشد - بطورى كه تفصيل آن را بيان كرديم - ارتباط اين دو مطلب فتح مكه و بخشيده شدن گناهان صحيح و روشن خـواهـد بـود ; زيرا اين پيروزى دهان مردم را نسبت به تكرارتهمتها بست ; ديگر كسى او را متهم نخواهد نمود ; و اگر مقصود همان گناهان شرعى و نافرمانيها باشد , راه آمرزيده شدن اين گونه گناهان همان استغفار و توبه است نه يك فتح نظامى و پيروزى ظاهرى. 2. مـفـاد روشـن آيه اين است كه اين فتح و پيروزى , موجبات بخشوده شدن گناهان گذشته و آينده را به وجود آورد و اين جمله در صورتى مى تواند معناى صحيح داشته باشد كه منظور همان تهمتها و نسبتهاى ناروا باشد , يعنى اين پيروزى بزرگ اجتماعى سبب شد كه تهمتهاى گذشته از مـيـان بـرود و در آيـنـده نـيز كسى از اين تهمتها نزند, ولى اگر مراد همان گناه شرعى باشد, بخشيده شدن گناهان آينده مفهوم صحيحى نخواهد داشت. پاسخ به پرسشهاى مذهبى، آیت الله العظمی ناصر مكارم شيرازى و آیت الله جعفر سبحانىwww.payambarazam.ir .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image