سوریه به روزهای سرنوشت‌ساز نزدیک می‌شود /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

سوریه به روزهای سرنوشت‌ساز نزدیک می‌شود سعدالله زارعی در سرمقاله امروز "کیهان" نوشته است: صف آرایی حق و باطل در برابر یکدیگر «وضعی کاملاً طبیعی» است و در طول تاریخ هم همواره اینگونه بوده است و البته در اکثر موارد به دلیل سستی اهل حق، صحنه به «جولانگاه» باطل تبدیل شده است. در هر جا اهل حق ولو گروه کوچکی- و به تعبیر قرآن کریم فئه قلیله- بوده ولی در برابر باطل ولو گروههای بزرگی- فئه کثیره- بوده اند، مقاومت کرده ، قطعاً به پیروزی رسیده و بر باطل غلیه کرده اند چرا که به تعبیر قرآن از کمک خدا برخوردار بوده اند.


سوریه به روزهای سرنوشت‌ساز نزدیک می‌شود سعدالله زارعی در سرمقاله امروز "کیهان" نوشته است: صف آرایی حق و باطل در برابر یکدیگر «وضعی کاملاً طبیعی» است و در طول تاریخ هم همواره اینگونه بوده است و البته در اکثر موارد به دلیل سستی اهل حق، صحنه به «جولانگاه» باطل تبدیل شده است. در هر جا اهل حق ولو گروه کوچکی- و به تعبیر قرآن کریم فئه قلیله- بوده ولی در برابر باطل ولو گروههای بزرگی- فئه کثیره- بوده اند، مقاومت کرده ، قطعاً به پیروزی رسیده و بر باطل غلیه کرده اند چرا که به تعبیر قرآن از کمک خدا برخوردار بوده اند. صف آرایی حق در برابر باطل از منظر دین و عقل، سرتاسر فایده است و اندک زیانی -بخصوص از نظر مادی- در آن راه ندارد. البته حتماً زحمت دارد و پایمردی، تدبیر، وحدت فرمان، فرمانده و فرمانبر- یا وحدت راه، راهبر و راهرو- و بصیرت و زمان شناسی را هم بعنوان شرط لازم پیروزی، طلب می کند از این رو حضرت امیر سلام الله علیه در فایده چنین جبهه ای می فرمایند «الخیر کله فی السیف و تحت ظل السیف» کما اینکه تعالیم ائمه و نبی مکرم اسلام و خدای متعال همواره از «مداهنه» و «خوشبینی در مورد کفار» نهی فرموده و افتادن به دام مداهنه را سم مهلک دانسته اند. مظهر عینی و کامل صف آرایی حق و باطل در دوره ما «ایران» و «آمریکا» است آمریکا از قبل از پیروزی انقلاب و در همان مرحله پیدایی به مصاف این انقلاب آمده است. سند آن اعزام معاون ستاد مشترک ارتش آمریکا و معاون ناتو به ایران- کریستوفر و هایزر- با هدف آماده سازی ارتش ایران برای کودتا بود که در آذر ماه 75- بعد از راهپیمایی عظیم روزهای تاسوعا و عاشورا- انجام شد و خود آمریکایی ها دهها سند را در این رابطه انتشار داده اند هدف انتشار دهندگان دفاع از جیمی کارتر و اعضای دولت او در برابر کسانی بود که آنان را به غفلت از پیامدهای سقوط محمدرضا شاه متهم می کردند. پس از این هم اسناد می گویند، آمریکا بعد از پیروزی انقلاب با گروههای مختلف ضد انقلاب- چپ و راست- برای ساقط کردن انقلاب و تجزیه ایران به ائتلاف رسیده بود و اسناد آنهم که شامل ارتباط ویژه با اعضای نهضت آزادی، اعضای جبهه ملی، اعضای حزب خلق مسلمان و گروههای چپ می شود، بارها منتشر شده اند. بعد از شکست در این مرحله، آمریکایی ها از طریق معاون وقت وزارت دفاع- رامسفلد- چراغ سبز حمله عراق به ایران را روشن کردند و طولانی ترین جنگ منطقه را علیه ایران رقم زدند و آنگاه که بر همگان معلوم شد که عراق بازنده قطعی است خود مستقیماً و با زیرپا گذاشتن همه موازین وارد اقدامات نظامی علیه ایران شدند که ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران یکی از این اقدامات بود. بلافاصله بعد از پایان جنگ، تشدید تحریم ها و لوایح پی درپی علیه ایران شروع شد، مهار دوگانه با ابتکار «ایندایک» سناتور یهودی در دولت کلینتون به تصویب رسید و همزمان حمایت از تروریست ها علیه ایران در دستور کار قرار گرفت و گروهک هایی در مناطق جنوب شرقی، شمال غربی و جنوب غربی ایران به وجود آمدند که یکی از اقدامات آنان منفجر کردن حرم رضوی و به شهادت رساندن نزدیک به 003 نفر از هموطنان بلوچ در جنوب شرق کشور بود. دشمنی آمریکا پس از پایان دوره کلینتون شتاب بیشتری گرفت مقامات آمریکایی در دوره 8 ساله بوش بارها از سرنگونی نظام جمهوری اسلامی حرف زدند و امکانات خود را برای تحقق آن به میدان آوردند. اعمال فشار شدید علیه برنامه صلح آمیز هسته ای ایران و ربودن و شکنجه ده ها ایرانی زائر و دیپلمات در عراق و قرار دادن ایران در «محور شرارت» و نیز صدور پنج قطعنامه ضد ایرانی در شورای امنیت نشانه های شتاب سیاست های ضد ایرانی در دوره بوش است. در این دوره آتش ضدیت با ایران در آمریکا اینقدر شور شد که باراک اوباما با وعده تغییر سیاست های داخلی و خارجی آمریکا به میدان آمد و از مردم رأی گرفت. اوباما در جریان اولین سفرهای خارجی خود- به ترکیه و مصر- اعلام کرد آمریکا درصدد ایجاد روابط جدیدی با جهان اسلام است. اما برخلاف وعده و تجربه ای که آمریکایی ها در مصاف با ایران پیدا کرده بودند، سیاست های ضد ایرانی و ضد اسلامی آمریکا در دوره اوباما نه تنها فروکش نکرد بلکه به شدت افزایش پیدا کرد. صدور دستورالعمل ها و تحریم های یکجانبه دولت و کنگره آمریکا به نحو عجیب و بی سابقه ای افزایش یافت و به طور متوسط به تصویب میانگین هر سه روز یک قانون رسید و ادبیات مقامات دولت اوباما تشدید و به سمت ادبیات امنیتی و نظامی سوق پیدا کرد و مقامات آمریکایی با صراحت از تلاش برای سرنگون کردن جمهوری اسلامی حرف می زنند. با این وصف کاملا پیداست که خط مقابله با «ایران اسلامی» در هیئت حاکمه آمریکا در طول 33 سال گذشته «خط ممتد» بوده و آنان ملاحظه هیچ دولتی- نه دولت لیبرال بازرگان و نه دولت سکولار محمد خاتمی- را هم نکرده اند و در طول این دوران مصاحبه ها و نامه های بعضی از روسای جمهور ایران به مقامات آمریکایی که توام با کرنش هایی نادرست بود، هم حتی به اندازه سر سوزنی از شتاب اقدامات ضد ایرانی آمریکا نکاست. این شرح بحث، تا آنجایی که به آمریکا مربوط می شود و می توان گفت آمریکا تکلیف خود را با ایران مشخص کرده و 33 سال است که استقلال، تمامیت ارضی و هویت ایران و اسلام را هدف قرار داده است. از این طرف، جمهوری اسلامی ایران در برابر این فشارها راه حل خود را در «مقاومت» می داند طبیعی هم هست که یک ملت در برابر توطئه هایی که علیه استقلال، امنیت ملی و منافع ملی آن انجام می شود، مقاومت کند و ایستادگی در برابر دشمن خود را تا آخرین نفس ادامه دهد. قطعا تنها چنین ملتی شایسته تحسین بوده و آینده بدون شک از آن چنین ملتی خواهد بود. در واقع آنچه در طول این 33 سال از سوی مردم ایران در این هماوردی انجام شده، جز این نبوده است و نتیجه آن هم این است که ایران نه تنها در مرزهای داخلی بلکه در مرزهای منطقه ای و بین المللی هم به عنوان شخصیتی «مستقل»، «مقتدر» و «در حال پیشرفت» شناخته می شود. امروز اعتراف به این که ایران یک قدرت سیاسی موثر است بگونه ای که بسیاری از پرونده های منطقه بدون کمک ایران قابل حل و فصل نیست، اعتراف به این که ایران یک قدرت مهم علمی دنیا در حوزه های علوم انسانی، علوم پایه و علوم تجربی است، اعتراف به این که ایران یکی از چند قدرت مهم نظامی دنیاست، اعتراف به این که ایران دارای یکی از قوی ترین نظام های مردم سالار دنیاست، اعتراف به این که ایران معنوی ترین مردم دنیا را در خود جای داده است و اعتراف به این که در آینده نزدیک - حدفاصل 2015 تا 2050م- بخش وسیعی از آسیا و آفریقا با نام ایران شناخته می شود، فضایی فراگیر را پوشش داده است. طبعا آمریکایی هایی که در حوزه تمدنی آخرین حرف های خود را در سال 1939 و ذیل عنوان هرمنوتیک- اصالت تفسیر- زده و پس از آن به نازایی افتاده اند، جولان چنین قدرت مستقلی را نمی توانند تحمل کنند و برای آن که مانع وقوع پدیده ای بین المللی به نام «جمهوری اسلامی ایران» شوند، همه ساز و کارهای خود را پای کار بیاورند و حتی از توسل به رسواترین شیوه - ترور دانشمندان- هم استفاده کنند. این روزها سوریه یکی از این صحنه های هماوردی است. در سوریه، جبهه آمریکا علنا انواع سلاح هایی که در شرایط فعلی می توان در حلب و... استفاده کرد به دست عناصر القاعده که طی 14-51 ماه اخیر توسط آمریکا بازتولید شده است، می دهد و حتی از اقدامات جنون آمیز و چندش آور آنان- نظیر فاجعه الحوله که طی آن دهها زن و کودک به قتل رسیدند- هم حمایت می کند و وزیر خارجه (مقام ارشد دیپلماتیک) آن با صراحت و جلوی دوربین ها می گوید برای سقوط اسد هر اقدامی مشروع است. اگر خوب به صحنه سوریه بنگریم می بینیم که آمریکا، انگلیس، فرانسه، رژیم صهیونیستی، ترکیه، عربستان و قطر یک جنگ سخت و کثیف تمام عیار را علیه یک کشور عضو سازمان ملل که مراکز تحقیقاتی خود آنان می گویند حداقل نیمی از مردم سوریه از اسد طرفداری می کنند، به راه انداخته و برای رسیدن به مقصد، هیچ حدود و حریمی را محترم نمی شمرند. این وضع از شدت عصبانیت و استیصال این جبهه حکایت می کند در برابر این جبهه حداقل نیمی از کشورهای دنیا که در آن ها ایران، روسیه، چین، کشورهای عرب آفریقایی، حدود نیمی از کشورهای عرب خاورمیانه حضور دارند با این اقدامات مخالفند ولی هرگز به اقدام غیراخلاقی متقابل روی نیاورده اند جبهه مشترک ایران، روسیه و... نیازی ندیده اند تا اجلاس در پی اجلاس برگزار کنند، شورای امنیت سازمان ملل را برای صدور قطعنامه ضدتروریسم تحت فشار قرار دهند، در پی ارسال سلاح های جدید به سوریه باشند، اقدامات متقابل امنیتی و نظامی انجام دهند و پول های خود را به سوریه سرازیر کنند. این جبهه ضدتروریسم هیچکدام از این اقدامات را انجام نداده و در عین حال حدود 71 ماه مردم و دولت سوریه را در برابر تروریزم حفظ کرده است. 71 ماه تلاش جبهه آمریکا تاکنون به جایی نرسیده و نشانه ای از تزلزل حکومت سوریه دیده نمی شود آیا خود این موضوع نشان نمی دهد که آمریکا دیگر آمریکای یک یا دو دهه قبل نیست که یک حکومت را در چند روز واژگون می کرد؟ بلی همانطوری که حضرت امام خامنه ای- دامت برکاته- در دیدار اخیر با جمعی از شعرای گرانقدر کشور فرمودند: «استکبار با همه قدرت تبلیغاتی و سیاسی خود در مقابل ملت ایران ایستاده است و ملت ما هم مقاومت می کند، استکبار با همه قدرت خود نتوانسته گریبان خود را از دست ملت های مظلوم منطقه رها کند و دلیل اصلی آن مقاومت است. این مقاومت اگر از عرصه سیاسی به عرصه های دیگر که تاثیری ماندگارتر دارند- نظیر عرصه اقتصاد- تعمیم یابد، قطعا طی یک تا دو دهه آینده منطقه ای اسلامی منهای غرب خواهیم داشت. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image