کلام /

تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

نام خاص و اصلي امام زمان (عج) چيست و چرا نمي توان علنا به زبان آورد؟


چهار دسته و طائفه از روايات در اين زمينه وارد است که به منظور اطلاع از موضوع، نخست به عنوان نمونه از هر دسته به يک روايت اشاره نموده و سپس حل مطلب ارائه مي گردد. دسته و طائفه اول رواياتي است که به طور مطلق از بردن نام حضرت مهدي (عج) منع مي کند، محمد بن عثمان عمري مي گويد: و توقيعي به خط حضرت مهدي ـ عليه السلام ـ که من آن را مي شناختم از ناحيه آن حضرت بيرون آمد: هر کس در ميان جمعيت اسم مرا ببرد لعنت خدا بر او باد. دسته و طائفه دوم رواياتي است که در آنها تا زمان ظهور بر ترک بردن اسم آن حضرت تصريح شده است: امام هادي ـ عليه السلام ـ در مورد حضرت قائم ـ عليه السلام ـ فرمود: بردن نام آن حضرت جايز نيست مگر زماني که ظهور نموده و زميني را پر از عدل و داد نمايد، چنانچه پر از ظلم و جور شده بود. دسته و طائفه سوم رواياتي است که بردن اسم آن حضرت را جائز نمي دانند و اين عدم جواز به خوف و ترس تعليل شده است، عبدالله بن جعفر حميري از محمد بن عثمان عمري، پرسيد آيا تو جانشين (امام عسکري) را ديده اي؟ وي گفت: بلي به خدا، تا اين که عبدالله گفت پس اسمش چيست؟ وي گفت: بر شما حرام است که از اسم او بپرسيد و من اين را از نزد خود نمي گويم، من حق ندارم چيزي را حلال يا حرام کنم، لکن اين مطلب از آن حضرت است، زيرا سلطان بر اين باور است که ابا محمد وفات کرد و فرزندي از خود به جاي نگذاشت ـ تا اين که گفت ـ وقتي اسم فاش شود و در جستجوي او بر مي آيند، از خدا بترسيد و از بردن نام او خودداري کنيد. دسته و طائفه چهارم رواياتي است که در آنها خود ائمه ـ عليهم السلام ـ يا اصحاب آنان اسم آن حضرت را به زبان آورده و حضرات ائمه از بردن نام آن حضرت، نهي و منع نکرده اند. محمد بن ابراهيم کوفي مي گويد: همانا ابا محمد بن الحسن بن علي العسکري ـ عليهما السلام ـ براي شخصي به نام شاة، ذبيحه اي فرستاد و فرمود: اين از عقيقه فرزندم محمد است. صاحب وسائل الشيعه در آخر باب 33 از ابواب امر به معروف و نهي از منکر جلد 16 مي گويد: احاديث فراواني در نصوص و زيارات و دعاها و تعقيبات، وجود دارد که اسم مهدي، محمد بن حسن عسکري، در آنها صراحتا يا تلويحا، ذکر شده است، سپس مي افزايد، جماعتي از علماء، از جمله علامه حلي، محقق حلي، فاضل مقداد، سيد مرتضي، سيد ابن طاووس، در کتاب هاي حديث و اصول و کلام و غير آنها، به اسم مبارک حضرت مهدي ـ عليه السلام ـ تصريح کرده اند، و در تحقيقي که در رساله جداگانه به عمل آوردم، نتيجه اين شد که روايات دال بر عدم جواز بردن اسم آن حضرت نسبت به روايات جواز بسيار اندک و نادر است. هر چند بعضي از بزرگان به اين امر که عدم جواز آوردن اسم امام عصر بر زبان، تعبّدي است، تصريح کرده اند، لکن با توجه به روايات و کلمات اصحاب به خوبي روشن است که ديدگاه تعبدي بودن ممنوعيت اسم امام عصر(عج)، بر اساس تحقيق و تأمل نيست، زيرا روايات دال بر جواز تسميه و تصريح به اسم آن حضرت از نظر عدد زيادتر و از نظر دلالت قوي ترند. با توجه به دسته هاي مختلف از روايات ، آيت الله مکارم مي گويد: يگانه راه حل درجمع بين روايات و حمل روايات مطلق بر مقيد، اين است که بگوييم منع از بردن اسم امام عصر دائر مدار خوف بر آن حضرت يا بر شيعيان، با موازين معتبر در تقيه است، زيرا قوي ترين قرينه بر اين جمع، دسته چهارم از روايات است که في الجمله برجواز بردن اسم امام تصريح دارند، زيرا قول به حرمت تسميه، مستلزم طرح روايات فراوان و فتواي بسياري از دانشمندان است که بر طبق آنها فتوا داده اند، بنابراين يگانه راه حل در اين است که منع را دائر مدار خوف بدانيم، افزون بر اين، روايات فراوان از طريق اهل بيت وارد است که مي گويند: اسم مهدي اسم پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و کنيه او کنيه رسول اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ است، به خوبي ظاهر است که اين بيان به منزله تصريح به اسم آن حضرت است. بنابراين بردن اسم خاص آن حضرت يعني محمد بن الحسن العسکري (عج) در زمان ما که هيچ گونه تقيه اي از اين جهت نيست، جائز است و هيچ گونه محذور و منع شرعي ندارد.. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image